تفسیر کوثر جلد 4
لطفا منتظر باشید ...
(272-328 هجرى) برجاى مانده است،(1) حضور رسم قياسى به خوبى مشهود است و كلماتى مانند: الظالمون، ياهامان، كاذبين، فاخذناه، فنبذناهم، جعلناهم با الف نوشته شده، در حالى كه مى دانيم اين كلمات در رسم عثمانى چنين است: الظلمون، يهمن، كذبين، فاخذنه، فنبذنهم، جعلنهم. اوج اين تحول را در قرآنى به خط ابن بواب (متوفى 391 هجرى) خطّاط معروف بغدادى مى بينيم كه همزمان با تحول خط نسخ توسط اين خطاط برجسته، قرآن به صورت قياسى كتابت شده است.(2) همچنين در قرآنى كه به خط ياقوت مستعصمى در دست است(3) همين حالت را مى بينيم. چندين قرن بود كه در شرق بلاد اسلامى، قرآن نوعاً به رسم قياسى نوشته مى شد و هزاران قرآن با اين شيوه تحرير يافت كه هم اكنون زينت بخش كتابخانه ها و خانه هاى مردم است، تا اين كه در قرن چهاردهم هجرى در مصر بار ديگر رسم الخطّ عثمانى مطرح شد و بعضى از علماى الازهر لزوم متابعت از رسم الخط عثمانى و شيوه صحابه در تحرير قرآن را مطرح كردند و به دنبال آن مصحفى به خط محمدبن على بن خلف حسينى با رسم الخط عثمانى كتابت شد و زير نظر بعضى از علماى الازهر چاپ و منتشر گرديد و اين نسخه مبناى كتابت هاى بعدى از جمله نسخه عثمان طه، كاتب سورى، قرار گرفت و در بسيارى از كشورهاى اسلامى مقبوليت يافت و در ايران نيز شيوع پيدا كرد و در كنار قرآن هاى متداول كه همگى با خط قياسى بود قرار گرفت كه هدف از آن، همسويى و هماهنگى با ديگر كشورهاى اسلامى بود.ما تصور مى كنيم پيروى از يك شيوه متروك كه مشكلات عمده اى براى