احزاب سیاسی در ایران جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

احزاب سیاسی در ایران - جلد 2

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آنها براى سازمان يافتگى در حصول به مقاصد خود، يعنى قدرت سياسى، مى كنند، آنهاامروز از لحاظ سياسى كاملا غير فعال هستند.
شايد آنچه كه مهمتر است اين باشد كه آنهاهيچ راه ديگر قابل دوامى را به جاى سلطنت ايران عنوان نمى كنند و اين شرطى است كه موضع ايئولوژيك آنهارا به عنوان مخالفان رژيم تضعيف مى كند.
استدلالها و شكوه هاى آنهاچيزى است كه اندكى بيش از نداى شناخته شده اى در ايران براى سلطنت مشروطه به شمار مى آيد.
تقريبا همه افرادى كه در اين گير و دار درگيرند به نحوى از انحناع با جبهه ملى ارتباطاتى داشته اند آنهادر واقع بقاياى رهبرى گروههاى مختلف هستند كه جبهه ملى را تشكيل مى داد، براى مقاصد تحليلى مى توان آنها را به سه گروه تقسيم كرد.
1 فعالان جوان
2 عناصر بازارى محافظه كار
3 انديشمندان مسن تر
البته هر يك از مخالفين مورد بحث و مطالعه دقيقا در يكى از اين سه مقوله گنجانده نمى شوند ولى روى هم رفته اين سه مقوله تشريح كننده جهت گرايشهاى اساسى آنهايى است كه در مقوله مورد بحث قرار گرفته اند.
اين سه گروه يا مقوله به ترتيب آنچه كه ما به عنوان اهميت آنهاتلقى مى كنيم مورد بحث قرار گرفته اند و آن اهميت آنهااز لحاظ ايجاد دردسر براى شاه است.


فعالان جوان:


