سبب و علت مجادله ابراهيم (ع) با ملائكه‏ ‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حق مطلب اين است كه بشرايى كه در اول آيات سوره صافات آمده تنها بشارت به ولادت اسماعيل است و اين غير آن بشارتى است كه در ذيل آن آيات آمده كه صريحا نام اسحاق در آن برده شده، دليل بر اين معنا هم سياق آيات ذيل جمله" فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ" است كه بعد از اين بشارت مساله رؤيا و ذبح فرزند و مطالبى ديگر را آورده ناگهان در آخر مى‏فرمايد:" وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ" و اين سياق جاى شك باقى نمى‏گذارد كه منظور از غلام حليمى كه در اول آيات به ولادتش بشارت داده غير اسحاقى است كه بار دوم ولادتش را مژده‏
داده است.

طبرى در تاريخ خود مى‏گويد: منظور از بشارت اولى مانند بشارت دومى در اين سوره بشارت به ولادت اسحاق است، هم چنان كه در ساير سوره‏ها همين منظور است «1». ولى از نظر ما اين سخن درست نيست و ما در جلد هفتم اين كتاب در ضمن داستانهاى ابراهيم (ع) بحثى در اين معنا گذرانديم.

سوم

بحث توراتى اين قصه و تطبيق داستان قرآن با داستانى است كه تورات در اين باره آورده البته توراتى كه فعلا در دست هست كه ان شاء اللَّه اين تطبيق در ذيل آيات بعدى آنجا كه پيرامون داستان لوط بحث مى‏كنيم از نظر خواننده خواهد گذشت.

سبب و علت مجادله ابراهيم (ع) با ملائكه‏ ‏

چهارم

" بحثى پيرامون اين داستان از اين جهت كه جدال ابراهيم با ملائكه و تعبيرى به مثل" يُجادِلُنا فِي قَوْمِ لُوطٍ" و پاسخى از ملائكه به وى به مثل" يا إِبْراهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا" چه معنا دارد، آن هم از ابراهيمى كه در سابق گفتيم، سياق آيات و مخصوصا جمله" إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ" جز به خير از آن جناب ياد نكرده و چنين بزرگوارى چطور با ملائكه جدال مى‏كند پاسخ اين سؤال اين است كه جدال آن جناب جز به انگيزه نجات بندگان خدا نبوده به اين اميد وساطت كرده كه شايد بعدها به راه خدا بيايند و به سوى اين راه هدايت شوند.


(1) تاريخ طبرى، ج 1، ص 190.

/ 573