اعلان برائت از مشركين - پرتوی از اسرار حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرتوی از اسرار حج - نسخه متنی

عباسعلی زارعی سبزواری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اعلان برائت از مشركين

خداوند در قرآن مى فرمايد:

(بَراءَةٌ مِنَ اللّه وِرَسُولِهِ اِلى الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ المُشْرِكينَ فَسيحُوا فى الاَرْضِ اءَرْبَعَهَ
اءَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا اءَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِى اللّه وَاءَنَّ اللّه مُحْزِى الكافِرينَ وَاذانٌ مِنَ اللّه وَرَسُولِهِ
اِلى النّاسِ يَوْمَ الحَجِّ الاَكْبَرِ اءَنَّ اللّه بَرى ءٌ مِنَ المُشْرِكينَ وَرَسُولُهُ فَإ نْ تُبْتُمْ فَهُوَ
خَيْرٌ لَكُمْ وَاِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا اَنَّكُمْ غَيْرَ مُعْجِزِى اللّه وَبَشِّر الَّذينَ كَفَروا بِعَذابٍ
اءليمٍ).[188]

يعنى : ((اين اعلامِ بيزارى است از طرف خدا و پيامبرش به سوى مشركانى كه با آنان
پيمان بسته ايد. پس اى مشركان ! چهار ماه در زمين بگرديد و بدانيد كه شما ناتوان
كننده خداوند نيستيد و خدا خواركننده كافران است . و اين هشدارى است از طرف خدا و
پيامبرش به مردم در روز حج اكبر كه خدا و پيامبرش از مشركان بيزارند، پس اگر
توبه كنيد براى شما بهتر است و اگر روى بگردانيد، پس بدانيد كه شما ناتوان
كننده خدا نيستيد. و كسانى را كه كافر شده اند، به عذابى دردناك مژده بده )).

از امام صادق عليه السّلام نقل شده است كه آن حضرت فرمود:

(وقتى رسول خداصلّى اللّه عليه و آله مكّه را فتح كرد، از انجام مراسم حج توسط
مشركين جلوگيرى ننمود. يكى از سنّتهاى اعراب جاهلى در حج اين بود كه وقتى كسى وارد
مكّه مى شد و با لباس خود طواف مى كرد، پس از طواف ، ديگر نمى بايست آن لباس را
نگه داشته و از آن استفاده كند، لذا آنان پس از طواف ، لباس خود را به ديگرى صدقه
مى دادند و يا از آن استفاده نمى كردند. بر اين اساس ، كسى كه به مكه مى آمد، لباسى
را از كس ديگرى عاريه مى گرفت و پس از طواف به او برمى گرداند و اگر لباس
عاريه اى پيدا نمى كرد، لباسى را كرايه مى كرد و كسى كه قدرت كرايه كردن
لباس را نداشت و برايش يك لباس نيز بيشتر نبود، آن را از بدن بيرون آورده و عريان
طواف مى كرد. روزى زنى زيبا و خوبروى از زنان عرب ، براى طواف به مسجدالحوام
آمد و از ديگران درخواست كرد لباسى را به صورت عاريه يا كرايه به او بدهند، ولى
كسى به او لباس نداد. به او گفتند: اگر با لباس خود طواف كنى بايد آن را صدقه
بدهى ، آن زن گفت : اين تنها لباس من است ، چطور آن را صدقه بدهم ؟ لذا برهنه
مشغول طواف شد، مردم به تماشاى او ايستادند... پس از پايان طواف ، عده اى از او
خواستگارى كردند، آن زن گفت : من شوهر دارم . سيره
رسول خداصلّى اللّه عليه و آله قبل از نزول سوره برائت اين بود كه با هيچ كس نجنگد
مگر اينكه او جنگ را شروع كند.

