احكام دفاع - درس هایی از احکام اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درس هایی از احکام اسلامی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ياسائر وابستگان او مانند نوكر و خدمتكارش حمله كند كه آن ها را بـه نـاحـق بـكـشـد، جـايـز بـلكـه واجـب اسـت كـه دفـاع كـنـد حـتـى اگـر بـه كـشته شدن مهاجم بينجامد.(122)

اگـر كـسـى بـه قـصـد كـشتن ، به انسان يا به حريم او حمله كند، واجب است به دفاع برخيزد گرچه بداند در اين راه كشته مى شود.(123)

اگـر كـسـى به قصد كشتن ، به انسان يا حريم او حمله كند، واجب است كه فرد مورد هجوم قرار گرفته با مهاجم بجنگد، اگر چه بداند كه جنگيدنش سودى ندارد، و جايز نيست زير بار ستم برود.(124)

3 ـ تـهـاجم ناموسى ؛ اگر كسى با قصد تجاوز به حريم انسان ، همسر يا غير او، هجوم آورد، دفـع او بـه هـر وسـيـله مـمـكـن ، واجب است ، گرچه به كشته شدن مهاجم بينجامد. همين طور اگر مهاجم قصد هتك حرمت كمتر از تجاوز را داشته باشد.(125)

اگـر انـسـان كـسـى را در حـال فـحـشـا بـا هـمـسـر يـا يـكـى از نـزديـكـانـش از قبيل پسر، دختر يا ديگر بستگانش ببيند، گرچه كمتر از آميزش باشد، حق دارد در صورت امكان از آسـان ترين راه مهاجم را دفع كند و اگر به كشتن مهاجم نيز بينجامد، خونش هدر است . بلكه مسلمان حق دارد همان گونه كه از ناموس خود دفاع مى كند از ناموس مسلمان ديگر نيز دفاع كند، در اين صورت نيز اگر زيانى به مهاجم برسد مانعى ندارد.(126)

اگـر (خـداى نـخواسته ) ببيند مردى با همسرش زنا مى كند و بداند كه زن با رضايت به چنين نـنـگـى تـن داده ، حـق دارد هـر دو را بـكشد، در اين صورت گناهى مرتكب نشده و قصاص هم نمى شود، خواه آن زن همسر دائمى اش باشد ياموقت .(127)

اگـر كـسـى بـه قصد نگاه حرام به ناموس و حريم عده اى سرك مى كشد، حق دارند، بلكه واجب اسـت كـه او را بـرانـنـد و اگر دست برنداشت مى توانند او را بزنند، در مرحله بعد مى توانند بـه سـوى او سـنـگ يـا آلت قـتـاله پـرتاب كنند و هرگونه خسارتى به او وارد شود ايرادى ندارد، اگر چه به كشتنش بينجامد.(128)

اگر شخصى از فاصله دور با دوربين چشم چرانى كند، حكمش مانند كسى است كه از نزديك چنين كـنـد و دفـعـش جـايـز بـلكـه واجـب اسـت و اگـر صـدمـه اى بـر او وارد آيـد، مـانـعـى ندارد.(129)

4 ـ غـارت امـوال ؛ اگر كسى ثروت انسان يا ثروت خانواده او را مورد تعرّض قرار دهد، جايز اسـت بـا هـر وسـيـله مـمـكـن او را از چـنـيـن كـارى بـازدارنـد، اگـر چـه بـه كـشـتـن مـهـاجـم بينجامد.(130)

احكام دفاع

احـتـيـاط واجـب آن اسـت كـه انـسـان در هـمـه مـراحـل دفـاع ، بـه آسـان تـريـن راه مـتـوسـل شـود؛ بـه اين معنى كه نخست با اخطار و آگاه ساختن مهاجم همانند سرفه كردن ، او را وادار بـه فـرار نـمـايـد، سپس با داد و فرياد و تهديد و در مرحله سوم با دست يا عصا به او حمله ور شود، اگر مفيد واقع نشد با اسلحه او را مجروح كند و در مرحله پنجم مجاز است او را با هـر وسيله اى به قتل برساند. در ضمن ، مراعات ترتيب ياد شده ، هنگامى واجب است كه انسان ، فرصت و امكان اجراى آن ها را داشته باشد.(131)

اگـر دفاع از جان و ناموس ، جز با يارى جستن از ديگران امكان ندارد، واجب است از ديگران كمك بـخـواهـد. گـرچـه سـتـمـگـر و كـافـر بـاشـنـد و كـمـك گـرفـتـن بـراى حـفـظ مال هم جايز است .(132)

فصل سوم

احكام سياسى

ولايت فقيه

(ولايـت فـقـيـه ) از دو كـلمـه (ولايـت ) و (فـقـيـه ) تـركـيـب يافته است . ولايت در فقه به معناى سرپرستى است كه گاهى مربوط به امر خاص ، مانند ولايت پدر بر فرزند و زمانى مربوط به امر عامى ، مانند اداره جامعه مى باشد.(133)

(فقيه ) نيز در اصطلاح فقهى بر كسى اطلاق مى شود كه داراى قدرت استنباط احكام شرعى از راه ادله تـفـصـيـلى آن يـعـنـى قـرآن ، سـنـّت ، اجـمـاع و عقل باشد.(134)

بـنـابـرايـن (ولايـت فـقـيـه ) بـه مـعـنـاى سـرپـرسـتـى و اداره جـامـعه اسلامى به وسيله فقيه عادل و عارف به احكام دين است .

/ 49