شرايط قبول شدن حج
هر عبادتى ، زمانى مورد قبول پروردگار واقع مى شود كه شرايط آن رعايت گردد؛ مثلاًنماز در صورتى قبول مى شود كه نمازگزار در مكان غصبى نباشد، لباس يا بدنش
نجس نباشد، طهارت داشته باشد، حج نيز در صورتى مورد
قبول پروردگار واقع مى شود كه شرايط آن رعايت شود. شرايط
قبول شدن حج سه چيز است :
1 مخارج حج از مال حلال باشد
مالى كه انسان صرف حج مى كند بايد حلال باشد؛ زيرا اين سفر يك سفر الهى ومقصود از آن ، رسيدن به كمالات معنوى است و چنين مقصودى با
مال حرام ، تحقق پيدا نمى كند.از ائمه معصومين روايت شده :((هر كسى كه با مال حرام به حج برود، هنگامى كه در
حال احرام كلمه ((لبّيك )) را بر زبان جارى مى كند، خطاب مى رسد ما تو را نمى
پذيريم )).[200]امام صادق عليه السّلام نيز فرموده است :((إِذا اِكْتَسَبَ الرَّجُلُ مالاً مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ ثُمَّ حَجَّ فَلَبّى ، نُودِيَ لالَبَّيكَ وَلاسَعْدَيْكَ وَإِنْ كانَ
مِنْ حَلِّهِ فَلَبّى ، نُودِىَ: لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْكَ))[201]يعنى : ((اگر كسى مال حرامى كسب كند و با آن به حج برود، هنگام گفتن كلمه ((لبيّك
))، خطاب مى رسد: ما تو را نمى پذيريم . و اگر
مال حلالى كسب كند و به حج برود، هنگام گفتن كلمه ((لبيّك ))، خطاب مى رسد: ما تو را
مى پذيريم )).از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نقل شده است كه آن حضرت در آخرين خطبه اى كه
قبل از رحلت بيان كردند، فرمود:((وَمَنْ اِكْتَسَبَ مالاً حَراماً لَمْ يَقْبِلِ اللّه مِنْهُ صَدِقَةً وَلاعِتْقاً وَلاحَجّاً وَلااعتِماراً)).[202]يعنى : ((هر كسى كه مال حرامى كسب كند، خداوند صدقه و آزاد كردن بنده و حج و عمره اش
را قبول نمى كند)).
2 قصد قربت و اخلاص
قصد قربت ، شرط قبولى هر عبادتى است . و هيچ عبادتى بدون قصد قربت و اخلاص ،مقبول درگاه خداوند نمى شود. و هر چه مرتبه اخلاص بالاتر و كاملتر باشد، عابد به
حقيقت عبادت ، نزديكتر شده و عبادتش مقبول درگاه احديت مى شود.در حج نيز قصد قربت و اخلاص شرط است . اگر كسى حج برود صرفاً براى اينكه به
او ((حاجى )) بگويند، و يا براى اينكه مورد طعن ديگران واقع نگردد و يا براى اينكه
تجارت كند و يا براى اينكه تفريح كند، حج او
مقبول درگاه خداوند نيست ؛ زيرا حقيقت حج عبارت است از روى آوردن به سوى خداوند و
بريدن از هر چه غير اوست .پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرموده است :((يَاءْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ يَكُونُ فيهِ حُجُّ المُلُوكِ نَزْهَةً وَحَجُّ الاَغنِياءِ تَجارَةً وَحَجُّ
المَساكِينَ مَسْاءَلَةً))[203]يعنى : ((زمانى مى رسد كه پادشاهان به حج مى روند تا تفريح كنند و ثروتمندان به
حج مى روند تا تجارت كنند و فقرا به حج مى روند تا نياز خود را برآورده سازند)).امام صادق عليه السّلام نيز مى فرمايد:((مَنْ حَجَّ يَريدُ بِهِ اللّه وَلايُريدُ بِهِ رِياءً وَلاسُمْعَةً غَفَرَ اللّه لَهُ اَلْبَتَّةَ))[204]يعنى : ((كسى كه به حج برود فقط براى خدا، نه براى خودنمايى و كسب عنوان ،
خداوند او را مى آمرزد)).و در روايت ديگرى نيز امام صادق عليه السّلام مى فرمايد:((اَلْحَجُّ حَجّانِ: حَجُّ للّه وَحَجُّ لِلنّاسِ، فَمَنْ حَجَّ للّه كانَ ثَوابُهُ عَلَى اللّه الجَنَّةَ وَمَنْ حَجَّ
لِلنّاسِ كانَ ثَوابُهُ عَلَى النّاسِ يَوْمَ القِيامَةِ)).[205]يعنى : ((حج دو نوع است : حج براى خدا و حج براى مردم ؛ كسى كه براى خدا حج كند،
پاداش او بهشت است و كسى كه براى مردم حج برود، در قيامت پاداش خود را بايد از مردم
بگيرد)).
