گفتگوى نوح (ع) با قوم خود و ... ‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتگوى نوح (ع) با قوم خود و ... ‏

شود به معناى تمام كردن كار مفعول خويش است، حال يا با كشتن و نابود كردنش باشد و يا به نحوى ديگر.
و معناى آيه اينست كه: اى محمد! داستان و خبر عظيم نوح را براى مردم تلاوت كن كه چگونه تك و تنها و از طرف خويش با مردم دنيا- كه فرستاده ما به سوى آنان بود- سخن گفت و در سخنش عليه آنان تحدى كرد، يعنى يك تنه در برابر همه مردم دنيا ايستاد و به آنان گفت هر كارى كه مى‏توانند با او بكنند، و در باب رسالت خود با آنان اتمام حجت نمود:" آن زمان كه به قوم خود گفت: اى مردم اگر مقام رسالت من و يا اينكه من در امر دعوت به سوى توحيد قيام نموده‏ام و اينكه شما را به آيات خدا تذكر مى‏دهم بر شما گران مى‏آيد" با اينكه مى‏دانم اين تذكر من باعث كشته شدنم خواهد شد، و بالآخره شما درصدد برخواهيد آمد كه خود را از دست من راحت نموده، به اين منظور به من آسيب بزنيد، ولى من از اين بابت هيچ نگران نيستم، زيرا" توكل من بر خداى تعالى است". آرى، من در قبال آن كينه‏هاى درونيتان كه مرا تهديد مى‏كند، امر خود را به خداى تعالى واگذار نموده او را وكيل خود گرفته‏ام، تا در همه شؤون من تصرف كند، بدون اينكه خودم در آن شؤون تدبيرى بكار برم،" حال هر فكرى داريد به كار زنيد و هر كيد و نقشه‏اى داريد بريزيد و شركاء و خدايان خود را" كه مى‏پنداريد در شدايد شما را يارى مى‏كنند" به يارى بخوانيد" و هر نقشه‏اى كه به نظرتان رسيد در باره من عملى كنيد.

اين امرى كه نوح (ع) به قوم خود كرده امر و دستور معمولى نيست، بلكه امرى است تعجيزى كه منظور از آن عاجز كردن طرف مقابل است." و سپس امر شما بر شما غمه و كربت نباشد"، و دچار اندوه نگرديد كه چرا براى از بين بردن نوح به همه وسايل و اسباب دست نزديد،" آن گاه كار مرا يكسره كنيد"، و مرا از خود دفع كرده به قتلم برسانيد،" و مهلتى به من ندهيد".
نوح (ع) در اين آيه شريفه قوم خود را تهديد مى‏كند به اينكه هر بلايى كه مى‏توانند بر سر او بياورند و اظهار مى‏كند كه پروردگارش قادر بر دفع آنان از وى است، هر چند كه دست به دست هم دهند و همه توان خود و خدايان دروغين خود را به كار برند.
" فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ ..."

اين آيه شريفه تفريع و نتيجه‏گيرى از توكلش بر خداى تعالى است، و جمله" فَما سَأَلْتُكُمْ ..." به منزله بكار بردن سبب در جاى مسبب است، و تقدير كلام چنين است:" فان توليتم و اعرضتم عن استجابة دعوتى فلا ضير لى فى ذلك ..." يعنى" اگر از پذيرفتن دعوت من اعراض كنيد من كمترين ضررى نخواهيم ديد، زيرا وقتى از اعراض شما متضرر مى‏شوم كه‏
از شما اجر و پاداشى خواسته باشم، كه با اعراض شما آن پاداش از من فوت شود، و با اينكه من هيچ مزدى از شما نخواسته‏ام و پاداشم به عهده خداى تعالى است، ديگر چه باكى از اعراض شما داشته باشم؟

/ 573