(شـعـائر) جـمـع شـِعـار، بـه مـعـنـاى عـلامـتـى اسـت كـه در جـنـگ حمل مى كنند تا سربازان بر محور آن گرد آيند و از دشمن بازشناخته شوند و به معناى عبادت ها، نشانه ها و آداب و رسوم مذهبى يا ملّى نيز به كار رفته است .(144)(شعائر الهى ) نشانه هايى است كه خداوند براى اطاعت خويش نصب كرده است .(145) تـا مـردم بـر مـحـور آن گـرد آيـنـد و خـدا را عـبـادت و اطـاعـت كـنـنـد. بـه عـنـوان مـثال ؛ قرآن مجيد (صفا و مروه ) را جزو شعائر الهى دانسته كه مسلمانان بايد بخشى از عمره و حج خويش را ـ كه (سعى ) ناميده مى شود ـ در فاصله دو كوه صفا و مروه انجام دهند؛ (اِنَّ الصَّفا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللّهِ...)(146)شعائر اسلامى ممكن است از نوع اعمال يا ايّام و اماكن باشد مانند؛ اذان ، عيد فطر،مسجد و... .
وجوب تعظيم شعائر
قرآن مجيد، تعظيم شعائر الهى را ثمره تقواى قلبى دانسته ، مى فرمايد:(... وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّهِ فَاِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ)(147)و هـر كـس شـعـائر الهـى را بـزرگ دارد، چـنـيـن كـارى ، نـشـانـه تـقـواى دل هاست .داشـتـن تـقـوا نخستين گام مسلمانى است ، بنابراين بر هر مسلمان است كه در حد توان در تعظيم شـعـائر ديـنـى كـوشـا باشد، چنان كه بر دولتمردان ممالك اسلامى نيز واجب است سياست هاى فرهنگى كشورشان را با شعائر اسلامى هماهنگ كند؛ (اَلَّذيـنَ اِنْ مـَكَّنـّاهـُمْ فـِى الاَْرْضِ اَقـامـُوا الصَّلوةَ وَ اتـَوُا الزَّكـوةَ وَ اَمـَرُوا بـِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ...)(148)[ايـنان ، همان ] كسانى (هستند) كه اگر در زمين به آنان قدرت دهيم نماز را به پاى مى دارند و زكات مى دهند و امر به معروف و نهى از منكر مى كنند.بـه هـمـيـن دليـل ، مـسـلمـانـان مـوظـّفـنـد در مـمـالك اسـلامـى سـُكـنـى گـزيـنـنـد تـا بـا آزادى كـامـل ،شـعـائر ديـنـى خـود را پـاس دارنـد و اگـر در مناطق غير اسلامى بتوانند چنين كنند، اجازه سكونت دارند و گرنه بايد از آنجا هجرت كنند. فقهاى اسلامى در اين باره فرموده اند؛ براى كسى كه امكان اظهار شعائر اسلامى از قبيل اذان ، نماز، روزه و غيره را نمى يابد،اقامت در بلاد شرك ، حرام است .(149)