تفسیر کوثر جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر کوثر - جلد 4

یعقوب جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در مقابل اكثريت كافران و گمراهان كه خود را توجيه مى كنند و هدايت يافته مى انگارند كسانى هم هستند كه حق را شناخته اند; ولى به خاطر جاه طلبى و رياست جويى و منافع مادى از آن پيروى نمى كنند; مانند بسيارى از دانشمندان يهود و نصارى كه در عصر پيامبر اسلام حقانيت اسلام را به خوبى مى دانستند ولى براى حفظ موقعيت و مقام خود، از آن روى برتافتند و كافر شدند.

همانگونه قرآن خبر مى دهد كه آنان پيامبر اسلام را مانند فرزندان خود مى شناختند (بقره/146) و درباره فرعونيان اظهار مى دارد كه با وجود يقينى كه به حقانيت موسى داشتند، او را انكار نمودند (نمل/14)

يا بَنى آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِد وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لاتُسْرِفُوا اِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ (* ) قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللّهِ الَّتى أَخْرَجَ لِعِبادِه وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِىَ لِلَّذينَ آمَنُوا فِى الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْم يَعْلَمُونَ (* )

اى فرزندان آدم! زينت خود را نزد هر مسجدى داشته باشيد و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد; همانا او اسراف كنندگان را دوست ندارد(31) بگو زينت خدا را كه براى بندگان خود قرار داده و نيز روزيهاى پاكيزه او را چه كسى حرام كرده است؟ بگو آن در زندگى دنيا براى مؤمنان هم هست در حالى كه در روز قيامت مخصوص آنهاست. اينچنين آيات خود را براى گروهى كه مى دانند تفصيل مى دهيم(32)

نكات ادبى

1 ـ زينة آرايش، لباسى كه براى تجمل و آرايش باشد. از زين مشتق شده و در آن انجام كارى است كه باعث جلب توجه مردم باشد; در مقابل شين كه انجام كارهاى نفرت آور است.

2 ـ مسجد محل سجده و عبادت، احتمال دارد كه مسجد در اينجا اسم زمان باشد يعنى وقت سجده و منظور از آن اوقات نماز باشد.

3 ـ اسراف تجاوز از حد، ميل به افراط، مصرف بيش از نياز.

4 ـ قل من حرّم استفهام انكارى است.

5 ـ خالصة منصوب است به جهت حال بودن و آن حال از طيبات است.

تفسير و توضيح

آيه (31) يا بنى آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد ... : در زمان جاهليت معاصر پيامبر اسلام، يكى از رسمهاى غلط اعراب جاهلى اين بودكه هنگام ورود مسجدالحرام يا مسجد منا لباسهاى خود را مى كندند و لخت و عريان وارد مسجد مى شدند و آن را نوعى تقرّب به خدا مى دانستند. خداوند در اين آيه كه خطاب به بنى آدم است و شامل مؤمن و كافر مى شود، دستور مى دهد كه موقع رفتن به مسجد، لباس خود را كه مايه زينت و آرايش است با خود داشته باشيد.

اين حكمى از احكام اسلام است كه انسان در حال نماز و رفتن به سوى مسجد كه از حالتهاى معنوى انسان است نيز لباس بپوشد و خود را بيارايد و با وقار و شخصيت وارد مسجد شود و نماز بخواند. اين نوعى جمع كردن ميان دين و دنيا و امور مادى و معنوى است و اسلام دين زندگى است و ترك دنيا و لذتها و تجملات دنيا را يك ارزش نمى داند بلكه دستور مى دهد كه حتى در حال نماز و ورود به مسجد هم انسان لباس زينتى خود را داشته باشد. در روايت آمده كه امام حسن (ع) در حال نماز زيباترين لباس خود را مى پوشيد.

اينكه بعضى با اين جمله از آيه، استدلال به وجوب ستر عورت در حال نماز مى كنند استدلال بى موردى است و آيه در مقام تشريع اين حكم نيست بلكه در مقام بيان اين مطلب است كه پوشيدن لباس زينتى حتى در حال نماز، كار بدى نيست آنگونه كه بعضى از اعراب جاهلى مى پنداشتند، و فرمان مى دهد كه شما لباس زينتى را در حال نماز بپوشيد و اضافه مى كند كه بخوريد و بياشاميد ولى اسراف نكنيد و بدينگونه اعلام مى دارد كه استفاده از نعمتهاى مادى و پوشيدن لباس و خوردن و آشاميدن، كار ناپسندى نيست.

