بخش نخست امام حسن بن على عليه السلام - صلح امام حسن (ع) پر شکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صلح امام حسن (ع) پر شکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ - نسخه متنی

راضی آل یاسین؛ مترجم: سید علی خامنه ای

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بخش نخست امام حسن بن على عليه السلام

پيشگفتار

آنچه در برابر خواننده ى عزيز قرار دارد، خلاصه ئى است از يكرشته بحثهائى كه مطالب آن از واقعيت هاى تاريخى الهام گرفته، نه ترديد پذير است و نه تحت تأثير عامل احساسات و عصبيت و مربوط است به يكى از گوشه هاى تاريك و مورد ستم تاريخ اسلام كه نه مورخان پيشين ما بطور شايسته آن را نشان داده اند و نه نويسندگان جديد براى تحليل آن - چنانكه بايد - كوشش نموده اند.

و آن دوران خلافت حسن بن على است كه بر اثر انگيزه هاى خاص گذشتگان و سستى و اهمال ديگران صورتى زشت بخود گرفته و به سرنوشت ديگر فاصله هاى فراموش شده و از ياد رفته و دگرگون گشته ى تاريخ - كه غالبا از روى عمد چنين شده اند - دچار گشته است.

دست تحريف، سيماى منور حسن بن على را در نظر مردم سطحى و قضاوتگران بى تحقيق - چه شرقى و چه غربى - به شكل خليفه ئى بى كفايت و زندوست و خلافت به مال دنيا فروش! ترسيم كرده و بسى نسبتهاى ناروا و ظالمانه و بى منطق و دور از حقيقت باو داده است.

فصول كتاب حاضر، بدين منظور تهيه شد كه اين فاصله ى كوتاه زمان را از نقطه نظر حوادث تاريخى پر اهميت آن كه - چه ذاتا و چه بلحاظ موقعيت استراتژيكى - در شمار مهمترين فاصله هاى زمانى از بعد از رحلت پيامبر اسلام تاكنون است، بررسى كند گفتيم: در شمار مهمترين فاصله هاى زمانى باين دليل كه در اين فاصله، خلافتى وجود داشته است كه در تاريخ خلافت هاى ديگر بى نظير و نمونه است و هم در اين فاصله، شالوده ى جدائى ميان حكومتها و قدرتهاى معنوى و روحى و حكومتهاى موسمى، ريخته شده و پيشگوئى پيامبر اسلام كه: (پس از سى سال، زمام كار بدست پادشاهى سخت گزنده، خواهد افتاد) درست در آمده است و باز در اين فاصله، كينه توزيهاى قبائلى - براى اولين بار در تاريخ اسلام - متبلور گشته است.

اگر فصول اين كتاب - پس از كوششى كه در تنظيم آنها بعمل آمده - بتواند آگاهى صحيحى در مورد اين حقايق تاريخى - كه در منابع موجود بسى پراكنده و بدون نظم و پيوستگى و تسلسل ضبط شده - به خواننده به بخشد و قضايا را به همان صورتى كه واقع شده يا نزديك بان در سطور اين كتاب ثبت كند، رسالت خويش را انجام داده است.

در اين صورت است كه سيماى واقعى حسن بن على جلوه ميكند: خليفه ئى زيرك و سياستمدار و با تدبير، مردى آنچنان با هوش و مشكل گشا كه معاويه بن ابى سفيان را - با همه ى آمادگى و بيدارى و مكاريش مخصوصا در آن موقعيت - فريب داد، زناشوئى هاى متعدد وى، نشانه ى عظمت و مكانت معنوى او در ديده ى مردم، صلح او با معاويه، سلاح برنده ئى بر ضد دشمنانش در قضاوت تاريخ - و نه معامله ى خلافت و حكومت با پول - و خلاصه هر گام سياسى او و هر سياست مثبت يا منفى او - چه پيروز و چه سركوب - آيتى از عظمت و قدرت اوست كه مردم ندانستند و مورخان آنرا پوشيده داشتند.

زشت ترين و ناپسندترين نوع پوشيده داشتن موهبت هائى كه بزرگان از آن برخوردار بوده اند آن است كه مردمى بد ذوق يا بد انديش عهده دار باز گفتن تاريخ زندگى آنان و قضاوت در شخصيت ايشان گردند و با تظاهر به دانش و معرفت و ادعاى خوشفكرى، دست درازى به عظمتها و بزرگواريها را مايه ى فضل فروشى قرار دهند، بى آنكه رنج دقت و مطالعه ى لازم را تحمل كرده باشند طرز عمل و رفتار اينگونه مردم، اگر بر چيزى دلالت كند، آنچيز جز ضعف نفس فراوان ايشان نيست.

