شهر مكّه و نامهاى آن - پرتوی از اسرار حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرتوی از اسرار حج - نسخه متنی

عباسعلی زارعی سبزواری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهر مكّه و نامهاى آن

شهر ((مكّه )) از مهمترين شهرهاى حجاز است . اين شهر، در سرزمين قدس و طهارت است .
شهرى است كه كسانى چون محمدبن عبداللّه صلّى اللّه عليه و آله و على عليه السّلام در
او متولد شده اند. شهرى است كه جبرئيل بر آن فرود آمده . شهر مكّه ، شهر ابراهيم عليه
السّلام و هاجر است ، شهر آدم عليه السّلام و حواست .

اين شهر در قرآن و روايات ، نامهاى مختلفى دارد و در نامگذارى آن به هريك از اين نامها،
سرّى وجود دارد كه ذكر مى كنيم .

1 مكّه

يكى از نامهاى معروف اين شهر، ((مكّه )) است . و درباره علّت نامگذارى آن به ((مكّه ))، چند
مناسبت وجود دارد:

الف : كلمه ((مكّه )) مشتق از ((المك )) يعنى ((نابود كردن )) است . ((مَكّ الشي ء؛ يعنى آن
شى ء را نابود كرد)). پس كلمه ((مكّه )) در واقع به معناى نابود كردن است . و اين شهر
را ((مكه )) ناميده اند چون گناهان را نابود مى سازد. امام صادق عليه السّلام مى فرمايد:

((لايَدْخُلُ مَكَّةَ رَجُلٌ بِسَكينَةٍ إ لاّ غَفَرَ لَهُ))[13].

يعنى : ((هر فردى كه با متانت وارد شهر مكه بشود، خداوند گناهان او را مى آمرزد)).

ب : كلمه ((مكه )) به معناى ((نابود كردن )) است ،. و علت نامگذارى اين شهر به ((مكه ))
اين است كه هر كسى به قصد ظلم و ستم به مكه برود، خداوند او را نابود مى سازد،
همانطور كه اصحاب فيل نابود شدند.

ج : كلمه ((مكّه )) از ((مكايمكو مُكاءَ) مشتق است . و ((مُكاء)) به معناى ((سوت زدن )) است . از
بعضى از روايات استفاده مى شود كه علت نامگذارى مى آمدند و در كنار خانه كعبه به
جاى نماز، سوت و دست مى زدند. امام رضاعليه السّلام مى فرمايد:

((سُمّيَتْ مَكَّةُ مَكَّة لاَنَّ النّاسَ كانُوا يَمُكُونَ فيها...)).[14]

يعنى : ((مكه را از آن جهت مكه ناميدند كه مردم در آنجا سوت مى زدند)).

ظاهراً اين عمل تا زمان پيامبر اسلام و ابتداى ظهور اسلام ادامه داشته است . مرحوم طبرسى
در تفسير مجمع البيان مى گويد: ((روايت شده است كه هرگاه پيامبر اسلام صلّى اللّه
عليه و آله ر مسجدالحرام نماز مى خواندند، دو مرد از طايفه بنى عبدالدار در سمت راست او
سوت مى زدند و دو مرد ديگر در سمت چپ آن حضرت دست مى زدند تا نمازش را بر او
پريشان سازند، و خداوند تمام آنان را در جنگ بدر به هلاكت رسانيد)).[15]

د : واژه ((مُكّاء)) نام پرنده اى است در سرزمين حجاز كه هنگام پرواز، سوت شديدى از او
صادر مى شود. ممكن است علّت نامگذارى مكّه ، وجود اين پرنده باشد.

2 بكّه

يكى ديگر از نامهاى شهر مكه ، ((بكّه )) است . اين نام در قرآن كريم نيز ذكر شده است .
در قرآن كريم مى فرمايد:

(إِنَّ اءَوَّلَ يَبْتٍ لِلنّاسِ لِلَّذِى بِبَكَّةَ مُبَارَكاً وَهُدىً لِلْعالَمِينَ)[16]

يعنى : ((نخستين خانه اى كه براى پرستش مردم نهاده شد، همان است كه در بكّه است ،
آنجا با بركت و راهنمايى براى جهانيان است )).

واژه ((بكّه )) در اصل ((البكّ)) است و معناى آن ((مزاحم شدن )) است . وقتى عده اى از مردم
در مكانى ازدحام مى كنند، مى گويند: ((يباكّ الناس )).

