حکومت حکمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکومت حکمت - نسخه متنی

مصطفی دلشاد تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از نظر اسلام، درست امر بر عكس آن انديشه است. در نهج البلاغه، با آنكه اين كتاب مقدس قبل از هر چيز كتاب توحيد و عرفان است و در سراسر آن سخن از خدا است و همه جا نام خدا به چشم مى خورد، از حقوق واقعى توده ى مردم و موقع شايسته و ممتاز آنها در برابر حكمران و اينكه مقام واقعى حكمران امانتدارى و نگهبانى حقوق مردم است، غفلت نشده، بلكه سخت بدان توجه شده است.
در منطق اين كتاب شريف، امام و حكمران، امين و پاسبان حقوق مردم و مسئول در برابر آنها است. از اين دو- حكمران و مردم- اگر بنا است يكى براى ديگرى باشد، اين حكمران است كه براى توده ى مردم است، نه توده ى مردم براى حكمران. سعدى همين معنى را بيان كرده، آنجا كه گفته است:




  • گوسفند از براى چوپان نيست
    بلكه چوپان براى خدمت اوست



  • بلكه چوپان براى خدمت اوست
    بلكه چوپان براى خدمت اوست



واژه ى رعيت، على رغم مفهوم منفورى كه تدريجا در زبان فارسى به خود گرفته است، مفهومى زيبا و انسانى داشته است. استعمال كلمه "راعى" را در مورد حكمران و كلمه ى "رعيت" را در مورد توده ى مردم، اولين مرتبه در كلمات رسول اكرم "ص" و سپس به وفور در كلمات على "ع" مى بينيم. اين لغت از ماده ى "رعى" است كه به معنى حفظ و نگهبانى است. به مردم از آن جهت كلمه ى رعيت اطلاق شده است كه حكمران عهده دار حفظ و نگهبانى جان و مال و حقوق و آزاديهاى آنها است.' [ سيرى در نهج البلاغه، صص 128-127. ]

امير مومنان على "ع" در بيان اين حقيقت كه حكومت به مفهوم پاسدارى از حرمت و حقوق و آزاديهاى مردمان است، در حكمتى نورانى چنين فرموده است:

'السلطان وزعه الله فى ارضه.' [ نهج البلاغه، حكمت 332. ]

حاكمان پاسبانان خدايند در زمين او.

بدين ترتيب در مفهومى كه امام على "ع" از حكومت ارائه مى نمايد، هيچ نشانه اى از تسلط و تجبر نيست، بلكه اگر زمامداران خود را مسلط بر مردمان ببينند و احساس كنند كه بر هر تصميمى و بر هر عملى مجازند، بى گمان به خودكامگى و سلطه گرى كشيده مى شوند. امير مومنان على "ع" در سخنى صريح و روشن فرموده است:
'من ملك استاثر.' [ همان، حكمت 160. ]

هر كه ملك يابد، همه چيز را براى خود خواهد.

دريافت نادرست از مفهوم حكومت، بى گمان انسان را به خودكامگى و تمامت خواهى مى كشاند و دست تطاول و تعدى به حرمت مردمان

و حقوق آنان و آزاديهاى ايشان مى گشايد. به بيان پيشواى عدالتخواهان، على "ع":

'من نال استطال.' [ همان، حكمت 216. ]

آن كه به نوايى رسيد، خود را از ديگران برتر ديد.

/ 38