3 ولايت
((ولايت )) ائمه اطهارعليهم السّلام يكى از اساسى ترين شرايط قبولى حج است .امام صادق عليه السّلام مى فرمايد:((وَاللّه ! لَوْ اَنَّ عَبْداً عَبَدَاللّه اءَلْف عامٍ حَتّى يَنْقَطِعُ عَلْباؤُهُ هِوَماً ثُمَّ اءَتى اللّهبِبُغْضِفا اَهْلَ البَيْتِ لَرَدَّ اللّه عَلَيْهِ عَمَلَهُ))[206]يعنى : ((به خدا سوگند! اگر بنده اى خداوند را هزار
سال عبادت كند به اندازه اى كه رگ گردن او فرتوت گردد، ولى با كينه ما
اهل بيت بميرد، خداوند تمام اعمال او را به خودش برمى گرداند)).و از امام سجادعليه السّلام نيز نقل شده است كه آن حضرت فرمود:((إِنَّ اَفْضَلَ البَقاعِ مابَيْنَ الرُّكْنِ وَالمَقامِ وَلَوْ اَنَّ رَجُلاً عَمَّرَ ماعَمَّرَ نُوحٌ7 فى قَوْمِهِ،
يَصُومُ النَّهارَ وَيَقُومُ الَّليلَ فى ذلِكَ المَقام ثُمَّ لَقَى اللّه عَزَّوَجَلَّ بَغَيْرِ وِلايَتِنا لَمْ
يَنْتَفِعْ بِذلِكَ شَيْئاً)).[207]يعنى : ((بهترين مكان براى عبادتو بين ركن و مقام ابراهيم است ، ولى اگر كسى غمر
نوح را داشته باشد و در تمام عمر، روزه نگيرد و ميان ركن و مقام ابراهيم ، شبها را تا
صبح نماز بخواند، اما بدون ولايت ما خداوند را ملاقات كند، هيچ ارزشى براى او ندارد)).حج بدون ولايت ، حج مردمى است كه در زمان جاهليت زندگى مى كردند. از امام باقرعليه
السّلام نقل شده است كه آن حضرت در حالى كه مى ديد مردم به اطراف خانه كعبه طواف
مى كنند، فرمود:((مردم در دوران جاهليت اينطور طواف مى كردند، ولى خداوند به مردم فرمان حج داد تا
پس از طواف ، به سراغ ما بيايند و پايدارى خودشان را نسبت به اطاعت ما و دوستى و
محبتشان را نسبت به ما و قدرتشان را براى يارى ما عرضه نمايند.[208]اين روايات ، بيانگر اين واقعيت است كه انجام مناسك حج بدون ولايت ، همان حج مردم زمان
جاهليت است . و حج كامل و صحيح آن است كه انسان مناسك حج را به گونه اى كه ائمه
اطهارعليهم السّلام دستور داده اند، انجام دهد.در بعضى از روايات ، ((ولايت )) به عنوان يكى از اركان دين مطرح گرديده ؛ چنانكه حج
نيز يكى از اركان شمرده شده است .امام باقرعليه السّلام مى فرمايد:((بُنِىَ الاِسْلامُ عَلى خَمْسٍ: عَلىَ الصَّلاةِ وَالزَّكاةِ وَالصَّوْمِ وَالحَجِّ والوِلايَةِ وَلَمْ يُنادَ
بِشَي ءٍ كَما نُودِىَ بِالوِلايَةِ)).[209]يعنى : ((اسلام بر پنج پايه استوار شده است : نماز، زكات ، روزه ، حج و ولايت و
آنطور كه براى ولايت سفارش شده است ، براى هيچ چيزى سفارش نشده است )).اين روايات نيز حكايت از اين مطلب دارد كه حج ، بدون ولايت ، حج
كامل و صحيح نيست .