در روايات منقوله از معصومين عليهم السّلام علّت نامگذارى مكه به ((بكه ))، ((ازدحام مردم
در كنار خانه خدا)) معرفى شده است .

در روايتى از امام صادق عليه السّلام سؤ ال كرده اند چرا ((مكه )) را ((بكّه )) ناميدند؟ امام
عليه السّلام رمود:

((لاَنَّ النّاسَ يَبُكُّ بَعْضَهُمْ بَعْضاً فيهَا بِالاَيْدىِ))[17]

يعنى : ((چون مردم در آنجا با دستان خويش مزاحم بعضى مى شوند)).

و در روايت ديگرى از امام صادق عليه السّلام
نقل شده است :

((عَنْ مُعاوِيَةِ بنَ عَمّار قالَ: قُلْتُ لا بى عَبْدُاللّه عليه السّلام اءَقْوُمُ اصَلّي بِمَكَّةَ وَالمَراءَةَ
بَيْنَ يَدَىَّ جالِسَةٌ اءوْ مارَّةٌ؟ فَقالَ: لابَاءسَ، اِنَّما سُمِّيَتْ بَكَّةً لا نَّها تَبُكُّ فيها الرِّجالُ
وَالنّساءُ)).[18]

يعنى : ((معاوية بن عمار مى گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم : در مكه مى
خواهم نماز بخوانم در حالى كه رو به روى من زنى نشسته يا در
حال عبور است ، اين چه حكمى دارد؟ امام عليه السّلام فرمود: اشكالى ندارد، مكه را از آن
جهت بكّه ناميدند كه در آنجا مردان و زنان ازدحام مى كنند)).

و ممكن است علّت نامگذارى اين شهر به نام ((بكّه )) اين باشد كه كلمه ((البك )) به
معناى ((گردن زدن )) نيز آمده است . و شهر مكه را ((بكّه )) ناميده اند چون هر ظالم و
ستمگرى كه در اين شهر مرتكب ظلم و ستم شود، گردن او را مى زنند. در روايتى
نقل شده است :

((كانَتْ تُسَمّى بَكَّةَ لاَنَّها تُبَكُّ اءعْناقُ الباغينَ إ ذا بَغَوا فيها))[19]

يعنى : ((شهر مكه را ((بكه )) ناميده اند چون هر جنايتكارى را كه در آنجا جنايت كند،
گردن مى زنند)).

و در روايت ديگرى كه در تفسير صافى نقل شده ،[20] علت نامگذارى آن را ((گريه
كردن مردم در مكه )) دانسته است ؛ زيرا لفظ ((بكاء)) به معناى گريه كردن است .

در بعضى روايات گفته شده : ((مكه )) به تمام شهر گفته مى شود و ((بكّه )) به
مكانى كه خانه خدا در آنجا قرار گرفته است . امام صادق عليه السّلام مى فرمايد:

((َوْضِعُ البَيْتِ بَكَّةُ وَالقِرْيَةُ مَكَّة ))،[21]

يعنى : ((مكانى كه خانه خدا آنجا واقع شده ، بكّه و تمام شهر، مكه نام دارد)).

3 اُمّ القُرى

يكى ديگر از نامهاى مكه ، ((امّ القرى )) است . در قرآن كريم مى فرمايد:

(وَكَذلِكَ اءَوْحَيْنا إ لَيْكَ قُراناً عَرَبِيّاً لِتُنْذِرَ اُمَّ القُرى وَمَنْ حَوْلَها)[22]

يعنى : ((و اين چنين قرآنى عربى به تو وحى كرديم تا مردم شهر مكه و اطراف آن را
انذار بدهى )).

و اما علت نامگذارى اين شهر به ((امّ القرى )) چيست ؟ در روايات راجع به علت نامگذارى
آن به ((ام القرى )) سخن گفته نشده است . و شايد از آن جهت كه از خود اين نام ، علت
نامگذارى آن روشن هست كسى از ائمه عليه السّلام راجع به آن سؤ
ال نكرده است . ((امّالقرى )) يعنى ريشه شهرها. ((مكه ))، ريشه تمام شهرهاست ، زيرا
اولين نقطه اى است كه در روى زمين ظاهر شد. علاوه بر اينكه از نظر عظمت و شكوه نيز
بر همه شهرها شرف دارد؛ چون نهال اسلام در آنجا روييد و بر ساير سرزمينها و مملكتها
سايه افكند.

