ديه گردن - دیه، یا، مجازات مالی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیه، یا، مجازات مالی - نسخه متنی

فاضل صالحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ديه گردن

در اين زمينه نيز بايد ازچند جهت بحث كرد .

1) قطع گردن ;

2) شكستن گردن ;

3) كجى گردن .

1) قطع گردن

معناى قطع گردن بريدن و جدا كردن آن است و در اين صورت انسان كشته مى شود كه اگر عمدى باشد, قاتل بايد قصاص شود و در غير اين صورت بايد ديه كامل بپردازد. لذا روشن شد كه قطع گردن ديه مستقل نداشته, بلكه شكستن يا كجى آن ديه دارد كه بيان مى شود .

2) شكستن گردن

ديه شكستن گردن كه سبب كج شدن آن بشود, به صورتى كه معالجه نشود, ديه كامل انسان است و فرقى ندارد كه يك مهره شكسته شود يا چند مهره, زيرا شكستن حتى يك مهره اگر باعث كجى گردن شود, ديه كامل دارد, اما اگر چند مهره بشكند, ولى گردن كج نشود, ديه كامل ندارد, پس كجى با شكستن موضوعيت دارد .

3) كجى گردن

اگر بر اثر جنايتى, گردن كج شود و فرو بردن غذا ممكن نباشد. ارش آن با نظر حاكم تعيين مى شود .

در اين جا مسأله كجى گردن بر اثر جنايت مطرح است; در قسم اول, كجى گردن بر اثر شكستن بررسى شد كه ديه كامل داشت, اما اگر كجى بر اثر جنايتى بدون شكستن باشد, ارش دارد. اگر ضربه مانع فرو بردن غذا شود (منظور اين نيست كه اين ضربه سبب شود كه مجنى عليه نتواند هيچ غذا بخورد و منجر به مرگ وى شود كه در صورت فوت, ديه كامل خواهد داشت, بلكه منظور اين است كه در امر غذا خوردن مشكل ايجاد كند), ارش دارد; اما كجى, چه در صورت اول كه بر اثر شكستن مهره بوده و با معالجه بهبود يابد و چه در صورت دوم كه سبب آن شكستن نبوده است, ديه كامل معين نداشته, بلكه ارش دارد, حتى اگر گردن بر اثر معالجه كاملاً خوب نشود و با دشوارى بتواند گردن را نگه دارد يا غذا فرو ببرد, در اين صورت نيز بايد ارش بپردازد; بنابراين ديه گردن در هر صورت مشخص شده است .

د) ديه دست(1)

1) از بين بردن مجموع دو دست تا مفصل مچ ديه كامل دارد (هزار دينار در مرد و پانصد دينار در زن) .

2) ديه هر يك از دستها نصف ديه كامل است, خواه مجنى عليه خلقتاً از بدو تولّد يك دست باشد يا بر اثر جنايت دست ديگر او از بين رفته باشد .

3) كف دست كه انگشت نداشته باشد چه از اول خلقت انگشت نداشته باشد, يا بر اثر جنايت انگشتان را از دست داده باشد ارش دارد .

4) ديه قطع دست تا آرنج پانصد دينار است, خواه كف داشته باشد يا نه .

5) ديه قطع دست تا شانه پانصد دينار است, خواه آرنج داشته باشد يا نه .

6) ديه قطع دست, نصف ديه است, خواه انگشت داشته باشد يا نداشته باشد و علاوه بر ديه قطع دست, ديه انگشت در نظر گرفته نمى شود, بلكه مجموع نصف ديه دارد .

7) ديه دستى كه انگشت دارد, اگر بالاتر از مفصل مچ يا بالاتر از آرنج قطع شود, پانصد دينار است, به اضافه آنچه كه حاكم با احتساب مقدار زايد قطع شده تعيين مى كند; يعنى, ديه تا مفصل مچ نصف ديه كامل, ولى مقدارى كه از آرنج قطع شد, حاكم بالنسبه حساب و ديه آن را به ديه يك دست يعنى پانصد دينار, اضافه مى كند .

8) كسى كه ازمچ يا آرنج يا شانه, دو دست داشته باشد, ديه دست اصلى پانصد دينار و دست زايد ارش دارد كه با نظر حاكم تعيين مى شود .

9) اگر كسى دست اصلى و زايد را قطع كند, علاوه بر پانصد دينار بايد ارش هم بپردازد .

10) تشخيص دست اصلى و زايد با خبره است .

توضيح: چون قطع دست از مچ تا مرفق (آرنج) نصف ديه دارد و از مرفق تا شانه (اگر جدا باشد و آرنج نداشته باشد) نصف ديه دارد, وقتى زايد بر مرفق قطع شد, علاوه بر نصف ديه, بايد از آرنج تا شانه, كه خود نصف ديه كامل دارد حساب و به همان نسبت كه از استخوان بالاى آرنج قطع شده, ديه حساب و گرفته شود; يعنى ديه يك دست و ديه مازاد حساب و به آن افزوده مى شود,اما اگر كسى دست را از شانه قطع كند, همان نصف ديه كامل را دارد (پانصد دينار) .

ذ) ديه ترقوه(1)

1) شكستن مجموع دو استخوان ترقوه (استخوان زيرگردن) ديه كامل انسان را دارد (هزار دينار در مرد و پانصد دينار در زن) .

2) اگر بطور كامل درمان نشود, جانى بايد نصف ديه كامل انسان را بپردازد .

3) اگر خوب درمان شود, چهل دينار ديه دارد .

/ 141