تفسیر کوثر جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر کوثر - جلد 4

یعقوب جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جاى بالايى نشسته اند و بر اوضاع قيامت اشراف دارند. اين مطلب مضمون چندين روايت است.

3 ـ آنها عباس، حمزه، على و جعفر طيار هستند. اين سخن در روايتى آمده است.

4 ـ آنها عدول مؤمنان هستند كه شاهد اعمال مردم خواهند بود.

5 ـ آنها كسانى هستند كه در راه خدا شهيد شده اند ولى به پدران خود نافرمانى كرده اند.

6 ـ آنها اولاد زنا هستند (كه ايمان و عمل صالح دارند).

7 ـ آنها فرشتگان هستند. اين احتمال از كسى به نام ابومجلز نقل شده است.

8 ـ منظور از آنها مؤمنينى از جنّ هستند.

در ميان اين وجوه و اقوال، آنچه از همه مهمتر است و قايل بيشترى دارد و روايات هم آن را تاييد مى كند دو قول است:

نخست اينكه منظور از آنها انبيا و اوليا و معصومين(ع) هستند كه مشرف بر اهل بهشت و اهل جهنم و اوضاع قيامت هستند و اين سخنان را كه قرآن نقل مى كند آنها به بهشتيان و دوزخيان خواهند گفت.

دوم اينكه منظور از آنها آن گروه از مؤمنان هستند كه اعمال نيكشان با گناهانشان يكسان است و آنها نه لايق بهشت و نه مستحق جهنم هستند.

روايات از اهل سنت درباره تعيين اهل اعراف بسيار اندك است و در صحاح سته آنها حديثى در اين باره نيافتيم. طبرى در تفسير خود دو روايت از پيامبر نقل مى كند و سند هر دو روايت راضعيف مى داند. در يكى از آنها گفته شده كه منظور، آن گروه از شهيدان راه خدا هستند كه از پدران خود اطاعت نكرده اند و در ديگرى آمده كه آنها كسانى هستند كه حسناتشان آنها را از آتش بيرون كرده ولى به بهشت وارد نساخته است. البته طبرى رواياتى هم از صحابه نقل مى كند كه سند آن به پيامبر نمى رسد.(1)اين در حالى است كه روايات از طريق شيعه و ائمه معصومين(ع) فراوان رسيده و ما بعضى از آنها را نقل مى كنيم و در آخر به جمع بندى آنها و اظهار نظر نهايى خواهيم پرداخت.

رواياتى كه در اين باره نقل شده سه دسته اند:

دسته اول رواياتى كه اهل اعراف را به ائمه معصومين(ع) و صلحا تفسير كرده اند و ما چند نمونه از آنها را در زير مى آوريم:

ـ عن امير المؤمنين (ع) قال: نحن الاعراف نعرف انصارنا باسمائهم و نحن الاعراف الذين لايعرف الله الا عن سبيل معرفتنا و نحن الاعراف نوقف يوم القيامة بين الجنّة و النار فلايدخل الجنة الا من عرفنا و عرفناه و لايدخل النار الا من انكرنا و انكرناه(2)

اميرالمؤمنين(ع) فرمود: اعراف، ما هستيم كه ياران خود را مى شناسيم. اعراف ما هستيم كه خداوند جز از طريق شناخت ما شناخته نمى شود اعراف ما هستيم كه روز قيامت ميان بهشت وجهنم مى ايستيم; پس وارد بهشت نمى شود مگر كسى كه ما را بشناسد و ما او را بشناسيم و وارد آتش نمى شود مگر كسى كه ما را انكار كند و ما او را انكار كنيم.

ـ عن ابى جعفر(ع) فى قول الله، عزّوجل: وعلى الاعراف رجال يعرفون كلابسيماهم قال: الأئمة منا اهل البيت فى باب من ياقوت احمر على سورالجّنة يعرف كلّ امام منا مايليه.(3)امام باقر (ع) درباره اين سخن خداوند: و بر اعراف، مردانى هستند كه همه را از قيافه شان مى شناسند فرمود: منظور از اعراف، امامان از ما خاندان است كه در دروازه اى از ياقوت سرخ بر حصار بهشت قرار مى گيرند و هر امامى امام بعدى را مى شناسد.

1 - طبرى، جامع البيان، ج 5، ص 194.

2 - تفسير فرات كوفى، ص 143.

3 - بحار الانوار، ج 8، ص 335.

/ 149