وجود دارد، مايه شگفتى و نيز مايه شادى است كه متوجه شويم كه ايده اليسم آرمان گرايى و به ويژه ايمان و اعتقاد به آزاديهاى مدنى و حكومت دمكراتيك مورد علاقه اين همه جوانان شده است.
ولى اين اعتقادات اغلب همراه با چنان روشهاى خشونت آميز نسبت به حكومت و گاهى همراه با ملى گرايى راديكالى است كه انسان ممكن است شك داشته باشد كه اين جوانان اگر بر سر كار بيايند، به اصول فرايند مستقيم پايبند بوده و حقوق اقليتها رامحترم بشمارند و يا در امور خارجى به نحو مسئولانه اى رفتار بكنند.
مخالفت آنهانسبت رژيم كنونى در ايران بر اين مبناست كه اين يك رژيم ديكتاتورى خودكامانه است ولى قهرمان بسيارى از آنهامصدق است كه با سنت ليبراليسم كار را آغاز كرد و سرانجام خود او يك فرد خودكامه شد.
مع ذالك اشتباه خواهد اگر اهميت ايده الهاى مورد احترام ايالات متحده را در نزد اين جوانان دست كم بگيريم.
يكى از جالب ترين پديده ها در ارتباط با دانشجويان راديكال در دانشگاه تهران اين است كه در حالى كه آنها ايالات متحده را به خاطر پشتيبانى آن از شاه و از سياست آرامسازى او كه به عقيده آنها جز سالوسى و سركوبگرى و پارتى بازى چيز ديگرى نيست محكوم مى كنند، بيش از هر چيزى مايل به تحصيل درايالات متحده بوده و ايالات متحده را نه به خاطر اداره سياست خارجى بلكه به طور اخص به خاطر حمايت از رژيم كنونى ايران مورد سرزنش قرار مى دهد.
ترور كندى:
البته گرايشهاى بى طرفى در ميان دانشجويان و نظريات مساعدى در ميان اقليتى از آنان درباره اتحاد جماهير شوروى همان طورى كه بعدا تشريح خواهد شد وجود دارد، ولى در هيچ زمانى ايده الهاى دانشجويى آنهانسبت آمريكا روشن تر از زمانى كه پس از قتل اخير پرزيدنت كندى ابزار شد، نبوده است.
و آن در هنگامى بود كه اندوه و شوك ناشى از فقدان مردى كه آنهااو را قهرمان آرمانهاى خود مى دانستند به منصه ظهور رسيد.
تلگرام تسليتى كه از سوى كميته دانشجويان جبهه ملى به ايالات متحده فرستاده شد اين عبارات جالب را در بر داشت: آنهايى كه براى آزادى ملت خود مبارزه مى كنند مى دانند كه چگونه آرمانهاى آزادى خواهانه در ميان نسلهاى جوان رشد مى يابد.
كندى مظهر اين آرمانها بود.
كندى كه نويسنده كتاب نيمرخهايى در شهامت براى نسل جوان است .
با اين وجود انتشار مجله جبهه ملى كه اين تلگرام در آن درج شد همچنين در عين حال سياست آمريكا را در ايران با سختى هر چه بيشترى مورد انتقاد قرار مى دهد.
اين دوگانگى بين تحسين فوق العاده و نفرت فوق العاده نسبت به ايالات متحده نياز به استدلال از روى دلايل عقلى از جانب اين دانشجويان دارد.
و اين استدلال از روى دلايل عقلى گاهى شكل اين حدس را مى گيرد كه رئيس جمهور مرحوم طرفدار وادار كردن شاه به اتخاذ سياستهاى دمكراتيك بوده است ولى اين قصدها به وسيله مشاوران محافظه كار و سايرينى كه در سلطه هاى پايين تر بوروكراسى قرار داشتند خنثى مى شده است.
