جايز باشد اعاده ان بنماز عصر لكن قدر متيقن از جواز اعاده صورت اول است ولى امام يا ماموم نماز
ظهر را كه بجماعت خوانده اند اگر بخواهند دوباره آن را بنماز ظهر بجماعت اعاده كنند استحباب ان مشكل
است وهم چنين اگر دو نفر مثلا نماز ظهر را بفرادى خوانده اند وبخواهند همان نماز را اعاده كنند
بجماعت كه يك كدام بديگرى اقتدا كند بدون انكه ديگرى كه نماز ظهر را نكرده باشد در جماعت
انها داخل شود جواز ان مشكل است
(مسألة 20) هر گاه بعد از اعاده نماز بجماعت معلوم شود
كه نمازيكه اول بجا اورده باطل بوده اكتفا بمعاده نمايد
(مسألة 21) در نماز معاده اگر بخواهد
قصد وجه كند نيت استحباب كند نه وجوب بنابر اقوى
باب دوازدهم در احكام خللى كه در نماز واقع مى شود
ودر ان چند فصل است :فصل اول در معنى خلل واقسام ان واحكام سهويات است
بدان كه مراد بخلل ان است كهچيزهائيكه وجود ان يا عدم ان در نماز معتبر است بعمل نيايد
(مسألة 1) خلل كه در نماز واقع
مىشود يا بزياد كردن چيزى در نماز است يا بكم كردن ان وهر كدام از زياده ونقيصه يا از روى عمد
واختيار است يا بسبب جهل يا سهو واضطرار يا باكراه يا بسبب شك در ان اما زياده پس يا بزياده كردن
ركعت در نماز است يا بزياد كردن ركن يا بزياد كردن جزء واجبى غير ركنى يا بزياد كردن جزء ندبى
مثل زياد كردن قنوت در غير ركعت دويم يا بجا اوردن ان در غير محل خود ونقيصه هم يا بنقصان
ركعت در نماز است يا بنقصان شرط ركنى مثل طهارت از حدث وقبله يا بنقصان شرط غير ركنى
يا بنقصان جزء ركنى يا غير ركنى يا بتغيير كيفيت مثل تغيير جهر واخفات يا ترتيب يا موالات
(مسألة 2) خلل عمدى موجب بطلان نماز است بتمام اقسام ان بزياده باشد يا نقصان هر چند باخلال
حرفى از قرائت يا ذكر باشد بلكه باخلال حركت وسكون ان يا اخلال بموالات ما بين حروف كلمات
يا آيه از ان يا اخلال بموالات مابين افعال نماز وهم چنين در صورتيكه بسبب سهو يا اضطرار اخلال
بموالات كند مثل انكه در بين كلمه سرفه كند وموالات كلمه بهم خورد وعمدا آن را تدارك نكند
بتكرار كلمه
(مسألة 3) هر گاه بسبب جهل بحكم چيزى در نماز كم يا زياد كند پس اگر شرط
ركنى را كم كند مثل انكه بى وضو يا پشت بقبله يا بحد راست وچپ نماز بخواند يا ركعت يا ركوع
يا غير ان از اجزاء ركنيه را كم يا زياد كند نماز باطل است واگر اجزاء يا شرايط غير ركنيه را جهلا
كم يا زياد كند احوط بطلان نماز است هر چند اقوى اجراء حكم سهو است بر ان