اين شرط فروعى دارد كه آنها را بيان مى كنيم:الف - اين كه شير زن در پى ازدواج پديد آمده باشد، پس اگردوشيزه اى شير در سينه او روان شود وكودكى را با آن شير تغذيه كند،اين شير موجب محرميت او نمى شود وبر پايه احاديث رسيده پيوندى را به وجود نمى آورد، ولى احتياط آن است كه از ازدواج با آن كه اصطلاحاً مادر رضاعى يا خواهر رضاعى ناميده مى شود پرهيزگردد.ب - اگر زنى - والعياذ باللَّه - زنا داد وحامله شد ووضع حمل كردوسپس كودكى را با شير خود تغذيه كرد، اين شير موجب محرميت اونمى گردد وبر حسب نظر مشهور فقهاء، واحتياط آن است كه مانندمسأله پيشين پرهيز شود.ج - اگر مردى با زنى به گمان اين كه همسر اوست نزديكى كند - كه در اصطلاح فقهى شبهه ناميده مى شود - وآن زن حامله شود وطفلى به دنيا آورد، فراگيرى محرميت با اين شير، موافق احتياط است.د - اگر زن حامله اى طلاق داده شود وسپس وضع حمل كندوكودكى را شير دهد موجب محرميت مى شود، زيرا اين شير به واسطه ازدواج صحيح پديد آمده است.ه - اگر زن حامله اى طلاق داده شود وسپس وضع حمل كندودوباره به عقد مرد ديگرى در آيد وكودكى را شير دهد، محرميت پديد مى آيد، ولى صاحب شير همسر اول اوست، بنابراين همسراول پدر رضاعى آن كودك به شمار مى آيد نه همسر دوم زن، مگر آن كه از نو حامله شود وشير اول قطع گردد ودوباره شير در سينه او پديدآيد كه فقها گفته اند: اين شير از آن شوهر دوم است واو پدر رضاعى كودك است نه شوهر اول.اگر ما از نظر علمى امكان يافتيم منشأ شير را شناسايى كنيم ودريابيم كه آيا اين شير از حاملگى اول است يا دوم بايد به علم عمل كنيم وصاحب شير )همسر اول يا دوم( را پدر رضاعى طفل بشماريم.