(قرض ) قراردادى است كه براساس آن كسى مالى را به ملكيت ديگرى در مى آورد و در برابر، طرف مقابل متعهّد مى شود كه همان مال ، يا مثل و يا قيمت آن را برگرداند.(18)قـرض دادن از كـارهـاى مـسـتـحـبى است كه در آيات قرآن و احاديث معصومين (ع )راجع به آن زياد سـفـارش شـده اسـت و قـرض دهـنـده در روز قـيـامـت پـاداش بـسـيـارى خـواهـد داشـت . (قبل از م 2273)قـرض گـرفـتـن از ديـگران بدون احتياج ، مكروه است و در صورت نياز ضرورى كه امر واجبى مـانـند حفظ جان و آبرو به آن وابسته است ، واجب مى شود؛ و براى كسى كه چيزى ندارد تا با آن قـرض خـود را ادا كـنـد و انتظار حصول آن را هم ندارد، احتياط آن است كه جز در وقت ضرورت قرض نگيرد.(19)
اقسام قرض
1 ـ مـدت دار: يـعـنـى هـنـگـام قـرض گرفتن معيّن شود كه قرض گيرنده چه موقع بدهى اش را بپردازد.2 ـ بدون مدت : قرضى كه زمان پرداخت آن ، مشخص نشده باشد.
احكام قرض
1 ـ اگـر قـرض مـدت دار بـاشـد، طـلبـكار نمى تواند پيش از تمام شدن آن مدت ، طلب خود را درخـواسـت كـنـد، ولى اگر قرض مدت دار نباشد، طلبكار هر وقت بخواهد مى تواند طلب خود را درخواست كند.2 ـ اگـر طـلبـكـار طـلب خود را درخواست كند؛ چنانچه بدهكار بتواند بدهى خود را بدهد، بايد فوراً بپردازد و اگر تاءخير بيندازد، گناهكار است .3 ـ اگـر بـدهـكـار غـيـر از خـانـه اى كـه در آن نـشـسـتـه و اثـاثـيـه مـنـزل و چيزهاى ديگرى كه به آن ها احتياج دارد، چيزى نداشته باشد، طلبكار نمى تواند طلب خود را از او مطالبه كند، بلكه بايد