همانطورى كه اين برحسب تلقى مى كند آنهابيشتر متمايل به فعاليت بوده و بدين ترتيب نگرانى فورى تر را براى رژيم تشكيل مى دهند، مخاطبان آنها، تحصيلكردگان جوان اجتماع و در درجه اول دانش آموزان دبيرستانها و دانشجويان دانشگاه هستند و همچنين جوانان ايرانى ترى كه در دستگاه مشغولند از جمله كارمندان دولت و شايد آنچه كه مهمتر است، نظاميان و سازمانهاى پليسى.
قدرت نداى آنهابيشتر جنبه سياسى دارد ولى در عين حال در اصطلاحات انديشمندانه لفافه پيچى شده است و فرياد آنهابراى عدالت طبق قانون است كه به وسيله قانون اساسى ايران تضمين شده است.
تعمد آنهانسبت به مدرنيزه كردن كامل سياسى ايران با تاكيد ويژه بر روى از ميان بردن آنچه را كه آنهاخودكامگى شاه مى نامند، مى باشد.
هر چند بيشتر آنان علناآمادگى خود را براى زندگى با شاهى كه اختيارات به نحو محسوسى كاهش يافته اعلام مى دارند.
ما سوعظن داريم از اينكه عده معدودى از آنهااگر امكان داشته باشند، نهاد سلطنت را به نفع يك جمهورى از ميان بر مى دارند.
در تنظيم نداى خود براى سلطنت محدود آنهااز غرور ملى بيشتر ايرانيان جوان، هنگامى كه آنهادرباره نهضت مشروطه ايران در اوايل قرن بيستم مى انديشند، استفاده كامل مى نمايند.
همچنين يادبود مصدق و ملى شدن نفت كه هنوز هم در ميان جوانان ايران داراى عكس العمل هاى مساعد است مورد بهره بردارى قرار مى گيرد.
الف داريوش فروهر، چهل ساله، گفته مى شود كه در محافل جوانان ايرانى امروز از محبوب ترين مخالفان رژيم است.
سالهاى طولانى فعاليتهاى او در مخالفت با رژيم و رهبرى حزب ملت ايران گواهى دهنده عمق تعهدات سياسى اوست.
وى آخرين بار به دلايل سياسى در اوايل مهر 1343 در زمانى كه حزب ملت ايران تحت رهبرى او مبارزترين و سازمان يافته ترين جزع مركبه جبهه ملى به شمار مى رفت، دستگير شده بود.
او در سوم آبان 1345 از زنذان آزاد شد در حالى كه از مخالفت وى با شاه چيزى كاسته نشده بود و بدين ترتيب تاكنون هر گونه اغراگوى رژيم را براى متقاعد كردن او به آن راه از مخالفت سياسى خويش رد كرده است.
يك عضو حزب ملت ايران كه به طور مرتب با فروهر ملاقات مى كرد به افسر گزارشگر گفت كه آخرين كوشش حكومت در بهمن 1346 هنگامى كه هويدا نخست وزير، فروهر را براى صحبت به دفتر خود دعوت كرد، صورت گرفت.
در جريان ملاقات نخست وزير سمتى به عنوان مشاور حقوقى در يكى از وزارتخانه ها به فروهر كه از لحاظ حرفه، حقوقدان است، پيشنهاد كرد مشروط بر اينكه وى از مخالفت خود با حكومت منصرف شد.
فروهر اين پيشنهاد را به نحو قاطعى رد كرد و به جاى آن راه به انتظار نشستن براى فرصت مناسب، در هنگامى كه اقدام سياسى عليه شاه عملى باشد، را انتخاب كرد.
فروهر از سوى مقامات امنيتى كه توجه ويژه اى نسبت به محفل دوستان او دارند، تحت مراقبت قرار گرفته است.
او تماس غير مستقيمى با دانشجويان ناراضى دانشگاه تهران دارد و درباره فعاليتهاى موجود در محوطه دانشگاه كاملا در جريان است.
او ظاهرا از خود درآمدى ندارد، بلكه متكى به حقوق معلمى همسرش مى باشد.
در زمانى كه بسيارى از ايرانيان سرخورده از لحاظ سياسى، به خود اجازه داده اند كه بر اثر ياس به سوى همكارى با حكومت روى آورند، موضع محكم فروهر در قبال همكارى به او كمك كرده است.
تا پرستيژ و جذابيت او در برابر جوانان ايرانى بالا رود.
گفته مى شود كه او در حال حاضر داراى پيروان معدود ولى بسيار ايثارگرى است كه اگر دولت كنترلها را بر فعاليتهاى سياسى شل كند پيروان او به آسانى افزايش خواهند يافت.
به ما گفته اند كه فروهر و پيروان او از برنامه ملى كردن و همه كوششهاى همه اقتصادى در كشور طرفدارى مى كنند.
آنهااجازه خواهند داد كنسرسيوم نفت به فعاليتهاى خود در ايران ادامه دهد ولى انتظار خواهند داشت كه درآمد ايران از اين بابت بهتر شود.
در امور خارجى فروهر يك سياست خارجى ملى حقيقتا مستقلى را به راه انداخت و در پى استقرار مناسبات نزديكتر با دولتهاى عربى ترقى خواه خواهد بود.


عبدالرحمن برومند:


كه اكنون حدود چهل سال است از فعالان جوان جبهه ملى بود كه در اوايل دهه 1940 از سياستهاى ميانه روى الهيارصالح كه در آن زمان رهبر جبهه ملى بود، سرخورده شده بود او در تهران زندگى مى كند و هنوز هم شديدا با شاه مخالف است.
در دوران اوج فعاليت جبهه ملى او نماينده ناسيوناليت ها در منطقه اصفهان بود.
در حال حاضر برومند بيكار است و با مساعدت مالى كه از طرف پدر زن ثروتمندش كازرونى كه يك كارخانه دار در اصفهان است زندگى مى كند.


