حکومت حکمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکومت حکمت - نسخه متنی

مصطفی دلشاد تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اگر انسان نگاه خود را به حكومت و مديريت تصحيح نكند و دريافتى درست و انسانى از قدرت و سيادت نداشته باشد، در گردابى فرومى رود و به مرتبه اى از تباهى تنزل مى نمايد كه بازگشتى در آن و نجاتى از آن نيست. عرصه ى حكومت و مديريت، عرصه ى سخت ترين آزمونهاست و نخستين شرط توفيق در اين آزمون دريافت درست از مديريت و فهم انسانى از حكومت است. امتحان و ابتلا براى ظهور بواطن است. [ ن. ك: السيد محمد حسين الطباطبائى، الميزان فى تفسير القرآن، دار الكتاب الاسلامى، قم، 1393 ق. ج 1، ص 268. ] آن كه حكومت را امانتدارى و خدمتگزارى مى فهمد، صورت و سيرتى انسان دوستانه، امانتدارانه و خدمتگزارانه از آن ارائه مى نمايد. و آن كه حكومت را فرمانفرمايى و برخوردارى مى فهمد، صورت و سيرتى درنده خويانه، سلطه گرانه و خودكامانه از آن اراده مى نمايد و چه سخت آزمونى است، آزمون حكومتدارى. امير مومنان على "ع" فرموده است:

'الولايات مضامير الرجال.' [ نهج البلاغه، حكمت 441. ]

حكمرانيها ميدانهاى مسابقت و آزمودن انسانها است.

امام على "ع" در فرمانهاى حكومتى خود به كارگزارانش تلاش كرده است تا آنان را به فهمى درست و انسانى از حكومت سوق دهد و فهم سلطه گرانه و
خودكامانه را از انديشه ى آنان پاك سازد و زمينه ى توفيق آنان را در اين آزمون سخت فراهم نمايد. تصور بسيارى از مفهوم حكومت پيوسته اين بوده است كه حكومت و مديريت مترادف فرمانفرمايى و برخوردارى است. امير مومنان على "ع" در نامه اى به زياد بن ابيه، قائم مقام عبدالله بن عباس- استاندار بصره- چنين نوشته است:

'اترجو ان يعطيك الله اجر المتواضعين و انت عنده من المتكبرين! و تطمع- و انت متمرغ فى النعيم، تمنعه الضعيف و الارمله- ان يوجب لك ثواب المتصدقين؟ و انما المرء مجزى بما اسلف و قادم على ما قدم.' [ همان، نامه ى 21. ]

اميد دارى خداى به تو پاداش فروتنان دهد و در حالى كه تو نزد او از گردنفرازان به شمار آيى و طمع بسته اى كه ثواب صدقه دهندگان يابى، در حالى كه در ناز و نعمت فرورفته اى و آن را از ناتوانان و بيوه زنان دريغ مى دارى؟ آدمى بدانچه كرده است پاداش يابد و بدانچه از پيش فرستاده است درآيد.

امام "ع" در واقع به همگان مى آموزد كه مفهوم حكومت، فرمانفرمايى نيست تا حاكمان به رفتارى گردنفرازانه و خودكامانه ميل كنند و نيز مفهوم حكومت، برخوردارى حاكمان و فرورفتن آنان در ناز و نعمت نيست تا به مكنت و اشرافيت روى كنند، بلكه حكومت به مفهوم امانتدارى و خدمتگزارى است، زيرا زمامداران امانتداران و وكيلان مردمند. امير مومنان "ع" در نامه اى به كارگزاران خود در امر خراج به صراحت چنين نوشته است:

'فانصفوا الناس من انفسكم و اصبروا لحوائجهم، فانكم خزان الرعيه و وكلاء الامه.' [ همان، نامه ى 51. ]

داد مردم را از خود بدهيد و در برآوردن حاجتهاى آنان شكيبايى
ورزيد، مكه شما خزانه داران مردم و وكيلان امت هستيد.

چنين دريافتى، يعنى خود را خزانه دار، امانتدار، كارگزار و خدمتگزار ديدن، زمامداران را به رفتارى انسانى و پاسدارى از حرمت و حقوق مردمان و به پيوند و نزديكى با ايشان سوق مى دهد. امام على "ع" در نامه اى به فرماندهان سپاه خود چنين نوشته است:

'اما بعد، فان حقا على الوالى الا يغيره على رعيته فضل ناله و لا طول خص به و ان يزيده ما قسم الله له من نعمه دنوا من عباده و عطفا على اخوانه.' [ همان، نامه ى 50. ]

اما بعد، بر زمامدار است كه اگر به زيادتى رسيد و يا نعمتى مخصوص وى گرديد، موجب دگرگونى او نشود و آنچه خداوند از نعمت خويش نصيبش كرده است، بر نزديكى وى به بندگان خدا و مهربانى او به برادرانش بيفزايد.

بدين ترتيب مفهوم روشن حكومت نزد امام على "ع" مهرورزى، امانتدارى، خدمتگزارى و پاسدارى است و نه قدرتمدارى، سلطه گرى، فرمانفرمايى و خودكامگى.



/ 38