پيشگفتار - پرتوی از اسرار حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرتوی از اسرار حج - نسخه متنی

عباسعلی زارعی سبزواری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيشگفتار

بِسْمِ اللّهِ الْرَحْمنِ الْرَحيم

((الحمد للّه رب العالمين

الصلوة والسلام على سيد الا نبياء والمرسلين محمدبن عبداللّه وآله الطاهرين ))

((انسان ))، موجودى است كمالجو و به طور فطرى ، به سعادت واقعى و ابدى
تمايل دارد، ولى بعضى در مصداق ((سعادت ))، اشتباه مى كنند برخى از مردم ، ((ثروت
و اموال زياد)) را منشاء سعادت مى دانند و بعضى ((مقام و شهرت )) را تضمين كننده سعادت
انسانى مى دانند و عده اى هم معتقدند ((داشتن فرزندان زياد)) سعادت انسان را تضمين مى
كند.

لكن پس از اندكى تاءمّل روشن مى شود كه اين امور، نه تنها سعادت ابدى و واقعى را
تضمين نمى كند، بلكه در بسيارى از موارد، براى انسان ضرر آفرين است . پس تنها
چيزى كه مى تواند سعادت انسانى را هم در اين دنيا و هم در جهان ديگر به طور ابدى
تضمين كند، ((ايمان )) است .[2]

((ايمان )) عبارت است از تصديق ثابت و مطمئن قلبى به وجود خدا و صفات او و تصديق
رسالت پيامبران و معاد و امامت عليهم السّلام

مهمترين و اصيل ترين اصل در ايمان ، اعتقاد به خداوند است . انسان وقتى خداوند را به
عنوان كاملترين ذات ، با كاملترين صفات و منزّه از هرگونه نقصى شناخت او را
آفريننده و نگهدارنده خود و جهان آفرينش دانست ، قطعاً در برابر او خضوع كرده و او را
عبادت مى كند.

و خداوند نيز فلسفه وجودى بشر را عبادت خويش قرار داده است و مى فرمايد:

(وَما خَلَقْتُ الجِنَّ وَالاءنسَ اِلاّ لَيَعْبُدُونِ)[3]

يعنى : جن و انسان را نيافريدم جز براى اينكه مرا عبادت كنند.

اكنون بايد دو مطلب روشن شود:

1- منظور از عبادت در كلام خداوند، چگونه عبادتى است ؟ و عبادت حقيقى چيست ؟

2- چگونه عبادت حقيقى ، انجام مى پذيرد؟

1- عبادت حقيقى چيست ؟



((عبادت )) يعنى : پرستش و ستايش خداوند. عبادت بر سه قسم است :

الف عبادت لفظى : و آن عبارت است از اظهار بعضى از ذكرهايى كه در مقام پرستش
خداوند با زبان مى گوييم ؛ مانند خواندن دعاى
كميل ، دعاى توسل و ساير ادعيه ،

ب عبادت عملى : و آن عبارت است از يك سلسله
اعمال و حركاتى كه بدون استفاده از ذكر و يا لفظى ، در مقام اطاعت از خداوند انجام مى
گيرد؛ مانند پرداختن خمس ، زكات ، و طواف در حج ، رمى جمره و...

ج عبادت لفظى و عملى : و آن عبارت است از عبادت و پرستشى كه از يك سلسله ذكرها و
كلماتى همراه با صدور حركات و اعمال خاصى
تشكيل شده است ؛ مانند نماز و نماز طواف هريك از اين سه قسم ، يا ظاهرى است و يا حقيقى
:

الف عبادت ظاهرى : گاهى انسان اعمال و يا الفاظى را كه خداوند به وسيله پيامبرانش
به ما آموخته ، به صورت ظاهرى انجام مى دهد، يعنى هيچ توجهى به مضمون و مفاد آن
عمل يا لفظ ندارد؛ مثلاً نماز مى خواند ولى هيچ توجهى به معانى و مفاهيم و اسرار
الفاظ و اعمال نماز ندارد. و يا اعمال و مناسك حج را انجام مى دهد و تنها به صورت
ظاهرى اين اعمال مى نگرد بدون اينكه به معنا و مفهوم آن
اعمال ، عنايتى داشته باشد. صدور اعمال و الفاظ عبادى از چنين افرادى يا به صورت
عادت است و يا از روى ترس از عقاب خداوند و يا بخاطر گرفتن مزد و ثواب مى باشد.
در اينگونه عبادات ، سپاسگزارى و ستايشگرى وجود دارد، ولى
كامل نيست . در واقع انسان با انجام اين اعمال با اين خصوصيات ، البته تكليف را از خود
ساقط مى كند، ولى اعمال او كامل نبوده و از روح عبادت برخوردار نيست .