حسن بن على را چه زيان اگر دلهاى كودن و مغزهاى گيج، بر او ستم كنند ولى روشن بينان منصفانه در او بنگرند؟ بيگمان، صحنه هاى گوناگون زندگى اين امام و مواهبى كه خدا بدو ارزانى داشته و عمق و دور انديشى و هدفهاى بزرگ او آنچنان هست كه او را در رديف برگزيده ترين چهره هاى جاويد بزرگان جهان قرار دهد.

منظور ما از نگارش اين سطور، به همين بر آورده مى شود كه از راه منطق صحيح و ترديد ناپذير، عظمت اين امام، به هيچ شائبه ى عيب و نقص و اشكال و ايراد آشكار گردد.

ايرادها و خرده گيريهاى سست انديشان بر سياست امام حسن - كه غالبا غير منصفانه و سطحى و بدون آشنائى با شرايط خاص است - يگانه عاملى بوده كه مشكله ى تاريخى داستان امام حسن را بوجود آورده است همچنانكه بدون شك، گرايش هاى حزبى در برخى و جانبدارى از سياست حاكم در برخى ديگر و عدم آشنائى با واقعيت دردسته ى سوم، در اظهار نظرهاى يكجانبه و قضاوتهاى سريع مؤثر بوده است.

اينها به حسن بن على به ديده ى يك رهبر شكست خورده نگريسته اند و فراموش كرده اند كه درباره ى علل و موجبات اين شكست - يعنى آنچه آنها شكستش ميخوانند - نيز بررسى ئى بعمل آورند تا بفهمند كه آنچه واقع شد چيزى جز انعكاس وضع مردمى كه حسن بر آنان حكومت ميكرد، نبود سر مستى از باده ى فتوحات و پيروزيهاى جديد با همه ى جلوه هاى زيانبخش اين حالت، آنچنان بر نسلى كه حسن مى خواست بر آن حكومت كند تاخته و آنانرا فاسد ساخته بود كه اميد اصلاح مشكل مينمود و گناه يك رهبر چيست اگر مردمش فاسد و سپاهيانش خائن و اجتماعش فاقد وجدان اجتماعى باشند؟!.

فراموش كرده اند كه حسن بن على را با چهره ى يك سياستمدار هشيار و زيرك بنگرند كه روحيات حريف و تمايلات و انگيزه هاى اجتماع و عوامل زمان را بدقت مورد مطالعه و بررسى قرار ميدهد و آنگاه از روى بصيرت و روشن بينى، نقشه اش را طرح ميكند و نتيجه ى آنرا پيش بينى مينمايد، با خط مشى مدبرانه اش، آينده ى ملتى را تضمين مى كند و با نتائج حتمى آن، قبر دشمنان خود را ميكند، گردبادهاى حوادث را ماهرانه رد ميكند و در چهره ى پيامبر صلح با موفقيت تضمين شده و در حاليكه بخاطر اصلاح طلبى اش سر بلند و افراخته گردن است، از ميان كولاك حوادث بيرون مىآيد و آنگاه ميميرد در حاليكه راضى نيست بخاطر او قطره ى خونى ريخته شود.

راستى، اگر اين فضل فروشان انتقاد گر، منصفانه بنگرند، كدام عظمتى برتر از اين است؟ كتاب ما اين نقطه هاى مشخص را از روى مطالعه ئى دقيق و واقع بين و همراه با استدلالهاى منطقى و محققانه و متكى به شواهدى كه در گوشه و كنار تاريخ پراكنده است، كلمه به كلمه اثبات ميكند اين موضوعات پايه ى بحثهاى اين كتاب است و با اثبات آنها، همه ى موضوعات فرعى به سهولت و روشنى بدست مىآيد.

خواننده به آسانى در مى يابد كه كتاب ما، كتابى در پيرامون زندگى امام حسن بن على (عليه السلام) بطور عموم نيست، بلكه فقط درباره ى فرازهاى سياسى زندگى اوست البته براى كامل بودن موضوع كتاب، در آغاز آن، فصلى را به شرح حال آنحضرت اختصاص داده ايم و در لابلاى مباحث اصلى كتاب نيز گاه به ضرورت، از موضوعات ديگر سخن گفته ايم.

بيگمان موضوعى اينچنين عميق و دشوار، و بحثى اينچنين كم ماده و بى مدرك - بويژه آنكه پس از گذشت 1328 سال مورد بررسى قرار ميگيرد - نميتوان انتظار داشت كه بيش از آنچه از فصول اين كتاب بدست مىآيد، براى كسى روشن شده باشد با توجه به حرص و علاقه ئى كه نويسنده ى اين سطور به فراهم آوردن مواد بحث و نظم دادن و پيوستن مطالب و پيراستن آن از زوائد و ياوه ها، داشته است.

