الف ـ احـكـام اجـتـمـاعـى : اهـل كـتـاب حـق دارنـد كه در ممالك اسلامى و در پناه حكومت مسلمانان به زندگى مسالمت آميز خود ادامه دهند؛ (اقـليـّت هـاى مـذهبى ... نيز بايد از حقوق طبيعى خودشان ، كه خداوند براى همه انسان ها قرار داده است ؛ بهره مند شوند. ما به بهترين وجه از آنان نگه دارى مى كنيم .)(213)(ايـن اقـليـّت هـاى مـذهـبـى از قـبـيـل زرتـشـتـى ، از قـبـيـل يـهـودى ، از قـبـيـل نـصـارا، كـه در ايـران ... هـسـتـنـد، ايـن هـا را هـم اسـلام بـرايـشـان احـتـرام قائل است ، مى خواهد كه اين ها هم به حقوقشان برسند.)(214)هـمـان گـونـه كـه مـسـلمـانـان ، مـكـلّف بـه پـرداخـت خـمـس ، زكـات و مـاليـات هـسـتـنـد، اهل كتاب بايد سالانه مبلغى را به عنوان (جزيه ) بپردازند و مالياتى را كه دولت مشخص مى كند، پرداخت كنند.(215)اهـل كـتـاب حـق نـدارنـد كـارهـاى مـنـافـى بـا پـنـاهـنـدگـى خـود انـجـام دهـنـد مثل تصميم به جنگ با مسلمانان و كمك به مشركان .(216)هـمـيـن طـور بـايـد قـبـول كـنـنـد كـه احـكـام مـسـلمـانـان دربـاره آنـان نـيـز اجـرا شـود مثل اداى حقوق ، ترك محرّمات ، اجراى حدود الهى و مانند آن .(217)اگـر اهـل كـتـاب ، مـرتـكـب خـطـايـى شـونـد كـه مـوجـب حـدّ يـا تـعـزيـر بـاشـد، به مقتضاى آن عمل مى شود.(218)اهل كتاب حق ندارند ساختمانى بسازند كه از ساختمان هاى مسلمانان همسايه ، مرتفع تر باشد و اگر ساختمان مرتفعى را از مسلمانان بخرند، اشكالى ندارد.(219)اهـل كـتـاب نـبـايـد بـا كـارهـاى مـنـافـى عـفـت ، سـرقـت و كـارهاى جاسوسى ، موجب آزار مسلمانان شوند.(220)اهـل كـتـاب حـق نـدارنـد بـه اعـمـالى كـه نـزد مـا مـنـكـر مـحـسـوب مـى شـود، تـظـاهـر كـنـنـد مثل شراب خوارى ، زنا، خوردن گوشت خوك و ازدواج با محارم .(221)ب ـ احـكـام مـذهـبـى ؛ اهل كتاب نسبت به امور مذهبى خويش آزادند، ولى در مملكت اسلامى بايد امور زير را مراعات كنند:1 ـ حق احداث معابدى چون كليسا، صومعه و آتشكده را ندارند.(222)2 ـ حـق نـدارنـد در مـمالك اسلامى به تبليغ مذهب و انتشار كتاب هاى فاسد خويش بپردازند يا مسلمانان و فرزندان آنان را به دين خود دعوت كنند. اگر چنين كنند بايدتعزير شوند و رهبران كـشـورهـاى اسـلامى بايد آنان را از چنين كارى بازدارند و بر همه مسلمانان نيز واجب است كه از كـتـاب هـاى اهـل كـتـاب و مـجـالس آنـان پـرهـيـز كـنـنـد و فـرزنـدان خـود را نـيـز از آن بازدارند.(223)3 ـ اگـر اهـل كـتـاب ، كـارهـاى خـلاف شـرع اسلام را پنهانى انجام دهند، كسى متعرّض آنان نمى شـود، ولى اگـر آن را آشـكـار سـازنـد يـا كـارهاى خلاف دين خودشان را انجام دهند، طبق قانون اسلام مجازات مى شوند.(224)4 ـ حـق نـدارنـد وارد مـسجد شوند يا از آنجا عبور كنند يا در مسجد درنگ كنند و يا براى گرفتن غذا يا چيز ديگرى وارد مسجد شوند.(225)5 ـ بـراى مـسـلمـان مـكـروه است كه به اهل ذمّه سلام كند، برخى نيز گفته اند حرام است ، و اگر فرد ذمّى به مسلمان سلام كند، سزاوار است كه در پاسخ او به (عليك ) بسنده شود و بهتر است كه هنگام ملاقات با آن ها بگوييم : (السلام على من اتَّبع الهُدى )(226).6 ـ زن مـسـلمـان بـه هـيـچ وجـه مـجـاز نـيـسـت كـه بـا غـيـر مـسـلمـان ـ اعـم از كـافـر حـربـى ، اهل كتاب ، مرتد فطرى و ملّى و غير آن - ازدواج كند، خواه ازدواج دائم باشد، خواه موقّت .هـمـيـن طـور بـراى مـرد مـسـلمـان جـايـز نـيـسـت كـه بـا غـيـر اهـل كـتاب و انواع كفار و مرتد