سفر به حج
رفتن به حج ، ثواب ويژه اى دارد، كسى كه به حج مى رود خداوند بهشت را به او وعدهداده است . رسول خداصلّى اللّه عليه و آله مى فرمايد:((الحَجَّةُ ثَوابُها الجَنَّةُ))؛[166]((يعنى : ثواب حج بهشت است )).و از امام صادق عليه السّلام نقل شده است كه آن حضرت فرمود:((الحَجُّ وَالعُمْرَةُ سُوقانِ مِنْ اءَسْواقِ الا خِرَةِ وَالعامِلُ بِهِما فى جَوارِ اللّه ، اِنْ اءَدَرَكَ مايَاءْمُلُ
غَفَرَاللّه لَهُ وَاِنْ قَصَرَ بِهِ اءَجَلُهُ وَقَعَ اءَجْرُهُ عَلَى اللّه )).[167]يعنى : ((حج و عمره دو بازار از بازارهاى آخرت است . هر كسى كه در اين دو بازار كار
كند در حمايت خداوند است . اگر آنچه را خواسته بود به دست آورد، خداوند او را مى آمرزد
و اگر عمر او كوتاه بود و نتواند آنچه را خواسته بود به دست آورد، خداوند پاداشش را
مى دهد)).در بعضى روايات وارد شده است : ((با هر قدم كه زاير خانه خدا برمى دارد، براى او يك
ثواب نوشته مى شود و يك گناه از او كم مى گردد)).[168]در شرع مقدس اسلام وارد شده است : ((مستحب است كسى كه مى خواهد به زيارت خانه خدا
برود، رفتن پياده را بر رفتن سواه ترجيح دهد و رفتن با پاى برهنه را بر رفتن با
كفش برگزيند)).از امام صادق عليه السّلام با سندهاى مختلف
نقل شده است كه آن حضرت فرمود:((ماعُبِدَ اللّه بِشَي ءٍ اءَفْضَلُ مِنَ المَشيِ إِلى بَيْتِهِ))[169]يعنى : ((خداوند به چيزى بهتر از پياده رفتن به خانه اش ، عبادت نشده است )).و از رسول خداصلّى اللّه عليه و آله روايت شده است :((مَنْ حَجَّ بَيْتَ اللّه ماشِياً كَتَبَ اللّه لَهُ سَبْعَةَ آلاف حَسَنَةٍ مِنْ حَسَناتِ الحَرَمِ. قيلَ: يا
رسُولَ اللّه وَماحَسَناتُ الحَرَمِ؟ قالَ: حَسَنَةُ اءَلْفِ اءَلْفِ حَسَنَةٍ))[170]يعنى : ((هركسى كه پياده به خانه خدا برود، خداوند هفت هزار خيرات از خيراتهاى حرم را
براى او مى نويسد. از رسول خداصلّى اللّه عليه و آله پرسيدند: خيراتهاى حرم چيست ؟
فرمود: خيرات هزار هزار خيرات )).و نقل شده است كه : ((هر گاه امام حسن عليه السّلام به حج مى رفت ، پياده و گاه پا
برهنه بود)).[171]نكته قابل توجه اين است كه چرا و به چه علت پياده رفتن به حج بهتر از سواره رفتن
و پابرهنه رفتن ، بهتر از با كفش رفتن است ؟ و به عبارت ديگر: فلسفه و سرّ اين
مطلب چيست ؟به نظر مى رسد انسان در اين سفر به ديار معشوق مى رودو رسيدن به معشوق هرچه
مشكلاتش بيشتر باشد، بيشتر نيز است . علاوه بر اينكه پياده رفتن و يا پابرهنه رفتن
نزد كسى ، علامت خضوع و فروتنى در برابر آن كس مى باشد. و عبادت خداوند هر اندازه
از خضوع و فروتنى بيشترى برخوردار باشد، به حقيقت عبوديت نزديكتر است .در سه مورد، سواره رفتن به حج بهتر از پياده رفتن است :1 در صورتى كه پياده رفتن به حج موجب شود انسان در انجام مناسك حج و عبادت خدا
ضعيف و ناتوان گردد، سواره رفتن بهتر است .[172]2 در صورتى كه انسان در ناز و نعمت باشد و تنها به خاطر اينكه كمتر خرج كند،
پياده به حج برود سواره رفتن بهتر است .[173]3 اگر پياده رفتن به حج سبب شود كه انسان در رفتن به مكه از ديگران عقب بماند،
سواره رفتن بهتر است .[174]فلسفه اين احكام با كمى دقت روشن مى شود:اما در صورت اول ، سواره رفتن به حج بهتر است ؛ زريا رفتن به حج و پيمودن مسافت ،
از مقدمات حج است و فى نفسه مطلوب نمى باشد، ولى خود حج يك
عمل واجب و مستقلى است و فى نفسه مطلوب مى باشد. پس بايد مقدمه را طورى انجام داد كه
به ذى المقدّمه نقصى وارد نگردد.و اما در صورت دوّم نيز سواره رفتن بهتر است ، زيرا در چنين پياده روى قصد قربت نشده
است و تنها ثمره آن تحمّل مشقّت است ، پس چه بهتر كه انسان سواره به حج برود و
بدون احساس خستگى ، مشغول دعا و عبادت شود.و اما در صورت سوم نيز بهتر است انسان سواره به حج برود؛ زيرا هر اندازه در مكّه
بيشتر حضور داشته باشد از فيض و بركات آن بهتر مى تواند استفاده كند. واللّه
العالم .