ب عبادت حقيقى : عبادت حقيقى عبارت است از اينكه انسان در هنگام عبادت ، به مضمون و مفاد
اعمال و الفاظى كه از او صادر مى شود، توجه داشته باشد از تمام آنچه غير خداست
چشم پوشى كرده و خود را به عنوان بنده حاضر و خاضع در نزد خدا ببيند، خداوند را
معشوق خود دانسته و با عشق با او صحبت كند و با محبّت به او
اعمال را انجام دهد و عبادت را فقط به خاطر اينكه بنده و عاشق خدا هست ، انجام دهد.
اينگونه عبادت ، فلسفه خلقت و غايت وجود و زينت بخش هستى و عرضى خداوند است . اين
عبادت ، ((عبادت احرار)) است ، چنانكه در حديث شريف آمده است :

((عَنْ اءبي عَبْدِاللّه عليه السّلام قالَ: الْعِبادَةُ ثَلاثَةٌ: قَوْمٌ عَبَدُواللّه عَزَّوَجَلَّ خَوْفاً،
فَتِلْكَ عِبادَةُ العَبيد. وَقَوْمٌ عَبَدُوااللّه تَبَاركَ وَتَعالى طَلَبَ الثَّوابِ، فَتِلْكَ عِبادَةُ
الاجَرا. وَقَوْمٌ عَبَدُواللّه عَزَّوَجَلَّ حَبًّا لَهُ، فَتِلْكَ عِبادَةُ الا حْرار وَهِيَ اءَفْضَلُ
العِبادَةَ)).[4]

يعنى : ((امام صادق عليه السّلام فرمود: عبادت بر سه گونه است : گروهى خداوند
عزّوجلّ را از ترس مى پرستند كه آن عبادت بردگان است . و گروهى به منظور رسيدن
به پاداش ، خدا را عبادت مى كنند، و اين عبادتِ مزدوران است . و گروهى خدا را از روى
محبّت به او عبادت مى كنند، و اين عبادت آزادگان است و اين برترين عبادت است )).

و ((عبادت احرار)) نيز داراى درجات گوناگونى است كه به لحاظ شناختهاى افراد،
فرق مى كند؛ زيرا اگرچه شناخت خداوند امرى فطرى است و هر انسانى فطرتاً خداوند
را قبول دارد، ولى تدبّر و تعقّل در آيات و نشانه هاى خداوند، انسانها را به درجه
بالاترى ا شناخت مى رساند. و هر اندازه شناخت انسانها نسبت به خداوند بيشتر شود، به
همان ميزان يقين قلبى و نور ايمان در آنان افزونى مى يابد و در نتيجه ، عبادت شان به
درجه بالاترى مى رسد. و بالاترين درجه عبادت ، درجه اى است كه عابد در هنگام عبادت
، فقط خداوند را مى بيند و به هيچ چيز ديگرى توجه ندارد.
رسول خداصلّى اللّه عليه و آله مه انسانها را به چنين عبادتى سفارش نموده است و مى
فرمايد:

((اُعْبُدُاللّه كَاءَنَّكَ تَراهُ فَإ ن لَمْ تَكُنْ تَراهُ فَاِنَّهُ يَراكَ)).[5]

يعنى : ((خداوند را طورى عبادت كن كه گويا او را مى بينى و اگر تو او را نمى بينى ،
او او را مى بيند)).

و از امام صادق عليه السّلام نيز روايت شده است كه آن حضرت فرمود:

((جاءَ خَبرٌ اءلى اءميرِالمُؤ مِنين صلوات اللّه عليه وآله فَقَالَ: يا اءَمِيرَالمُؤ مِنين ! هَلْ
رَاءَيْتَ رَبَّكَ حينَ عَبَدْتَه ؟ قالَ فَقالَ: وَيْلَكَ ماكُنْتُ اءَعْبُدُ رَبّاً لَمْ اَرِه ...)).[6]

يعنى : دانشمند، خدمت اميرالمؤ منين عليه السّلام آمد و گفت : اى اميرالمؤ منين ! آيا
پروردگارت را هنگام پرستش ديده اى ؟ امام عليه السّلام فرمود: واى بر تو! من
پروردگارى را كه نديده باشم پرستش نمى كنم ...)).

ديدن خداوند، نديدن ديگران است ؛ يعنى وقتى كسى خدا را با قلب و چشم بصيرت ببيند،
هيچ چيز ديگرى را با چشم بصيرت نمى بيند؛ همانگونه كه حضرت اميرالمؤ منين عليه
السّلام مى فرمايد:

((طُوبى لِمَنْ اَخْلَصَ للّه العِبادَةً وَالدُّعاءَ، وَلَمْ يَشْغِلْ قَلْبَهُ بِما تَرى عَيْناهُ، وَلَمْ يَنْسِ
ذِكْرَ اللّه بِما تَسْمِع اُذُناهُ، وَلَمْ يَحْزُنْ صَدْرَهُ بِما اُعْطِىَ غَيْرُهُ)).[7]

يعنى : خوشا به حال آن كس كه عبادت و دعا را براى خدا خالص گردانيده و قلب او به
آنچه چشم او مى بيند، مشغول نشود و به آنچه گوشش مى شنود، ذكر خدا را فراموش
نكند و به آنچه به غير او عطا شود، محزون نگردد)).

