حکومت حکمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکومت حکمت - نسخه متنی

مصطفی دلشاد تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام "ع" به صراحت مى آموزد كه دريافت درست از حكومت و مديريت چنين است. حكومت از منظر امير مومنان على "ع" مفهومى انسان دوستانه، مهرورزانه و خدمتگزارانه دارد، نه مفهومى سلطه گرانه، درنده خويانه و خودكامانه. امام "ع" در اين بيان والا نوع نگاه خود به مردمان و احساس خويش نسبت به آنان را مطرح مى كند و كارگزاران خود را به چنين ديدگاه و دريافتى فرامى خواند.

آن كه چنين فهمى از حكومت و مديريت دارد و مردمان را با همه ى وجود دوست دارد و خود را خدمتگزار آنان مى بيند، مى تواند به درستى و بر اساس مناسباتى معنوى مردمان را اداره كند و هدايت نمايد.
دريافت سلطه گرانه و خودكامانه از حكومت، انسان را به چنان مرتبه اى تنزل مى دهد كه چون جانورى درنده خوى با مردمان رفتار مى كند و كرامت آنان را زير پا مى گذارد و عزت ايشان را مى شكند و حرمتشان را مى درد.

امام "ع" با بيانى موكد مى فرمايد: 'و لا تكونن عليهم سبعا ضاريا تغتنم اكلهم' "مبادا نسبت به مردمان چون جانور درنده ى آزاركننده اى باشى كه خوردنشان را غنيمت شمارى"، و اين سخن بيانگر طرد نوعى فهم و دريافت از حكومت و مديريت است، فهم و دريافتى سلطه گرانه و خودكامانه. آنان كه براى مردمان اعتبارى قائل نيستند و خود را بر جان و مال و ناموس ايشان مسلط مى بينند و اين را از شئون حكومت مى دانند، چنان در رفتار با مردمان تنزل مى نمايند كه همچون درندگان عمل مى كنند. همين كه كسى حرمت مردمان را زير پا بگذارد و حقوق آنان را پايمال سازد، بالاترين درنده خوييها را نشان داده است، زيرا حرمت مردمان بالاترين حرمتهاست، به بيان پيشواى آزادگان، على "ع":

'ان الله حرم حراما غير مجهول و احل حلالا غير مدخول و فضل حرمه المسلم على الحرم كلها و شد بالاخلاص و التوحيد حقوق المسلمين فى معاقدها.' [ همان، خطبه ى 167. ]

خداوند حرامى را حرام كرده كه ناشناخته نيست و حلالى را حلال كرده كه از عيب خالى است و حرمت مسلمان را از ديگر حرمتها برتر نهاده است و حقوق مسلمان را با اخلاص و يگانه پرستى پيوند داده است.

اين مفهوم انسانى از حكومت كه امير مومنان على "ع" تصوير مى نمايد، مفهومى است به دور از هرگونه تنگ نظرى و گروهگرايى و پاك از هرگونه سبعيت و عصبيت. حكومت از آن همه ى مردمان است و زمامداران پاسداران حقوق همه ى
مردمان و خدمتگزاران واقعى ايشان. از اين رو امام "ع" يادآور شده است كه: 'فانهم صنفان: اما اخ لك فى الدين، او نظير لك فى الخلق' "مردمان دو دسته اند: دسته اى برادر دينى تواند و دسته ى ديگر در آفرينش با تو همانندند"، و اين سفارش فرع آن بيان كلى است كه نبايد حكومت را به مفهوم سلطه گرى و خودكامگى دريافت و نسبت به مردمان درنده خويى روا داشت، بلكه بايد با فهمى انسان دوستانه، مهرورزانه و خدمتگزارانه به حكومت و اداره ى مردمان برخاست و حقوق آنان را پاس داشت، كه حكومت پاسدارى از حقوق مردمان و رساندن هر ذى حقى به حقوق خودش است. استاد شهيد، مرتضى مطهرى در اين باره مى نويسد:

'انديشه اى خطرناك و گمراه كننده در قرون جديد ميان بعضى از دانشمندان اروپايى پديد آمد كه در گرايش گروهى به ماترياليسم، سهمى به سزا دارد و آن اينكه نوعى ارتباط تصنعى ميان ايمان و اعتقاد به خدا از يك طرف و سلب حق حاكميت توده ى مردم از طرف ديگر برقرار شد. مسئوليت در برابر خدا مستلزم عدم مسئوليت در برابر خلق خدا فرض شد و حق الله جانشين حق الناس گشت. ايمان و اعتقاد به ذات احديت كه جهان را به حق و به عدل برپا ساخته است، به جاى اينكه زيربنا و پشتوانه انديشه ى حقوقى ذاتى و فطرى تلقى شود، ضد و مناقض آن شناخته شد و بالطبع حق حاكميت ملى مساوى شد با بى خدايى.

/ 38