احزاب سیاسی در ایران جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

احزاب سیاسی در ایران - جلد 2

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه:


بسم الله الرحمن الرحيم


اينها مى خواهند كه فرهنگ همان فرهنگ باشداز داخلش امثال آن اشخاصى كه وزير و وكيل سابق بودند اينها درآيند و همين ها اين كشور ما را به باد فنابدهند چنانكه دادند.
همان وكلائى كه در سابق بودند و همان وزرائى كه در سابق بودند و همان سردمدارهاى سابق، همان تحصيل كرده ها و رونشفكرهاى دانشگاه داخل و خارج بودند و همان مصيبتهائى كه به اين ملت وارد شد به دست همين اشخاصى كه به اسم ملت و به اسم مجاهدت و به اسم فدائى و با اسم چه وارد شدند و نگذاشتند كه اين ملت به حال خودش باشد و هر چه شما داشتيد به جيب ديگران كردند و يك قدرى از آن را هم خوردند.
دار و دسته شاه مخلوع همين جمعيتها بودند كه الان برخلاف نهضت دارند فعاليت مى كنند. امام خمينى سپاس ايزدمنان را كه با طلوع فجر انقلاب اسلامى، دين خدا زنده شد و سنت محمدى و تشيع علوى رهروان واقعى خود را بازيافت و انقلاب اسلامى ميزان و سنگ محكى شد كه بدان چهره حقيقى مدعيان انسانيت و آزادى و عدالت، بر مستضعفين عالم آزموده شدند و ظاهرالصلاح مكار صف خود را از خيل عشاق وصال حق تعالى به ناچار جدا كردند و به جغدهاى شوم ديارهاى دوردست پيوستند كه در سوگ حلال پوشالى طاغوت زوزه كشان به عزا بنشيند.
با توفيق و عنايت الهى در پى وعده گذشته، ترجمه بخش ديگرى از اسناد لانه جاسوسى آمريكا آماده عرضه به امت شهيدپرور اسلام و ملل تحت ستم عالم شده است.
اين مجموعه اسناد در واقع تاريخچه مختصرى از گذشته احزاب سياسى موجود در ايران خصوصا در چند دهه اخير است.
عمده اسناد مربوط به احزابى است كه از قدرت بيشترى برخوردارند و از آنجائى كه فعاليت حزبى و تشكيل سياسى به شكل مرسوم تا قبل از پيروزى انقلاب نوعا ره آورد غرب بوده است، سابقه فعاليت اين احزاب به زمانى بازمى گردد كه سلطه فرهنگى غرب در زواياى مختلف جامعه گسترش يافته بود.
گروه هاى فعالى كه جاسوسان آمريكا براى آنهاحسابى بازكرده بودند و سوابق آنهارا جمع آورى كرده اند، عبارتند از جبهه ملى، نهضت آزادى، حزب زحمتكشان، نهضت راديكال، حزب توده و گروه هاى ديگرى كه از دل اينها بيرون آمدند چون جبهه دمكراتيك ملى، حزب كارگران سوسياليست و گروه هاى با مشى چريكى چون فدائيان خلق و مجاهدين خلق.
در كنار اينها از كانون وكلا نيز كه يك جريان سياسى مطرح در جامعه بود نيز ياد شده ولى همانگونه كه مشخص است، اين كانون جريان مستقلى از احزاب ياد شده بالا نبوده است.
البته در اين ميان از احزاب دولتى زمان شاه ذكرى، به ميان نيامده است، چرا كه اصولا جاسوسان آمريكا براى اين احزاب حسابى جداى از رژيم قائل نبوده اند.
البته بين اين دستجات على رقم عناوين و تقسيم بندى هاى ظاهرى تفاوت چندانى نيست چنانكه عملكردهاى بعدى اينها نشان دادند كه به اصل خود رجعت مى كنند و اگر چه نهانى يكديگر را در معرض اتهامات رنگارنگ قرار مى دادند ولى به جهت هم بسته بودن، بالاخره جوهر واقعى خود را نشان دادند و پس از پيروزى انقلاب اسلامى، در برابر مردم كه اسلام است به اتحاد رسيدند.
به طور كلى بررسى احزاب سياسى دهه هاى اخير ايران خصوصا در بعد روابط خارجى و وابستگى آنها، نياز به بررسى وضعيت جامعه روشنفكران و بافت و ساختار روشنفكران ايرانى دارد، چرا كه عمدتا موسسين و گردانندگان اين احزاب از ميان جامعه روشنفكرى و تحصيل كرده هاى دانشگاه هاى داخل و خارج برخاسته بودند.
