هرگاه شمار شير دادن به پانزده رسيد اين شير گوشت مى روياندوخون پديد مى آورد، اما اگر ده بار شير دادن توانست استخوانى رااستوار گرداند يا گوشتى را بروياند يا خونى را پديد آورد ظاهراً كفايت مى كند ودر غير اينصورت خير.وبراى هر يك بار شير دادن شروطى وجود دارد بدين شرح:1 - اينكه يك نوبت شير دادن، عرفاً كامل باشد، وعلامت آن اين است كه كودك سيرآب مى شود ودهان از پستان برمى گيرد وچه بساخواب او را بربايد، اما اگر از پستان ناراحت شد يا به كسى توجه كردكه با او بازى مى كند وپستان را رها كرد وسپس به خوردن شير روى آورد نوبت جديدى در شير خوارگى شمرده نمى شود ودر واقع تكميل نوبت اول است.2 - اينكه دفعات شيرخوارگى پى در پى باشد پس اگر دو زن شيرده به تناوب )يكى در ميان( به كودك شير دهند كفايت نخواهدكرد حتى اگر اين دو زن همسر ان يك مرد باشند.آرى، اگر به كودك مقدار اندكى شير يا قندآب در اثناى شيرخوارگى داده شود به گونه اى كه شير زن شيرده غذاى اصلى اوشمرده شود كه گوشت وخون از آن پديد مى آيد، به توالى زيان نمى رسد. اما اگر پديد آمدن گوشت وخون بواسطه غذا ياآشاميدنى، يا بواسطه هر دو آن به علاوه شير شيرده پديد آيد، ايجادمحرميت بعيد مى نمايد.3 - اينكه شير خوارگى مستقيماً از طريق پستان صورت پذيرد، اماأگر شير را از پستان بدوشند وسپس به كودك بدهند، به نظر غالب فقها موجب محرميت نمى شود، زيرا ديگر رضاع ناميده نمى شودواحتياط بهتر است بويژه اگر با اين شير گوشت وخون پديد آيد.اما در صورتيكه مكيدن پستان بوسيله لوله اى انجام شود كه به پستان متصل است زيانى نمى رساند، زيرا فقها اين مورد را رضاع مى شمرند واين قيد در شير خوارگى يك شبانه روز نيز آمده است.4 - برخى از فقها شرط كرده اند كه شير خوارگى بايد در حيات زن شيرده صورت پذيرد، پس اگر طفل شيرخوار آخرين نوبت شيرش راپس از مرك زن شيرده بخورد كفايت نمى كند، زيرا رضاع ناميده نمى شود ودر چنين موردى نبايد احتياط ترك گردد.