هر چند كه سفارت كوششهاى ويژه اى براى پرورش دانشجويان به عمل آورده و تماسهاى خوبى چه در ميان دانشجويان غير سياسى و چه در ميان رهبران دانشجويان جبهه ملى برقرار كرده است، ما بايد البته درباره افكار دانشجويان از هر گونه تصميمى بپرهيزيم و بپذيريم كه ما درباره آنهااطلاعات كافى تفصيلى نداريم.
بنابراين اطلاعات موجود از يك بررسى و نظرخواهى در ميان دانشجويان دانشگاه تهران كه از سوى پژوهش افكار عمومى و بازاريابى موسسه ملى روانشناسى به عمل آمده است بايد به طور خاصى جالب باشد.
بر اساس يك نظرخواهى كه در اواسط سال 1340 به عمل آمده 43 درصد از دانشجويان در پاسخ به اين سوال كه چرا آنها در دانشگاه تحصيل مى كنند گفته اند كه آنهابراى خدمت بهتر به كشور خودشان در دانشگاه تحصيل مى كنند.
در يكى از سوالات اين نظرخواهى چنين نوشته شده است. به نظر من بزرگترين نياز جوانان ايران اين است كه بيشتر داشته باشند و از پاسخ دهندگان تقاضا شده است كه يكى از چندين چيزى را كه در آن ذكر شده است بنويسند، 14 درصد از پاسخ دهندگان جواب دادند وسايل و تاسيسات تفريحى ، 33 درصد فرصتهايى براى مشاركت در كار توليدى را نوشته اند در حالى كه 40 درصد آزادى سياسى بيان را انتخاب كرده اند.
در همين نظرخواهى از دانشجويان خواسته شده است كه مشخص كنند كه به عقيده آنهاكدام كشور براى صلح جهانى بيشتر از همه كار مى كنند .47 درصد هند را و 17 درصد ايالات متحده را و 8 درصد اتحاد شوروى رامشخص كرده اند.
بر اساس يك نظرخواهى بعدى كه در بهار 1342 از طريق يك سازمان مشهور نظرخواهى آلمانى انجام گرفته بر روى تاكيدها تغييرات جزئى به عمل آمده است.
نمونه 300 دانشجو هنوز دلالت بر آرمان گرايى دانشجويان داشت.
در زير عنوان جبهه هاى رفتار شخصى كه دانشجويان بيش از همه به آن ارزش قائلند كار كردن براى عدالت اجتماعى 82 درصد از آراع را به دست آورد و همچنين جاه طلبى و ميل رفتن به پيش 82 درصد از آراع رابه دست آورد، انجام وظيفه 81 درصد و وفادارى به آرمان بشر 80 درصد آزادى شخصى 79 درصد واطاعت در مقابل مقامات تنها14 درصد .
از سوى ديگر مسائل مختلفى مربوط به ايالات متحده و اتحاد جماهير شوروى نشان داد كه احترام فراينده اى نسبت به كشور شوروى وجود دارد، در پاسخ به سوال مربوط به اينكه كدام كشور را براى تحصيل ترجيح مى دهند 10 درصد روسيه را انتخاب كرده اند در حالى كه 37 درصد ايالات متحده و 15 درصد فرانسه و 14 درصد انگلستان را گزيده بودند 93 درصد از آنهايى كه طرف سوال فرار گرفتند معتقدند كه روسيه در امور قضايى كشورهاى ديگر را رهبرى مى كند و 52 درصد معتقدند كه ايالات متحده از همه كشورهاى ديگر پيش است.
42 درصد مى گفتند كه از فيلمهاى روسى بيش از همه لذت مى برند در حالى كه 42 درصد فيلمهاى ايالات متحده را ترجيح مى دهند در پاسخ به اين سوال كه آيا بعضى كشورها حداكثركوشش خود رابراى كمك به كشورهاى روبه رشد در راه استقلال خود انجام مى دهند روسيه 34 درصد از آراع را به دست آورد در حالى كه ايالات متحده فقط 36 درصد از پاسخ ها را. هنگامى كه از دانشجويان خواسته شد تا صفت هايى رابراى كشورها به ترتيب اطلاق كند و دانشجويان خصوصيات زير براى اتحاد جماهير شوروى از لحاظ اولويت اطلاق كردند نيرومند، سختكوش باكار ابى، كردارگرا، ترقى خواه و با انضباط.
