معناى احكام و تفصيل و اينكه آيات قرآن محكم بود و مفصل گشت (أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ) ‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 10

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 10

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بعضى ديگر آيه هفدهم را استثناء كرده‏اند كه مى‏فرمايد:" أَ فَمَنْ كانَ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ ..."

بعضى «1» ديگر آيه" وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ ..." را استثناء كرده و گفته‏اند: اين آيه در مدينه نازل شده. ولى هيچ يك از اين اقوال از ناحيه الفاظ آن آيات دليلى ندارند، و همانطور كه گفتيم ظاهر اينكه مى‏بينيم آيات سوره به يكديگر اتصال دارد اينست كه همگى در مكه نازل شده‏اند.

معناى احكام و تفصيل و اينكه آيات قرآن محكم بود و مفصل گشت (أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ) ‏

" الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ" مقابله‏اى كه در اين آيه بين احكام آيات قرآن و بين تفصيل آن واقع شده- با در نظر گرفتن اينكه كلمه تفصيل به معناى ايجاد فصل بين اجزاى يك چيزى است كه اجزائش متصل به هم بوده‏اند، و به معناى جدا جدا كردن امورى در هم فرو رفته است- خود دليل است بر اينكه منظور از احكام آيات، ربط بعضى از آيات جدا شده از يكديگر به هم، و ارجاع آيات آخر آن به اولش مى‏باشد بگونه‏اى كه بازگشت همه به امر واحد بسيطى است كه داراى اجزاء و ابعاض نمى‏باشد.

و معلوم است كه اگر كتابى داراى چنين احكام و چنين تفصيلى باشد، قطعا از جهت معانى و مضامينى است كه كتاب، مشتمل بر آن است نه از جهت الفاظ آن و يا چيز ديگر، و نيز معلوم است كه حال معانى در احكام و تفصيل و در اتحاد و اختلاف غير حال اعيان خارجى است (احكام در اعيان خارجى مثلا در يك ماشين محكم و يا ساختمان محكم يك معنا دارد، و در معانى و مطالبى كه در يك كتاب آمده معناى ديگرى دارد). معانى بسيارى كه در يك كتاب آمده اگر كتابى محكم و در عين حال فصل فصل باشد همه آن فصلها به اصلى واحد بر مى‏گردد، و اگر معانى بسيارى به يك اصل واحد برگردد، آن اصل واحد اصلى خواهد بود محفوظ در ميان تمامى آن فصلهاى جدا از هم، اصلى خواهد بود كه در عين واحد بودنش اگر شكافته شود به صورت همان تفاصيل در مى‏آيد، و اگر آن تفاصيل فشرده شود به صورت همان اصل واحد بر مى‏گردد، و همه اين واقعيات روشن است و هيچ شكى در آن نيست.

و بر اين اساس، اينكه فرموده" آيات اين كتاب در آغاز محكم بود و سپس مفصل شد" معنايش اينست كه آيات كريمه قرآن با همه اختلافى كه در مضامين و با همه تشتتى كه در مقاصد آنها است به يك معناى بسيط (بدون جزء و بعض) بر مى‏گردد، و همه غرض واحدى را دنبال مى‏كنند، غرضى را كه در آن نه كثرت است و نه تشتت، به نحوى كه هر آيه از آيات آن در عين اينكه مطلب خود را بيان مى‏كند، در عين حال غرضى را در نظر دارد كه چون روح در
كالبد آن آيه و همه آيات دويده است، و حقيقتى را افاده مى‏كند كه همه آيات قرآن در مقام افاده آن حقيقت مى‏باشند.


(1) تفسير روح المعانى، ج 11، ص 202.

/ 573