است آن را بشكند و ضامن نيست قيمت ساختن آن را بلى اگر از اصل آن چيزى تلف كند ضامن است
و اگر احتمال دهد كه صاحب آن تقليد مىكند كسى را كه جايز مىداند نگاه داشتن آن را يا آنكه در آنيه
بودن آن خلاف باشد جايز نيست متعرض آن شدن
(مسألة 22) اگر شك شود در ظرفى كه آيا از
طلا و نقره است يا از چيز ديگر استعمال آن جايز است و هم چنين است اگر شك شود در صدق اتيه
بودن بر آن در اين صورت نيز مانعى از استعمال ندارد
(مسألة 23) بست تفنگ و طپانچه و عصاى نقره
گرفته و لوح و صفحه كه لب گردان ندارد و قنديل مشبك به قسمى كه چيزى در آن قرار نگيرد عيب
ندارد و نقره كوب و طلا كوب ومطلا ومفضض عيب ندارد و ظرفى كه بميل يا مفتول طلا و نقره بست
زده باشند يا دور لب آن را طلا يا نقره گرفته باشند عيب ندارد لكن اگر چيزى از آن بياشامد بايد لب را
بر آن كناره نگذارند و بقلم و ميل طلا و نقره چيزى نوشتن و سرمه كشيدن حلال است.
باب چهارم در احكام و مسائل متعلقه به تخلى
و در آن چند فصل است:فصل اول در احكام تخلى است
(مسألة 1) واجب است در حال تخلى بلكه در سائر احوالپوشانيدن عورت خود را از ناظر محترم يعنى كسى كه نظر كردن او حرام باشد خواه محرم باشد يا غير
محرم مرد باشد يا زن حتى از مجنون و طفل مميز نيز و عورت مرد قبل و دبر و بيضتان است و در زن قبل
ودبر است و آن چه لازم است پوشانيدن لون بشره است نه حجم اگر چه ستر آن نيز احوط است و اما
شبح ولو آن چيزى است كه ديده مىشود در حالى كه ساتر رقيق و نازك باشد ستر آن لازم است و در
حقيقت ستر آن ستر لون است
(مسألة 2) فرقى نيست در حرمت نظر كردن ما بين عورت مسلم
و كافر بنا بر اقوى
(مسألة 3) مراد از ناظر محترم من عداى طفل غير مميز وزوج وزوجه ومملوكه ومحلله
است پس نظر كردن هر يك از زوجين به عورت ديگرى و هر يك از مالك ومملوكه به ديگرى و هر يك
از محلله و محلل له جايز است و جايز نيست نظر كردن زن به عورت مملوكه يا مملوك خود و هكذا به عكس
(مسألة 4) جايز نيست از براى مالك نظر كردن به عورت مملوكه خود هر گاه زوجه غير يا محلله غير
يا در عده ديگرى باشد و هر گاه كنيز مشترك ما بين دو مالك باشد جايز نيست از براى هيچ كدام نظر
كردن به عورت آن كنيز و هم چنين است عكس
(مسألة 5) واجب نيست پوشانيدن رانها و موهائى
كه روئيده است اطراف عورت بلى مستحب است پوشانيدن ناف تا زانو بلكه تا نصف ساق