مستحبات احرام - پرتوی از اسرار حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرتوی از اسرار حج - نسخه متنی

عباسعلی زارعی سبزواری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مستحبات احرام

در احرام رعايت چند امر مستحب است :

1 گرفتن ناخن و شارب .

2 از بين بردن موى زير بغل و عانه با نوره .

3 پاكيزه نمودن بدن خود قبل از احرام .

4 رها نمودن موى سر و ريش از اوّل ذيقعده .

5 غسل نمودن پيش از احرام .

اين پنج امر، حكايت از لزوم نظافت دارد؛ زيرا انسان در اين هنگام به ميهمانى خداوند مى
رود و كسى كه به ميهمانى مى رود، بايد نظافت و پاكيزگى را رعايت كند.

6 دو جامه احرام از پنبه باشد.

7 بعد از نماز ظهر محرم شود.

مكروهات احرام




1 احرام در جامه سياه

بهترين پارچه براى احرام ، پارچه سفيد است ؛ زيرا پارچه سفيد يادآور مرگ ، قبر و
كفن است و اين امر موجب مى شود انسان در آن حال ، بيشتر به ياد آخرت باشد. علاوه بر
اينكه انسان هرچه در ميهمانى خداوند، پاكيزه تر باشد بهتر است و بهترين لباس
براى پاكيزه ماندن ، لباس سفيد است ؛ زيرا زود متوجه كثيفى آن مى شود.

2 احرام بستن در جامه چركين .

سرّ كراهت اين امر نيز اين است حضور در درگاه حضرت احديت و رفتن به ميهمانى خداوند
با جامه كثيف و چركين ، شايسته نيست .

3 احرام بستن در جامه راه راه

4 استعمال حنا پيش از احرام در صورتى كه اثر آن تا به
حال احرام باقى بماند.

سرّ كراهت اين دو امر اين است كه جامه رنگين و راه راه و همچنين
استعمال حنا و زينت با مظاهر دنيوى سازش دارد، در حج ، انسان به ميهمانى خداوند مى رود
و بايد تا ممكن هست از مظاهر دنيوى و متعلّقات فريبنده آن پرهيز نمايد.

5 لبيك گفتن در پاسخ كسى كه او را صدا مى زند.

كلمه ((لبيك )) در حال احرام ، پاسخى است كه فقط دعوت خداوند را بايد با آن پاسخ
داد و اگر كسى ما را صدا بزند و در پاسخ او كلمه ((لبيك )) را
استعمال نماييم در واقع او را شريك خداوند در اين جهت قرار داده ايم .

6 حمام رفتن در حال احرام

محرمات احرام




محرمات احرام را قبلاً ذكر كرديم ، و سرّ حرمت آنها اين است كه تمام آن امور به گونه اى
با مظاهر دنيوى مربوط مى شود و اشتغال به آنها انسان را از ذكر خداوند و اخلاص در
عمل ، غافل مى كند.

2 طواف

علت تشريع طواف

طواف يعنى دور زدن به اطراف خانه كعبه . و اين
عمل اگرچه در ظاهر، دور زدن به اطراف يك خانه است ، ولى در آن اسرارى نهفته است كه
بر صاحبان بصيرت ، پوشيده نيست . ابتدا بايد علت و فلسفه تشريع طواف را
جستجو كرده و ببينيم چرا خداوند متعال براى بندگانش دستور طواف در اطراف خانه كعبه
را صادر كرده است ؟

تحقيق و تفحّص در روايات و بيانات ائمه اطهارعليهم السّلام بيانگر اين واقعيت است كه
فلسفه و علت تشريع طواف ، رحمانيّت و رحيميّت خداوند
متعال است ؛ زيرا خداوند بندگانش را دوست دارد و چون همه بندگان قابليت پذيرش
ملكه عصمت را ندارند، گاه مرتكب گناه شده و معصيت خداوند را مى كنند، لذا خداوند طواف
به اطراف خانه كعبه را تشريع نمود تا از اين راه به درگاه خداوند آمده و نسبت به
گناهى كه مرتكب شده اند، طلب مغفرت كنند تا خداوند آنها را ببخشد.