وقتى اين آيات از اوّل سوره برائت نازل شد، پيامبر آنان را به ابابكر داده و به او امر
فرمودند تا به مكه برود و آيات را در منى و روز عيد قربان براى مردم بخواند. همينكه
ابابكر رفت ، جبرئيلبر رسول خداصلّى اللّه عليه و آله
نازل شد و فرمود: يا محمد الايؤ دّى عنك الاّ رجل منك ، اين پيام را بايد مردى از خاندان
خودت ابلاغ كند. پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله اميرالمؤ منين على عليه السّلام را به
دنبال ابابكر فرستاد. على عليه السّلام در منطقه ((روحاء))[189] به ابابكر رسيد و
آيات را از او گرفت . ابابكر خدمت رسول خداصلّى اللّه عليه و آله برگشت و گفت : آيا
درباره من آيه اى نازل شده است كه تصميم خود را عوض كردى ؟ پيامبرصلّى اللّه عليه
و آله فرمود: خير، خداوند به من امر فرمود كه اين پيام توسط خود من يا مردى از خانواده
ام ابلاغ گردد...)).[190]

درباره مفاد اين پيام ، طبرسى در مجمع البيان از زيدبن نضيع
نقل مى كند كه او گفته است : از على عليه السّلام سؤ
ال كردم : ماءموريت شما در ذيحجه چه بود؟

آن حضرت فرمود: ((من براى ابلاغ چهار چيز ماءمور شدم :

1 فقط افراد مؤ من مى توانند داخل كعبه شوند.

2 كسى حق ندارد برهنه طواف كند.

3 از اين سال به بعد، هيچ كافرى حق ندارد با افراد مؤ من در مسجدالحرام اجتماع كند.

4 اگر بين پيامبرصلّى اللّه عليه و آله و كسانى از مردم ، پيمانى هست كه زمان آن
مشخص است ، آن پيمان تا آن زمان باقى است و اگر بين پيامبرصلّى اللّه عليه و آله و
كسانى از مردم پيمانى نيست تا زمان باقى مانده از ماههاى حرام (چهار ماه ) فرصت
دارد)).[191]

نكته اوّل : علّت اينكه پيامبرصلّى اللّه عليه و آله على عليه السّلام را براى ابلاغ اين
پيام ماءمور كرد، فقط دستور خداوند بارى تعالى بود. و اين از
فضايل بزرگ اميرالمؤ منين على عليه السّلام است . پيام خداوند بخصوص چنين پيام مهمى
را فقط خود رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله يا كسى كه در مقام و قرب الهى نزديك
به او باشد، مى تواند ابلاغ كند.

و جاى تاءسف است كه عده اى از مفسرين اهل سنت براى انكار اين فضيلت مهم ، از ظاهر كلام
اينكه رسول خداصلّى اللّه عليه و آله على صلّى اللّه عليه و آله را براى ابلاغ اين پيام
ماءمور كرد، اين بود كه در گذشته اعراب ، پيمانهاى خود را نقص نمى كردند مگر با
حضور كسى كه آن پيمان را بسته بود، يا مردى از آن خاندان باشد، لذا پيامبرصلّى
اللّه عليه و آله ى خواست بهانه را از دست مشركان بگيرد و على عليه السّلام را كه از
اهل خود بود، به سوى مكه فرستاد!!![192]

اين سخن صحيح نيست ؛ زيرا از مفسرين اهل سنّت سؤ
ال مى كنيم آيا پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله ودش و بدون اينكه
جبرئيل به او امر كند، على عليه السّلام را براى گرفتن پيام از ابابكر و ابلاغ آن به
مردم فرستاد يا آن حضرت پس از نزول جبرئيل و امر به اينكه ((لا يؤ دى عنك الا
رجل منك )) اقدام به فرستادن على عليه السّلام به
دنبال ابابكر و گرفتن پيام از او نمود؟

در صورت اوّل ممكن است بگوييم : پيامبرصلّى اللّه عليه و آله فقط به خاطر رعايت
سنّت ديرينه اعراب ، اقدام به اين كار كرده است ، ولى جاى اين سؤ
ال باقى است كه پيامبرصلّى اللّه عليه و آله
قبل از دادن پيام به ابابكر نيز به اين رسوم اعراب آگاه بود، پس چرا از همان ابتدا اين
پيام را ب على عليه السّلام نداد تا براى مردم ابلاغ كند؟