پس عبادت حقيقى ((عبادت احرار)) است و عبادت احرار عبادتى است كه از روى شناخت و با
توجه به الفاظ، اعمال و خلوص انجام گيرد.

2- چگونه عبادت حقيقى انجام مى پذيرد؟

پس از روشن شدن معناى عبادت حقيقى و درجات آن ، اكنون بايد راه
وصول به چنين عبادتى را جستجو نمود. براى روشن شدن اين مطلب ، ذكر دو مقدمه لازم
است :

الف : هر ظاهرى را باطنى و هر صورتى را معنايى و هر بيرونى را درونى و هر قشرى
را لُبّى و هر مجازى را حقيقتى و هر حكمى را حكمتى و خلاصه هر وجودى را سرّى هست . در
اين عالم هرچه هست ، مخلوق خداوند است و ممكن نيست در خلقت خدا و
افعال او، هيچ حكمت و سرّى نباشد، چنانكه در قرآن كريم مى فرمايد:

(وَمَا خَلَقْنَا السَّماءَ وَالاَرْضَ وَمابَيْنَهُما باطِلاً).[8]

و نيز مى فرمايد: (وَما خَلَقْناالسَّمواتَ وَالاَرْضَ وَمَا بَيْنَهُما لاعِبينَ).[9]

پس هرچه در ظاهر هست داراى باطنى مى باشد. و كتاب خداوند نيز داراى ظاهرى و باطنى
است ؛ چنانكه امام محمد باقرعليه السّلام مى فرمايد:

(اِنَّ لِكِتابِ اللّه ظاهِراً وَباطِناً...).[10]

پس احكامى كه در اين كتاب هست نيز، داراى باطنى است .

ب : آشنايى با رمز و راز اعمال و درك ماهيت و حقيقت آنها، انسان را به بهره مندى كافى از
آنها نزديك مى كند. اطاعت از اوامر و نواهى خداوند بدون چون و چرا، لذّتبخش است ولى
اطاعت از اوامر و نواهى او با فهم اسرار و معانى آنها، بسيار لذّتبخش تر است .

با توجه به اين دو مقدمه ، درمى يابيم كه ((عبادت احرار)) يعنى عبادتى كه از روى
محبّت و عشق به خدا و بالذّت انجام مى گيرد. و عبادت ، زمانى از روى عشق و محبت و
خلوص انجام پذير است كه عابد از ماهيت عبادت و اسرار نهفته در آن اطلاع پيدا كند.
هراندازه معرفت و شناخت انسان از اسرار عبادت و مفاهيم آن بيشتر شود، عبادت او لذّت
بيشترى داشته و به حقيقت عبوديّت نزديكتر مى شود. پس براى رسيدن به عبادت حقيقى
لازم است قبل از هر اقدامى با اسرار عبادات آشنايى پيدا كنيم .

كليد آشنايى با اسرار عبادات و باطن احكام الهى در دست اولياى خداوند است ؛ زيرا قرآن
كتابى است كه : (لايَمَسُّهُ إِلاّ المُطَهَّر ونَ).[11] و در خود قرآن فرموده است :؛

(يُريدُ اللّه لِيذهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ اءَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً)[12] اين اهلبيت عصمت
و طهارت هستند كه پاك و مطهَّر هستند و فقط آنان مى توانند قرآن را مس كنند و دست روى
نكات و اسرار قرآن بگذارند. پس ما بايد با استفاده از بيانات معصومين عليهم السّلام
كه راهنماى بيرونى و عقل كه راهنماى درونى ماست ، از اسرار عبادات پرده برداريم .

اكنون كه به لطف پروردگار متعال ، پرچم اسلام در سرزمين مابرافراشته شده و به
بركت جمهورى اسلامى ، شرايط تعليم و تعلّم احكام الهى ، فراهم گشته و به ويژه در
هر سال ، هزاران مسلمان در كنگره عظيم حج ، شركت نموده و به زيارت خانه خدا مى روند،
لازم است زايران خانه خدا قبل از مشّرف شدن به حج ، احكام فقهى آن را آموخته و نسبت به
حقيقت و ماهيت حج نيز آشنا شوند.

حقيقت حج ، هنگامى براى زايران حرم الهى ، روشنتر مى شود كه به اندازه توان از رمز و
توان از رمز و راز اعمال و مناسك حج بيشتر آگاهى يابند، لذا اين جانب بر خود لازم
دانستم كتابى راجع به گوشه اى از ((اسرار حج )) بنويسم تا ان شاءاللّه زايران
خانه خدا، هنگام انجام مراسم حج ، با شناخت كافى نسبت به
اعمال و مناسك آن ، حقّ عبوديت را آنگونه كه شايسته است ، ادا كنند.

اين كتاب ، در چند بخش نوشته شده است :

1 مكّه و اسرار آن .

2 كعبه و اسرار آن .

3 مسجد الحرام و اسرار آن .

4 حج و عمره .

5 اسرار مناسك حج .

والسلام

عباسعلى زارعى سبزوارى

قم حوزه علميه 20/10/1375

بخش اوّل : مكّه و اسرار آن



/ 56