((محمد بن مروان )) مى گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى فرمايد: با پدرم
در حجر اسماعيل بوديم ، پدرم مشغول نماز بود كه مردى آمد و كنار او نشست ، آن مرد پس
از اينكه پدرم نمازش را تمام كرد به او سلام كرد و گفت : ((من از تو سه سؤ
ال دارم كه پاسخ آن را جز تو و يك مرد ديگر نمى داند. پدرم فرمود: آن سه سؤ
ال چيست ؟ او گفت : به من بگو علّت طواف در اطراف اين خانه چيست ؟

پدرم فرمود: هنگامى كه خداوند به ملائكه دستور داد تا بر آدم سجده كنند، بعضى
اعتراض نموده و گفتند:

(اءَتَجْعَلُ فيها مَنْ يَفْسِدُ فيها وَيَسْفِكُ الدِّماءَ وَنَحْنٍ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ...)

خداوند متعال
فرمود: (... إ نّىِ اءعْلَمُ مالاتَعْلَمُونَ). سپس بر ملائكه خشم كرد و از آنان خواست نسبت به
اين اعتراض توبه كنند و به آنان امر نمود كه براى توبه بايد به اطراف بيت
المعمور طواف نمايند، ملائكه هفتاد سال به اطراف بيت المعمور طواف نموده و نسبت به
آنچه گفته بودند استغفار و طلب بخشش مى كردند، پس از هفتاد
سال طواف و استغفار، خداوند آنان را بخشيد. سپس خداوند خانه كعبه را روى زمين موازى
با ((ضرّاح ))[242] آفريد تا هر كس از فرزندان آدم عليه السّلام كه مرتكب گناه
شود، به اطراف او طواف نموده و توبه كند تا خداوند او را بخشيده و از گناه پاك
نمايد.[243]

در بعضى روايات فرموده اند: ((ملائكه هفت هزار
سال به كنار عرش خداوند پناهنده شدند تا خداوند آنان را بخشيد)).[244]

پس طواف ، بهترين نوع استغفار و توبه به درگاه خداوند است ، لذا در هنگام طوافبايد
انسان حضور قلب داشته و ميان خوف و رجا با اخلاص
كامل به اطراف خانه كعبه دور بزند. و بايد توجه داشته باشد كه در اين هنگام خود را
با ملائكه تشبيه نموده و مى خواهد مانند آنان نزد خداوند آمده و استغفار كند.

و نيز بايد توجه داشت كه خانه كعبه ، مثل ظاهر در عالم مُلك براى حضرت بارى
تعالى بوده و موازى با بيت المعمور در عالم ملكوت است ؛ چنانكه بدن قالبى ظاهرى در
عالم شهادت براى قلب در عالم غيب است و لذا در
حال طواف بايد به ظاهر كعبه در عالم مُلك كه مربوط ب بدن در عالم شهادت است
توجه نكرد و به حقيقت كعبه و موازات آن با بيت المعمور در عالم ملكوت كه مربوط به
قلب در عالم غيب هست توجه نمود، پس طواف واقعى ، طواف قلب است نه طواف بدن .

و به عبارت ديگر، طواف بر دو قسم است :

1 طواف صورى :

و آن عبارت است از طواف بدن و حركت صورى در اطراف ظاهر خانه كعبه . پس در اطراف
صورى ، طواف كننده جسم و بدن است و طواف شده ، ظاهر خانه كعبه است .

2 طواف معنوى :

و آن عبارت است از طواف قلب در اطراف حقيقت كعبه . در اينجا انسان به ظاهر خانه كعبه
توجه ندارد بلكه كعبه را نمودى و نشانه اى از او و موازى با بيت المعمور در عالم
ملكوت دانسته و مقصودش پروردگار كعبه است نه خود كعبه . اين طواف ، طواف واقعى
است ، و براى انجام آن بايد اراده و شوق تام و صفاى قلب و بريدن از خلق و طلبيدن
حضرت حق در درون انسان جمع شود.

/ 56