كتاب الاعتكاف
بسم الله الرحمن الرحيمودر ان يك مقدمه ودو باب است
اما مقدمه
در بيان فضيلت اعتكاف وان سنت مؤكد استبمقتضاى آيات واخبار بسيار وحضرت رسول صلى الله عليه وآله هميشه در دهه اخر رمضان اعتكاف
مىنموده اند مگر در ساليكه جنگ بدر در ان واقع شد ودر سال بعد از ان قضاى آن را بعمل اورده اند
واز انحضرت منقول است كه اعتكاف دهه اخر رمضان برابر است با دو حج ودو عمره ومراد باعتكاف
ماندن در مسجد است بقصد عبادت بلكه بعيد نيست كافى باشد قصد خود ماندن كه عبادت است
هر چند در نيت قصد عبادت ديگر نداشته باشد لكن خلاف احتياط است واعتكاف صحيح است در
هر زمانى كه روزه در ان صحيح باشد وافضل اوقات ان شهر رمضان است بخصوص دهه اخر ان
واعتكاف دو قسم است واجب ومندوب واعتكاف واجب در صورتى است كه بنذر يا عهد يا قسم بر
خود واجب كرده يا بشرط در ضمن العقد يا باجاره ونحو انها ملتزم بان شده باشد پس در اصل شرع
مستحب است وبالعرض واجب مىشود وجايز است اعتكاف براى خود يا بنيابت از ميت وايا جايز
است بنيابت زنده بعمل اورد يا نه دو قول است وجواز ان بعيد نيست بلكه اقوى است وضرر ندارد
اعتبار روزه در ان با انكه روزه را بنيابت زنده نمىتوان بعمل اورد زيرا كه اعتبار روزه در ان تبعى
است نظير اعتبار نماز در طواف كه جايز است طواف از حى با انكه نماز هم بنيابت زنده مشروع نيست
:
باب اول در شرايط صحت اعتكاف
وان چند چيز است :اول
ايمان واعتكاف غير مؤمن باطل استدويم
عقل پس صحيح نيست از مجنون هر چندادوارى باشد كه در وقت جنون او باطل است وهم چنين باطل است اعتكاف مست وغير او از كسانيكه
فاقد العقل باشند