هدايت الله متين دفترى:


نوه 37 ساله محمد مصدق قديس مرحوم جبهه ملى، در تهران زندگى مى كند و حقوقدانى حرفه اى است.
او در ميان هر سه گروه مخالفان رژيم به خوبى شناخته شده و مى تواند به طور كلى تماسهائى با اينگونه عناصر بر قرار كند.
در سالهاى اخير او توجه خود ا بيشتر به سوى فعالان جوان و به ويژه داريوش فروهر معطوف كرده است.
در سال 1346 مقامات امنيتى درباره مناسبات درباره فروهر نگران شده و به ويژه به تحريكات متين دفترى و فروهر در ايجاد سر و صداى فراوان در دانشگاه تهران مظنون شدند.
تماسهاى متين دفترى با خارج حائز اهميت است زيرا او مى تواند به عنوان مجرائى براى درز كردن چيزهاى ناراحت كننده اى درباره شاه و حكومت او در كشورهاى خارج مورد استفاده قرار گيرد.
شايان توجه است كه يك حقوقدان برجسته آمريكايى كه از يك دانشجوى ايرانى در ايالات متحده عليه تبعيد به ايران دفاع مى كرد در سال 1347 به ايران آمده و به او توصيه شد كه به عنوان واردترين فرد براى تماس بامخالفان سياسى رژيم با متين دفترى تماس بگيرد.
خود متين دفترى در فروردين 1347 از سوى اشخاصى كه گمان مى رود به دستور مقامات عمل مى كردند مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
متين دفترى به سرعت كوشيد از اين حادثه ناگوار به نفع خود بهره بردارى كرده و توجه بين المللى را به آنچه كه او طرق رژيم پليسى شاه مى ناميد جلب كند.
كوششهاى او براى آنكه موضوع مورد توجه كنفرانس حقوق بشر در تهران قراربگيرد موفقيت نداشت مع ذالك اين حادثه از سوى راديوى زيرزمينى كمونيستى پيك ايران مورد بهره بردارى قرار گرفت كه در 19 ارديبهشت 1347 پخش شد و حكومت ايران را دچار دردسر كرد.
متين دفترى با كارمندان سفارتهاى بيگانه در تهران از جمله سفارت آمريكا و انگليس و هند تماسهائى دارد.
ما درباره تماس او با كشورهاى بلوك شرق مترجم اطلاعى نداريم و خود متين دفترى هم تاكنون علاقه اى به چنين تماسهايى ابراز نداشته است.
متين دفترى به نظر مى رسد كه بيشتر تمايلات انديشمندى دارند تا اينكه جهت گرائيهاى عملى داشته باشد.
مع ذالك همكارى او با فروهر كه داراى جهت گيريهاى عملى است القاعكننده يك تركيب تهديد كننده اى است كه مقامات در سال 1346 به سرعت پى به آن بردند و در مقابل آن همچنان نظارت دائمى برقرار كرده اند.
متين دفترى مدعى است كه تحت نظر قرار گرفتن او از سوى پليس امنيتى جنبه پراكنده دارد ولى هنگامى كه حكومت در انتظار آشوب و دردسر در محوطه هاى دانشگاه است به اوج خود مى رسد.


سياگزار برليان و عباس نراقى


دو دانشجوى دستگير شده در دسامبر سال 1963 به دليل فعاليتهاى سياسى خود در محوطه دانشگاه تهران قبل از اينكه در ژانويه 1965 به محاكمه جلب شوند، زندانى شده بودند و به دنبال آن، آنهارا به ارتش فرستادند.
از قرار معلوم آنهاخدمت نظامى خود را در ارتش به پايان رساندند ولى هيچگونه اطلاعى از محل دقيق آنها در حال حاضر وجود ندارد.
عناصر محافظه كار بازارى بيشتر به علت اينكه مخالف با نيروهاى نوگرايى هستند كه به عقيده آنهابر روى عوام الناس ايران رها شده اند، با شاه مخالفند. آنهاترجيح مى دهند كه اين نيروى شر

/ 41