سيزدهم
اين كه ميت را در وقت كفن كردن رو بقبلهبخوابانند مثل حال احتضار يا بنحو حال نماز (تتمة) در نوشتن قرآن وادعيه بر كفن خوب است
مراعات احتياط شود باين معنى كه بجائى از كفن بنويسند كه مامون از تلويث باشد وخلاف احترام
نشود واگر قرآن ودعاها را بر وصله يا پارچه بنويسند ودر بالاى سينه يا بالاى سر او گذارند بهتر است
فصل بيست ويكم در مكروهات كفن است
وان چند چيز است :اول
بر بدن او را بآهندوم
استين وتكمه گذاشتن در پيراهنى كه تازه درست مىكنند واگر او را در پيراهنملبوس او كفن كنند تكمه هاى او را بكنند لكن در استين آن باكى نيست
سيم
تر كردن ريسمانىكه كفن را بان مىدوزند باب دهن
چهارم
بخور دادن كفن را ببوهاى خوش بلكه خوشبو كردنآن اگر چه بغير بخور باشد بلى مستحب است خوشبو كردن آن بكافور وذريره
پنجم
رنگ سياهداشتن
ششم
بسياهى بر آن نوشتنهفتم
كفن كردن بكتان چه خالص باشد چه ممزوجهشتم
ممزوج بودن پارچه آن بابريشم بلكه احوط ترك آن است مگر در صورتيكه خليط آنبيشتر باشد
نهم
مماكسه كردن در خريد آندهم
عمامه را بى تحت الحنك بر سر ميت به پيچنديازدهم
چركين بودن كفن ونظيف نبودن آندوازدهم
دوختن پارچه هاى آن بلكه مستحب استكه هر قطعه آن يك پارچه باشد چنانچه بعضى از علما گفته اند
فصل بيست ودوم در حنوط
است
وان ماليدن كافور است ببدن ميت بدان كه واجب است ماليدن كافور بهفت موضعى كه دروقت سجده بر زمين گذاشته مىشود كه پيشانى ودو كف دست ودو زانو ودو انگشت ابهام پاها
است ومستحب است ماليدن بسر بينى نيز بلكه احوط است واحوط آنست كه مسح بدست بلكه
بگودى كف دست واقع شود وبعيد نيست استحباب ماليدن آن بزير بغل ودر گودى زير گردن
وبيخ رانها وباطن كفين بلكه بر جميع مفاصل وهر جا كه بوى بد از آن بيايد وشرط
است در آن اين كه بعد از غسل دادن يا تيمم باشد پس پيش از آن صحيح نيست وجايز است پيش از
تكفين وبعد از آن يا بعد از پوشانيدن لنگ وبهتر اين است كه پيش از تكفين باشد وبايد كافور
طاهر ومباح وتازه باشد پس كفايت نمىكند كافور كهنه كه بوى آن زائل شده باشد
وبايد نرم باشد