بحث روايتى - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" وَ أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيارِهِمْ جاثِمِينَ"

كلمه" جاثمين" جمع اسم فاعل از مصدر" جثوم" است بر وزن جلوس، و جثوم به‏
معناى برو افتادن بر زمين است، و بقيه الفاظ آيه روشن است.
" كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيها" وقتى گفته مى‏شود:" فلان غنى بالمكان" معنايش اين است كه فلانى در فلان مقام اقامت گزيد و ضمير در كلمه" فيها" به كلمه" ديار" بر مى‏گردد و معناى آيه اين است كه صيحه آسمانى ستمكاران را گرفت و آن چنان در ديارشان به رو در افتادند كه گويى اصلا در آن مكان اقامتى نداشتند.

" أَلا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِثَمُودَ" اين دو جمله تلخيصى است براى داستانى كه قبلا بطور مفصل شرح داده شده، جمله اول خلاصه سرانجام امر ثمود و دعوت صالح (ع) است و جمله دوم خلاصه‏اى از كيفر خداى تعالى، كيفرى كه با آن قوم ثمود را مجازات نمود، و نظير اين دو تلخيص در آخر داستان هود (ع) نيز گذشت.

بحث روايتى

روايتى در باره داستان ناقه صالح و كشتن آن و هلاكت قوم ثمود‏

در كافى با ذكر سند از ابى بصير روايت كرده كه گفت: من به امام صادق (ع) عرضه داشتم:

آيه شريفه" كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ فَقالُوا أَ بَشَراً مِنَّا واحِداً نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ" به كجاى داستان ثمود نظر دارد؟

فرمود: اين آيه راجع به اين است كه قوم ثمود، صالح (ع) را تكذيب كردند و خداى تعالى هرگز هيچ قومى را هلاك نكرد مگر بعد از آنكه قبل از آن پيغمبرانى براى آنان مبعوث نمود و حجت را به وسيله احتجاج آن رسولان بر آن قوم تمام نمود.
قوم ثمود نيز از اين سنت مستثناء نبودند، خداى عز و جل حضرت صالح (ع) را بر آنان مبعوث كرد و اين قوم دعوتش را اجابت نكرده بر او شوريدند و گفتند: ما ابدا به تو ايمان نمى‏آوريم مگر بعد از آنكه از شكم اين صخره، ماده شترى حامله بر ايمان در آورى، و به قسمتى از كوه و يا به صخره‏اى كه صماء بود (سنگ بسيار سخت) اشاره كردند، جناب صالح (ع) نيز بر طبق خواسته آنها معجزه‏اى كرد و ماده شتر آبستنى را از آن صخره بيرون آورد.

/ 573