آنها كجا و اينها كجا؟ - صلح امام حسن (ع) پر شکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صلح امام حسن (ع) پر شکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ - نسخه متنی

راضی آل یاسین؛ مترجم: سید علی خامنه ای

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آنها كجا و اينها كجا؟

حدسى كه امام حسن در مورد فرجام كار خود با دشمن تاريخى اش معاوية بن ابى سفيان بن حرب ميزد و دور نمائى كه از وضع آينده ى خود در صورت درگيرى با معاويه، مشاهده ميكرد، كاملا معقول و به واقع نزديك بود بگمان قوى دنباله ى اين جنگ به بزرگترين فاجعه و قاطعترين ضربت نسبت به اسلام كشيده مى شد و بالاخره عواقب آن با نابودى آخرين فردى كه دل در گرو طرز فكر اصيل اسلام و مكتب علوى داشت، خاتمه مى يافت و ميدانيم كه معاويه - آن دشمن نمايان على و مكتب علوى - در اجراء اينگونه نقشه ها و در تصفيه ى حسابهاى قديمى و تاريخى داراى استعدادى عجيب بود.

در بحث هاى گذشته بقدر كافى در اينمورد توضيح داده شده است.

ولى امام حسين براى نفى اين حدس در مورد خودش، كافى بود بياد آورد كه دشمنش بچه ى ناز پرورده ئى است كه به هيچ وجه از عهده ى حل مشكلات و مهار كردن امواج مخالف و بكار بستن نقشه هاى وسيع بر نمىآيد و آنچه در ماجراى خلافت و درگيرى با رقيبان از نظر او مهم است آنست كه سلطنتى با خزائن فراوان در اختيار او قرار گيرد، گو آنكه از نظر آبرو و اعتبار چنان باشد كه (اخطل) شاعر - بروايت بيهقى - روبروى او بدو بگويد:

(حقا كه دين تو همچون دين دراز گوش است بل، كه تو از هرمز كافرترى)!

موضوع ديگرى كه در برابر آن حدس، انگيزه ى امام حسين عليه السلام بر آن اقدام ميتوانست شد تازيانه ى فشار و ارعابى بود كه در تمام زواياى كوفه و توابع آن، شيعيان را تهديد ميكرد و گروههاى بسيارى از رجال و بزرگان شيعه را كه حامل افكار و پيرو مكتب اهل بيت بودند و آن را چون گنجينه ئى عزيز و گرانبها براى نسلهاى بعد حفظ ميكردند، درنهانگاه سياهچالها و تبعيدگاهها و در دل غارها افكنده بود.

اين بود كه ميتوانست بى دغدغه و تشويق و با اطمينان از خط مشى و هدف و از آينده ى مكتب خود، در راهى كه نظر او را تأمين ميكرد گام نهد.

در حاليكه امام حسن چيزى كه اطمينان و آسودگى خاطر او را از آينده ى مكتب او و از آنچه قرار است پس از شهادت خود باقى گذارد، تأمين كند نداشت، در صف دشمنان او معاويه قرار داشت و آن مثلث مخوف وهولناكى كه او را احاطه كرده و نقشه ها و طرحهاى بنهايت خصمانه و عدوات آميز.

و بالاخره، امام حسين عليه السلام از اشتباهات معاويه مانند هجوم به سرزمينهاى امن و امان خدا، روش وى در برابر مواد صلحنامه، مسموم نمودن امام حسن، بيعت گرفتن براى پسرش يزيد و اشتباهات بيشمار ديگر وى بهره بردارى كرد و بدانوسيله در برابر افكار عمومى، بر قدرت واصالت و انطباق نهضت ضد اموى خود با موازين اسلام، افزود.

بعلاوه از لغزشهاى (جانشين معاويه) آن جوان مبتلا به شراب و بوزينه و انواع گناه و فجور، بهره بردارى كرد و اينها همه عواملى بود كه او را در بثمر رسانيدن هدفش تأييد و كمك ميكرد.

وضع او از لحاظ دشمنانش و وضع او از لحاظ دوستان و يارانش در اينجهت همانند بودند كه او را در قيامش و بپايان رسانيدن رسالتش و پيروزى درخشانش و سربلنديش در پيشگاه خدا و در قضاوت تاريخ، كمك مى كردند.

ليكن وضع امام حسن - همانطورى كه قبلا بيان كرديم - از لحاظ دوستان و يارانش آنچنان بود كه راه شهادت را بر او بست و از لحاظ دشمنانش آنچنان بود كه درگيرى و جنگ با ايشان را - كه بمعناى نابودى مكتب اسلام بود - ممتنع ساخت.

و بدينجهت احساس كرد كه لزوما ميبايد روش جهاد خود را دگرگونه سازد و صحنه ى جنگ را از راه صلح بيارايد.

مواد قابل انفجارى كه امام حسن در قرار داد صلح كار گذارد - يعنى تعهدات معاويه - همه وسائل و ابزار دقيقى بودند كه معاويه و اتباع و همفكران او را بوضع فجيعى محكوم و مفتضح مى ساختند.

پس از اين بيان براستى دشوار است كه تشخيص دهيم كداميك از اين دو برادر - درود و رحمت خدا بر آنان - مجاهدتش مؤثرتر و در راه هدف موفقتر و پيشروتر و ضربتش بر دشمن قاطع تر و كوبنده تر بوده است.

اين مطلب نيز پوشيده نمانده است كه تاريخ نكبت ها و بدبختى هاى بنى اميه پس از نقشى كه امام حسن بوسيله ى صلح ايفا كرد، سراپا مرتبط به آنحضرت و مرهون نقشه ها و آفريده ى تدبيرهاى او بود و اگر اين نقشه موفق - كه لازمه ى شكل و وضع طبيعى آن، نيل به موفقيت بود و لازمه ى وضع دشمنانش آن بود كه دانسته يا ندانسته بدست خود به موفقيت آن كمك كند - بدانصورت ايفا نمى گشت، بيگمان هيچيك از اين حوادث نكبتزا، بدانگونه كه واقع شد، بوقوع نمى پيوست.

(پايان)

/ 65