4 البلد الا مين

((البلدالا مين )) يكى ديگر از نامهاى مكه است . در قرآن كريم مى فرمياد:

(وَهَذا البَلَدُ الاَمِينَ)[23] و همه مفسّرين اتفاق دارند بر اينكه منظور از ((البلدالا مين ))،
((مكّه مكرمه )) است .

جمله ((بلدالا مين )) يعنى شهر كسى كه امنيت دارد در علّت نامگذارى شهر مكه به ((البلدالا
مين )) دو احتمال وجود دارد:

احتمال اوّل : شهر مكه حرم خداست . و هر كسى كه در حرم بميرد، خداوند او را در روز قيامت
از وحشت و ترس در آن روز، در امان قرار مى دهد. از
رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله وايت شده است كه به ((اءبوذر)) فرمود:

(وَمَنْ ماتَ فى حَرَمِ اللّه آمَنَهُ اللّه مِنَ الفَزَعِ الا كْبَرِ وَادْخَلَهُ الجَنَّةَ).[24]

يعنى : كسى كه در حرم خدا بميرد، خداوند او را از وحشت بزرگ در امان مى دارد و او را
داخل بهشت مى كند)).

و در روايت ديگرى فرموده است : ((مَنْ ماتَ فى اءَحَدِ {هذَيْنِ} الحَرَمَيْنِ حَرَمُ اللّه وَحَرَمُ
رَسُولِهِ بَعَثَهُ اللّه تَعالى مِنَ الا مِنين ))[25]

يعنى : ((كسى كه در يكى از اين دو حرم حرم خدا و حرم
رسول او بميرد، خداوند او را در قيامت جزء كسانى كه امنيت دارند برمى گزيند)).

احتمال دوّم : مكه جزء حرم خداست . و هر كسى كه در حرم خدا وارد شود، امنيت دارد و لذا مكه
را ((البلد الا مين )) ناميده اند. در قرآن كريم مى فرمايد:

وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً)[26]

يعنى : ((هر كسى كه داخل حرم شود، امنيت دارد)).

هم در زمان جاهليّت و هم بعد از اسلام ، هر كسى كه به حرم خدا پناهى مى برده ، امنيت
داشته است .

((عبداللّه بن سنان )) از امام صادق عليه السّلام
نقل كرده است كه از آن حضرت درباره تفسير آيه (وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ امناً) سؤ
ال شد، آن حضرت فرمودند: ((كسى كه داخل حرم شود و به آن پناه ببرد، از غضب خداوند
در امان است . و هر حيوان وحشى يا پرنده اى كه
داخل حرم شود تا زمانى كه از حرم خارج نشده ، از خشم و اذيت كسى ، در امان است
)).[27]

5 و6 البساسه واُمّ رُحِمْ

يكى ديگر از نامهاى مكه ((بساسه )) است . كلمه ((بساسه )) به معناى ((راندن )) است .
و مكه را از آن جهت ((بساسه )) ناميده اند كه در مكه هر كسى كه به ديگران ظلم و ستم مى
كرد، او را از شهر خارج مى كردند و به هلاكت مى رساندند.

يكى ديگر از نامهاى مكه ((اُمّ رُحِمْ)) است . در وجه نامگذارى شهر مكه به ((بساسه )) و اُمّ
رُحم )) امام صادق عليه السّلام مى فرمايد:

((اءَسْماءُ مَكَّةَ خَمْسَةٌ: اءُمّ القُرى وَمَكَّةَ وَبَكَّة وَالبَساسَةُ كانُوا إ ذا ظَلَمُوا بِها، بَسَّتْهُمْ اءَيْ
اءَخْرَجْتُهُمْ وَاَهْلَكْتَهُمْ وَاءُمُّ رُحِم كانُوا إ ذا لَزِمُوها رُحِمُوا)).[28]

يعنى : ((مكه پنج نام است ، امّالقرى ، مكه ، بكه و بساسة ؛ چون هرگاه كسى در مكّه ظلم
مى كرد، او را بساسه مى كردند، يعنى او را از شهر خارج نموده و به هلاكت مى
رسانيدند. و نام ديگر مكه ، ((امّرحم )) است ؛ چون هرگاه كسى خانه نشين مى شد، به او
رَحْم مى كردند)).

و مانند همين روايت را شيخ صدوق در كتاب ((من لايحضره الفقيه ))
نقل كرده است .[29]

/ 56