و در صورت دوم ممكن نيست بگوييم : اقدام پيامبرصلّى اللّه عليه و آله براى فرستادن
على عليه السّلام فقط طبق رسوم اعراب جاهلى بوده است ؛ زيرا
نزول جبرئيل براى چنين امرى بخصوص ، پس از دادن اين پيام به ابابكر، حكايت از يك
انتخاب الهى دارد و ممكن نيست خداوند جبرئيل را فقط براى پاسخگويى به يك سنّت غلط
و رسم جاهلى ، به سوى پيامبرصلّى اللّه عليه و آله بفرستد.

نكته دوّم : كعبه به منزله قلب مسجدالحرام است ؛ چنانكه مسجدالحرام قلب حرم خدا و حرم
خدا قلب جوامع اسلامى است . و همانطور كه كعبه و مسجدالحرام جايگاه مسلمين است و بايد
از وجود مشركين و بت پرستان پاك شود، جوامع اسلامى نيز بايد از وجود مشركين و بت
پرستان پاك گردد. خدا و رسولش از مشركين بيزارند و اين پيام به صورت آشكار در
روز عيد قربان توسط على عليه السّلام اعلان شد. چرا پيامبرصلّى اللّه عليه و آله
ماءمور به ابلاغ و اعلان اين پيام در جمع تمام مسلمانان و مشركان شد؟ آيا غرض خداوند
فقط نيامدن مشركان به حرم خدا بود؟ اگر چنين باشد، پيامبرصلّى اللّه عليه و آله ى
توانست با نوشتن نامه و پيغام دادن به قبايل مشركين ، اين پيام را به آنان برساند.
پس هدف ، تنها نيامدن به حرم خدا نبود، بلكه هدف خداوند، اعلان انزجار و كوچك كردن
مشركان بود. هدف خداوند اين بود كه تمام مسلمانان از اين امر آگاه شوند، لذا فرمود:

(اذانٌ مِنَ اللّه وَرَسُولِهِ اِلىَ النّاسِ). و نفرمود: ((اذانٌ مِنَ اللّه وَرَسُولِهِ اِلَى المُشْرِكينَ)).

هدف اين بود كه اعلان برائت از مشركين به صورت يك سنّت در ميان مسلمين پايدار
بماند و مسلمانان در هر كجا كه هستند و بخصوص در كنار خانه كعبه ، بساط انواع شرك
را برچينند. مسلمانان بايد در همه زمانها شرك را در هر لباسى بشناسند و از آن اعلان
برائت كنند. شرك در هر زمانى با لباس مخصوص آن زمان جلوه مى كند. در گذشته در
لباس لات و منات و عزّى جلوه مى كرد و اكنون در لباس فحشا و فساد و استكبار و
استعمار جهانى ، جلوه كرده است . پس مسلمانان بايد در چنين اجتماع بزرگى ، فرياد
برائت از زورگويى و استكبار را به گوش زورگويان و مستكبرين جهان برسانند، لذا
امام خمينى (قدس سره شريف ) آن عارف آگاه مى فرمايد:

((اعلان برائت از مشركان كه از اركان توحيدى و واجبات سياسى حج است ، بايد در ايام
حج به صورت تظاهر است و راهپيمايى با صلابت و شكوه هرچه بيشتر و بهتر،
برگزار شود)).[193]

توصيه مى كنم هر يك از زايران بيت اللّه الحرام
قبل از سفر، پيام فرياد برائت امام خمينى (قدس سره شريف ) را مطالعه كرده و
رهنمودهاى مقام معظم رهبرى ، حضرت آيت اللّه خامنه اى دامه ظله را كه راهگشاى زايران حج
ابراهيمى است ، ملاحظه نمايند.

/ 56