بنابراين هر سه امرى كه در آيه آمده، براى بيان مباح بودن و مطلوب بودن اين كارهاست و چنين نيست كه امر اول براى تشريع يك حكم و دو امر ديگر براى اباحه باشد.انسان طبيعتاً خود به پوشيدن لباس زينتى و خوردن و آشاميدن علاقه مند است و به آن روى مى آورد و اينكه در آيه به اينها دستور مى دهد براى بيان اين مطلب است كه اين كارها حرام نيست و در عين حال يك نوع راهنمايى است كه انسان لباس بپوشد و درست بخورد و بياشامد و در خوردن و آشاميدن زياده روى نكند. اينكه در ادامه آيه از اسراف و افراط در خوردن برحذر مى دارد براى آن است كه اين اجازه سبب نشود كه گروهى در مصرف خوراكيها اسراف كنند و از حالت اعتدال بيرون روند.

اسراف و زياده روى در مصرف از يك سو براى سلامتى انسان زيان آور است و پرخورى باعث پيدايش بيماريهاى مهلكى مى شود و از سوى ديگر اقتصاد جامعه را تباه مى كند و مهمتر اينكه جامعه را به سوى رفاه زدگى و تجمل پرستى سوق مى دهد و اين از عوامل حتمى سقوط يك جامعه است و سبب مى شود كه جامعه از ارزشهاى معنوى و اخلاقى نهى شود و از خدا و مكتب انبيا فاصله بگيرد.

براى بازدارى جامعه از اسراف و زياده روى در مصرف، ضمن اينكه مردم را از اين كار نهى مى كند، مى فرمايد: خداوند اسرافكاران را دوست ندارد و آنها را در رديف كافران و ستمگران و فاسقان قرار مى دهد . در آيات مختلف نيز چنين آمده كه خدا آنها را دوست ندارد.

آيه (32) قل من حرّم زينة الله التى اخرجت لعباده ... : مطلبى كه در آيه پيش آمد، در اين آيه پيگيرى مى شود و با يك حالت انكار مى پرسد: چه كسى زينت خدا را كه بر بندگان خود پديد آورده و نيز روزيهاى پاكيزه او را حرام كرده است؟ اين پرسش از كسانى است كه گمان مى كردند ترك دنيا و لذتهاى آن باعث تقرب به خدا مى شود و همچنين شامل مشركان مى شود كه بعضى از گوشتهاى حلال را بر خود حرام كرده بودند; مانند خوردن گوشت حيواناتى كه به آنها بحيره و سائبه و حام و وصيله مى گفتند (رجوع شود به تفسير آيه 103 از سوره مائده) و يا از پوشيدن لباس، در حال طواف و عبادت خوددارى مى كردند، و هم شامل نصارى مى شود كه ترك دنيا و رهبانيت را از مظاهر دين خود مى دانستند.

اسلام دين زندگى است و به تمام نيازهاى واقعى انسان توجه دارد و درعين حال كه انسان را به عبادت و رياضتهاى معنوى فرامى خواند تا روح او را پرورش دهد، او را در استفاده بهينه از لذايذ مادى و نعمتهاى دنيوى نيز راهنمايى مى كند و در اعمال غرايز بشرى او را كمك مى كند و دستور مى دهد كه انسان ازدواج كند خوب بخورد و خوب بياشامد و از امكانات موجود در طبيعت استفاده كند و در آبادى دنيا بكوشد و صد البته در كنار اين راهنمايى ها او را از دنياپرستى و بى بندوبارى و فحشا منع مى كند و نيز از مصرف چيزهايى كه پاكيزه نيستند و با طبع سالم بشر تناسب
ندارند، مانند شراب و گوشت خوك و مال حرام، پرهيز مى دهد. اسلام همواره به سلامت جامعه مى انديشد و نيازهاى واقعى را در نظر مى گيرد و يك سونگرى نمى كند.آيه شريفه پس از پرسش، تصريح مى كند كه اين زينتها و روزيهاى پاك در دنيا براى مؤمنان است يعنى خداوند در اصل، آنها را براى انسانهاى با ايمان آفريده، هرچند كه كافران نيز از آن استفاده مى كنند; ولى در آخرت استفاده از اين نعمتها ويژه مؤمنان است و تنها آنان از اين لذايذ بهره مند هستند و كافران از آن محروم خواهند شد.