و منظور ما از ماده و مدرك - كه از كمى و نارسائى آن سخن ميگوئيم - همين كتابهاى عمومى ئى است كه براى روشن ساختن موضوع بحث، امكان استفاده از آن وجود داشته است و البته همه ى آنها دچار تحريف و يا از هم گسيختگى مطالب بوده است.

و اما كتابهاى فراوانى كه اختصاصا درباره ى مورد موضوع بحث ما نوشته شده و نام آنها در فهرست كتابهاى قدماء آمده، هيچيك اكنون در دسترس ما قرار ندارد و همچون بسيار ديگرى از ميراث گذشته ى ما دستخوش عوامل فنا و در معرض تلف و نابودى قرار گرفته است و نكته اساسى و علت اصلى بسامان نبودن وضع مهمترين حوادث تاريخ اسلام و روشن نبودن قسمتهاى حساس آن، همين است.

برخى از اين كتابهاى ناياب كه نام آنها در فهرست ها آمده و از خود آنها خبرى نيست، عبارتند از:

صلح الحسن و معاويه تاليف: احمد بن محمد بن سعيد بن عبدالرحمن السبيعى الهمدانى متوفى بسال 333 هجرى.

صلح الحسن عليه السلام تأليف: عبدالرحمن بن كثير الهاشمى (از موالى بنى هاشم و نه از آن دودمان).

قيام الحسن عليه السلام تاليف: ابراهيم بن محمد بن سعيد بن هلال بن عاصم بن سعد بن مسعود الثقفى متوفى بسال 283 هجرى.

قيام الحسن عليه السلام تاليف: هشام بن محمد بن السائب.

كتاب عبدالعزيز بن يحيى الجلودى البصرى درباره ى ماجراى حسن عليه السلام.

اخبار الحسن عليه السلام و وفاته تاليف: هيثم بن عدى الثعلبى متوفى بسال 207 هجرى.

اخبار الحسن بن على عليه السلام تاليف: ابى اسحاق ابراهيم بن محمد الاصفهانى الثقفى (1).

كتابهائى كه تنها مدرك و ماخذ موضوع مورد بحث ما را - در آنجاهائى كه ناگزير به مدركى احتياج هست - تشكيل ميدهند، با كمال تعجب، همه در اين جهت شريكند كه حتى يك حادثه يا يك خطبه، يا يك اعلاميه يا يك آمار را يكسان نقل نكرده اند و حتى غالبا در تاريخ يك حادثه يا خطبه، يا نام فرمانده، يا ترتيب فرماندهى ميان دو يا سه نفر، يا نقل چگونگى سوء قصدهائى كه به حضرت حسن بن على در ميدانها شده، يا در كيفيت نامبردن از صلح، يا در وضع كشته شدن آنحضرت و يا در هر واقعه ى كوچك يا بزرگى از وقايع آن جنگ، يكسخن و هماهنگ نيستند.

عوامل گوناگونى كه در وضع نابسامان اين كتابها موثر بوده، در موارد بسيارى از نقاط حساس موضوع، كار خود را كرده و اثر خود را گذارده است و همانطور كه نظم دادن و بهم پيوستن و رديف كردن حقايق تاريخى به همان صورت واقع شده، از دشوارترين مراحل فراهم آوردن اين كتاب است، استفاده از قرائن و شواهد حال نيز ساده ترين و طبيعى ترين راه تامين اين منظور است.

خوشبختانه، ما براى ايجاد نظم و نسق لازم، هرگز از شواهد قطعى كه در لابلاى روايات پراكنده و نامنظم، فراوان بدست مىآيد، فراتر نرفتيم و بنابر اين، مدارك موجود - با همه نقصى كه در تك تك آنها بود - مجموعا توانست مأخذ و مدرك تحقيقات اين كتاب و هم مبناى نظم و ترتيب و پيوستگى آن باشد و اين بهترين توفيقى است كه بدان ميباليم.

در تحليل و بيان فلسفه ى هر يك از فرازها و صحنه ها، با تأنى و بى شتاب پيش رفته و همه جا از فتواى عقل، دوش بدوش حكم نقل استفاده برده ايم در بسيارى از موارد كه در پى دقت و بررسى بيشترى بوده ايم، در گفته هاى شخص قهرمانان كه رساتر و واقع نماتر از روايتهاى بيشتر مورخان است، منظور خود را جستجو كرده ايم.

و پس از اين همه، كتاب حاضر، سرمايه ى ناچيز و حقيرى بيش نيست كه فقط مى خواهيم طليعه و سر فصل بحث ها و تحقيقات تازه ئى باشد كه در پرتو آنها بسيارى از نقطه هاى تاريكى كه از اين داستان در تاريخ باقى مانده، روشن گردد.

اگر من باين منظور دست يافته باشم، بهره ئى فراوان يافته ام

و ما توفيقى الا بالله، عليه توكلت و اليه انيب

/ 65