خصوصيت تجاوزكار و متعرض فقط از سوى 19 درصد از پاسخ دهندگان به اتحاد شوروى نسبت داده شد در حالى كه در مورد ايالات متحده33 درصد چنين نظر داده اند .
در عوض ايران در مقوله هاى خصوصيات لاف زنى و صلح طلبى و بى پروائى و ولنگارى و اسراف بالاترين آراع را به دست آورده اند، ايالات متحده با چند خصوصيت مثبت مفتخر شد ولى هنگامى كه مسئله برسر نظر دانشجويان درباره كمكهاى خارجى بود چنين از آب درآمد كه 85 درصد از آنهااحساس مى كردند كه اثرات كمكهاى آمريكا اين است كه ثروتمند را ثروتمندتر كنند و تنها8 درصد معتقد بودند كه كمك آمريكا سطح زندگى بسيارى را بالا مى برد .27 درصد احساس مى كردند كه كمك خارجى باعث پيشبرد تغييرات اجتماعى شده است ولى 34 درصد معتقد بودند كه كمك خارجى از اين نوع تغييرات اجتماعى جلوگيرى مى كند و 29 درصد اظهار عقيده كردند كه كمك خارجى به هر صورتى باشد چندان اثرى ندارد.
50 درصد معتقد بودند كه ايالات متحده بيشتر طرفدار آن است كه همه چيز همان طورى كه بوده باقى بماند.
درباره اولويت نيازهاى اقتصادى بر نيارهاى سياسى اظهار نظر بيشترى شده است زيرا 42 درصد از راى دهندگان اظهارنظر كرده اند كه اولين چيزى كه بايد انجام گيرد اين است كه در راه تغيير و بهبود اوضاع اقتصادى كار كنند و 34 درصد به بهبود وضع فرهنگ و بهداشت و اخلاقيات عمومى اولويت دادند در حالى كه فقط 18 درصد تغييرات سياسى را در درجه اول قرار دادند.
از سوئى ديگر 35 درصد طرفدار چيزهايى نظير انقلاب و تغيير رژيم و برقرارى سوسياليسم و آزادى مطبوعات و بيان و ترك پيمانهاى نظامى و بركنار كردن نفوذ بيگانگان بودند و 55 درصد اعلام داشتند كه براى پيشين آوردن تغييرات مورد لزوم قوه قهريه لازم خواهد بود اين انتخاب و اختيار چنان مرحله بندى شده بود كه قوه قهريه به اقدامات دولت مربوط مى شد . به اظهار رهبران دانشجويى كه با سفارت روابط نزديك دارند گرايشهاى راديكال در ميان دانشجويان چه سوى چپ وچه به سوى راست رو به تسريع است زيرا دانشجويان كمتر امكان آن را مى بينند كه از طريق وسايل مسالمت آميز اوضاع بهبود يابد از آنجايى كه ايالات متحده با انديشه هاى به كار بردن وسايل دمكراتيك و طبق قانون اساسى با پيش آوردن دگرگونى هاى سياسى وابستگى دارد شكست سياست آمريكا در ايران در كمك به ميل به آرمانهاى اين دانشجويان به نحو فزاينده اى به عنوان دلالت كننده بر دوروئى آمريكا و به عنوان اينكه نتايج مسالمت آميز راه اختيارى كه براى انديشمندان جوان ايرانى در دسترس باشد نيست، تلقى مى شود. دكتر ايرج ايمان كه رئيس انستيتوى پژوهشهاى روانشناسى است و در دانشگاه جامعه شناس تدريس مى كند اخيرا به مامورين سفارت