فرق دنيا و آخرت در همين است; در دنيا اگرچه در اصل، همه چيز براى مؤمن است هم مؤمن و هم كافر از امكانات موجود استفاده مى كنند چون كافر نيز در حالت تكليف زندگى مى كند و همواره احتمال ايمان آوردن او وجود دارد. ولى در آخرت ديگر چنين وضعى نخواهد بود و ايمان كافران سودى نخواهد داد و تمام نعمتها به مؤمنان اختصاص خواهد يافت. كافر جز نوميدى و حرمان نصيبى نخواهد داشت.

در پايان آيه براى تاكيد بر اهميت مطلبى كه در آيه آمده، اظهار مى دارد كه ما اينگونه آيات خود را براى كسانى كه مى دانند، به تفصيل و روشنى بيان مى كنيم. اينكه مى فرمايد ما آيات خود را براى گروه عالمان بيان مى كنيم، اشاره به اين است كه فقط عالمان و كسانى كه به سخنان خدا گوش هوش مى سپارند، از اين آيات بهره مند مى شوند و جاهلان و مغرضان از فهم و درك درست آيات خدا بى بهره اند آنان كران و كوران و گنگانند و كفر و گناه پرده اى ضخيم در برابر بينش آنها كشيده است.

چند روايت 1 ـ كان الحسن بن على (ع) اذا قام الى الصلاة لبس اجود ثيابه فقيل له فى ذلك فقال: ان الله جميل يحبّ الجمال فاتجمّل لربى و قرء الايه.(1)امام حسن مجتبى (ع) وقتى به نماز مى ايستاد بهترين لباس خود را مى پوشيد. در اين باره چيزى به او گفتند. پس فرمود: همانا خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد و اين آيه را خواند. (منظور، آيه يا بنى آدم خذوا زينتكم ... مى باشد)

2 ـ امام صادق (ع) به بعضى از اصحاب خود تكيه كرده بود كه عباد بن كثير او را ديد در حالى كه آن حضرت لباس زينتى زيبايى پوشيده بود. پس گفت: اى ابوعبدالله تو از خاندان نبوّتى و پدرت نيز چنين بود. اين لباس زينتى چيست كه پوشيده اى؟ خوب بود كه پايين تر از اين را مى پوشيدى. پس به او فرمود: ويلك يا عباد من حرّم زينة الله التى اخرج لعباده و الطيبات من الرزق ان الله عزوجل اذا انعم على عبد نعمة احبّ ان يراها عليه ليس بها بأس ...(2)

واى بر تو اى عباد! چه كسى زينت خدا و روزيهاى پاكيزه را كه بر بندگانش پديد آورده حرام كرده؟ همانا خداوند دوست دارد وقتى به بنده اى نعمت مى دهد، آن را بر او ببيند. باكى بر آن نيست...

3 ـ عن امير المؤمنين (ع) فى حديث قال: واعلموا يا عباد الله ان المتقين حازوا عاجل الخير و آجله شاركوا اهل الدنيا فى دنياهم و لم يشاركهم اهل الدنيا فى آخرتهم، اباحهم الله فى الدنيا ماكفا هم به واغناهم قال الله عزوجل:

قل من حرّم زينة الله الى آخر الايه، سكنوا الدنيا بافضل ماسكنت واكلوها بافضل ما اكلت، شاركوا اهل الدنيا فى دنياهم فاكلوا معهم من طيبّات مايأكلون و شربوا من طيبات مايشربون ولبسوا من افضل مايلبسون، و سكنوا من افضل مايسكنون، و تزوّجوا من افضل مايتزوّجون، و ركبوا من افضل مايركبون واصابوا لذة الدنيا مع اهل الدنيا وهم غدا جيران الله يتمنون عليه فيعطهم مايتمنّون ...(3)

1 - تفسير عياشى، ج 2، ص 14.

2 - كافى، ج 6، ص 443.

3 - كنز الدقائق، ج 3، ص 478.

/ 149