مدارس و دانشگاه هاى داخلى كه متاثر و در واقع شعب مراكز علمى غرب بوده اند مروج و اشاعه دهنده فرهنگ و تمدن مادى مغرب زمين بوده اند و هم چنانكه فرهنگ و تمدن غرب به لحاظ اخلاقى و انسانى رو به انحطاط مى رفته است، به تبع آن روشنفكران جهان سوم و كشورهايى نظير ايران كه دست پرورده اين به اصطلاحات مراكز علوم و تمدن عصر جديد بودند نيز از فرهنگ اصيل جامعه خويش دور و سير قهقراى مى پيمودند.
به طوريكه غربزدگى به عنوان يك جريان عام تمامى ابعاد اجتماع ما را دربرگرفت و هرآنچه نشان از تمدن جديد غرب داشت از قبيل فرهنگ مصرفى نظام پيچيده بوروكراتيك ادارى، رفاه طلبى، پول پرستى، تجمل پرستى و
در جامعه حكم مبنا و معيار ارزشى را پيدا كردند.
بدين گونه بود كه غربزدگى با زيربناى فلسفى و اعتقادى خاص خود بيمارى مزمن روشنفكران و تحصيل كرده هاى جامعه شد و در اين ميان تنها كسانى كه متمسك به فرهنگ اصيل اسلامى موجود در متن جامعه و اسلام شناسان واقعى و متشرعين شدند توانستند از گرداب سلطه فرهنگى غرب رهايى يابند.
بديهى است حركتهاى سياسى كه روشنفكران غرب زده و شرق زده يادآورى مى كنيم كه فرهنگ كنونى شرق از غرب برخاسته واصولا در زيربنا و جوهره تفكر تفاوتى ميان اين دو نيست و شرق زدگان كنونى ما نيز از وقتى راه ديار غرب به رويشان باز شد اين تحفه نامبارك را براى مابه سوغات آوردند.
منادى آن بوده اند، از پشتوانه سيستم ايدئولوژيك واعتقادى غرب برخوردار بوده است.
تحليل ريشه هاى عقيدتى جامعه روشنفكران ايران در سده اخير در حوصله اين مقدمه نيست، همين قدر بگوئيم كه اين نمودهاى موضع گيريهاى سياسى ناشى از زيربناى عقيدتى و فلسفى اينان است.
البته در تمامى جريانات سياسى دهه هاى اخير در كنار احزاب سياسى جريان مستقل اسلامى كه علمدار آن و پرچمداران آن روحانيون وفقهاى مبارز بوده اند به مثابه مردمى ترين جريان اجتماعى وجود داشته و علاوه بر موضع گيرى سياسى قاطع در قبال سلطه خارجى در ابعاد فلسفى و فرهنگى نيز با سلطه غرب و شرق به مقابله پرداخته است هر چند كه كمتر در قالب يك حزب و سازمان متحلى شده، اما به عنوان يك هادى و راهنماى توده عظيم مسلمان هميشه نقش تعيين كننده نهايى را در مبارزات اجتماعى ايفا نموده است.
گردانندگان گروه هاى فوق الذكر با دلباختگى بى حد و حصر نسبت به فرهنگ غرب، ثمره مبارزاتشان جزآن ايده الهاى غربى نبوده و على رقم عناوين واسامى كه بر خود گذاشته اند هرگز به اين تصور كه مى توان مستقل زيست باور ندارند.
در حالى كه فرياد ناسيوناليسم وملى گرايى سر مى دهند، يك آن خيال زيستن بدون چتر حمايتى آمريكا نيز بر ايشان دشوار است.
از سوى ديگر گروهها و سازمانهايى بوده اند كه با شعارهاى تند و تيز بر عليه آمريكا، حمايت ابرقدرت شرق را لازمه رهايى از سلطه مى دانسته اند، هر چند نهايتا جاذبه هاى آمريكا وغرب آنان را به سوى خود كشيد و ستاد مقاومت! خود را در فرانسه قرار دادند.
دنيا به دو قسمت تقسيم شده است، بوك شوروى و غرب، نمى توان از اين اوضاع به كلى بركنار بود. غلامحسين صديقى 3 بررسى شرايط عينى ايران وتاريخ تاسيس اين احزاب و زمان اوجگيرى فعاليتها و افول آن با توجه به شرايط روز جامعه كمك موثرى در شناختن ماهيت واقعى آنها مى نمايد. در آغاز استعمار انگليس و از

/ 41