زيارت رَجَبيَّة - ادعیه و زیارات عتبات مقدسه همراه با ترجمه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ادعیه و زیارات عتبات مقدسه همراه با ترجمه - نسخه متنی

بعثه مقام معظم رهبری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وَقائِدَالْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ، وَوالِدَ الاَْئِمَّةِ الْمَرْضِيّينَو پيشواى سفيدرويان و پدر امامان پسنديده (حق) و رحمتوَرَحْمَةُاللهِ وَبَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَىاسْمِاْللهِالرَّضِىِّ، وَوَجْهِهِخدا و بركاتش، سلام بر نام پسنديده خدا، و چهرهالْمُضِىءِ، وَجَنْبِهِ الْقَوِىِّ، وَصِراطِهِ الْسَّوِىِّ، اَلسَّلامُ عَلَىنورانى حق، و ذات نيرومند، و راه راست او، سلام برالاِْمامِ الْتَّقِىِّ الْمُخْلِصِ الْصَّفِىِّ، اَلسَّلامُ عَلَى الْكَوْكَبِامام با تقواى مخلص برگزيده، سلام بر اخترالْدُّرِّىِّ، اَلسَّلامُ عَلَى الاِْمامِ اَبِى الْحَسَنِ عَلِيٍّ وَرَحْمَةُرخشان، سلام بر امام حضرت ابوالحسن على(عليه السلام) و رحمتاْللهِ وَبَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلى اَئِمَّةِ الْهُدى، وَمَصابيحِخدا و بركاتش، سلام بر پيشوايان هدايتگر، و چراغهاىاْلدُّجى، وَاَعْلامِ التُّقى، وَمَنارِ الْهُدى، وَذَوِى اْلنُّهى،شب تار، و نشانههاى پرهيزكارى، و مشعلهاى هدايت، و صاحبان خردوَكَهْفِ الْوَرى، وَالْعُرْوَةِ الْوُثْقى، وَالْحُجَّةِ عَلى اَهْلِو پناه مردم، و ريسمان محكم خدا، و حجت (او) بر اهلاْلدُّنْيا وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلى نُورِ الاَْنْوارِ،دنيا و رحمت خدا و بركاتش بر او، سلام بر نور انواروَحُجَّةِ الْجَبّارِ، وَوالِدِ الاَْئِمَّةِ الاَْطْهارِ، وَقَسيمِ الْجَنَّةِو حجت پروردگار جبار، و پدر امامان اطهار، و قسمت كننده بهشتوَالنّارِ، الْمُخْبِرِ عَنِ الاْثارِ، الْمُدَمِّرِ عَلَى الْكُفّارِ، مُسْتَنْقِذِو دوزخ، و خبر دهنده آثار، فروريزنده (هلاكت) بر سر كفار، نجات بخشالشّيعَةِ الْمُخْلِصينَ مِنْ عَظيمِ الاَْوْزارِ، اَلسَّلامُ عَلَىشيعيان با اخلاص از گناهان سنگينبار، سلام برالْمَخْصُوصِ بِالطّاهِرَةِ التَّقِيَّةِ ابْنَةِ الْمُخْتارِ، الْمَوْلُودِ فِىآنكس كه مخصوص گشت به (همسرى) طاهره (آن بانوى) با تقوا دخت پيامبر مختار، و آن آقائى كهالْبَيْتِ ذِى الاَْسْتارِ، الْمُزَوَّجِ فِى السَّمآءِ بِالْبَرَّةِ الطّاهِرَةِمتولد شد در خانه مستور (كعبه) آن كه تزويج شد در آسمان به بانوى نيكوكار طاهرهالرَّضِيَّةِ الْمَرْضِيَّةِ والِدَةِ الاَْئِمَّةِ الاَْطْهارِ وَرَحْمَةُ اللهِمرضيه: مادر امامان پاك و رحمتوَبَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَى النَّبَأِ الْعَظيمِ الَّذى هُمْ فيهِخدا و بركاتش بر او، سلام بر آن خبر بس بزرگى كه دربارهاش اختلافمُخْتَلِفُونَ، وَعَلَيْهِ يُعْرَضُونَ، وَعَنْهُ يُسْأَلُونَ، اَلسَّلامُ عَلىكردند، اعمال و مردم بر او عرضه شود، و از او بازخواست شوند، سلام برنُورِ اللهِ الاَْنْوَرِ، وَضِيائِهِ الاَْزْهَرِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،روشنترين نور حق و درخشندهترين پرتوش، و رحمت خدا و بركاتش بر اواَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِىَّ اللهِ وَحُجَّتَهُ، وَخالِصَةَ اللهِسلام بر تو اى ولىّ خدا و حجتش و بنده خالص و مخصوصوَخآصَّتَهُ، اَشْهَدُ اَنَّكَ يا وَلِىَّ اللهِ وَحُجَّتَهُ، لَقَدْ جاهَدْتَخدا، گواهى دهم كه تو اى ولى خدا و حجت او كه تو در راهفى سَبيلِاللهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَاتَّبَعْتَ مِنْهاجَ رَسُولِ اللهِخدا جهاد كردى آنطور كه شايد، و پيروى كردى از طريقه رسول خداصَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَصلى اللّه عليه و آله، و حلال شمردى حلال خدا را، و حرام دانستى حرام خدا رااللهِ وَشَرَعْتَ اَحْكامَهُ، وَاَقَمْتَ اْلصّلاةَ، وَآتَيْتَ الْزّكاةَ،و بپاداشتى احكامش را، و اقامه كردى نماز را، و بدادى زكات را و امر كردىوَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَجاهَدْتَ فىبه معروف، و نهى كردى از منكر، و جهاد كردى درسَبيلِ اللهِ صابِراً ناصِحاً مُجْتَهِداً، مُحْتَسِباً عِنْدَ اللهِ عَظيمَراه خدا بردبارانه و خيرخواهانه و كوشا و پاداش جويانه در نزد خداى بزرگالاَْجْرِ حَتّى أتاكَ الْيَقينُ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ دَفَعَكَ عَنْ حَقِّكَتا آنكه مرگ تو فرا رسيد، پس لعنت كند خدا كسى كه تو را از حقت ممنوع كردوَاَزالَكَ عَنْ مَقامِكَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِكَ فَرَضِىَ بِهِو از مقامت بركنار كرد، و لعنت كند خدا كسى را كه اين جريان را شنيد و بدان خوشنود گشتاُشْهِدُ اللهَ وَمَلائِكَتَهُ وَاَنْبِيآءَهُ وَرُسُلَهُ اَنّى وَلِىٌّ لِمَنْ والاكَگواه گيرم خدا و فرشتگان و پيمبران و رسولانش را كه من دوستم با آنكس كه تو را دوست داردوَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداكَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ. و دشمنم با آنكس كه تو را دشمن دارد، سلام بر تو و نيز رحمت خدا و بركاتش بر تو باد. بعد خود را به ضريح مطهّر بچسبان و آن را ببوس وبگو: اَشْهَدُ نَّكَ تَسْمَعُ كَلامى، وَتَشْهَدُ مَقامى، وَاَشْهَدُ لَكَ ياگواهى دهم كه تو مىشنوى كلامم را، و مىبينى جايم را، و گواهى دهم دربارهات اىوَلِىَّ اللهِ بِالْبَلاغِ وَالاَْدآءِ، يا مَوْلاىَ يا حُجَّةَ اللهِ يا اَمينَ اللهِولى خداكه (وظيفهات را انجام دادى و) رساندى و پرداختى، اى مولاى من اى حجت خدا اى امين خدايا وَلِىَّ اللهِ، إنَّ بَيْني وَبَيْنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ ذُنُوباً قَدْ اَثْقَلَتْاى ولى خدا، براستى ميان من و ميان خداى عزوجل گناهانى است كه پشتم راظَهْرى، وَمَنَعَتْنى مِنَ الرُّقادِ، وَذِكْرُها يُقَلْقِلُ اَحْشآئى،سنگين كرده، و خوابم را گرفته، و يادآوريش اعضاء درونيم را بلرزه درآورده، ووَقَدْ هَرَبْتُ اِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَاِلَيْكَ، فَبِحَقِّ مِنَ ائْتَمَنَكَمن بسوى خداى عزوجل و بسوى تو گريختهام، پس بحق آنكس كه تو را امين برعَلى سِرِّهِ، وَاسْتَرْعاكَ اَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طاعَتَكَ بِطاعَتِهِراز خود كرده، و سرپرستى كار خلقش را به تو واگذارده، و طاعت تو را به طاعت خويش مقرون ساختهوَمُوالاتَكَ بِمُوالاتِهِ، كُنْ لى اِلَى اللهِ شَفيعاً، وَمِنَ النّارِو دوستى تو را بدوستى خودش پيوسته، تو شفيع من باش در درگاه خدا و، پناهم از دوزخمُجيراً، وَعَلَى الدَّهْرِ ظَهيراً. و پشت و پناهم باش، در پيش آمدهاى روزگارباز خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو: يا وَلِىَّ اللهِ، يا حُجَّةَ اللهِ، يا بابَ حِطَّةِ اللهِ، وَلِيُّكَ وَزائِرُكَاى ولى خدا، اى حجت خدا، اى باب آمرزش خدا، دوستت و زائرتوَالْلاّئِذُ بِقَبْرِكَ وَالنّازِلُ بِفِنآئِكَ وَالْمُنيخُ رَحْلَهُ فىو پناهنده به قبرت، و فرود آينده بدرگاهت و باراندازد درجِوارِكَ يَسْأَلُكَ اَنْ تَشْفَعَ لَهُ اِلَى اللهِ فى قَضآءِ حاجَتِهِجوارت از تو درخواست مىكند كه شفاعت كنى برايش به درگاه خدا در برآمدن حاجتشوَنُجْحِ طَلِبَتِهِ فِى اْلدُّنْيا وَالاْخِرَةِ، فَاِنَّ لَكَ عِنْدَ اللهِ الْجاهَو رسيدن به خواستهاش در دنيا و آخرت، كه براستى براى تو در پيش خدا منزلتىالْعَظيمَ، وَالشَّفاعَةَ الْمَقْبُولَةَ، فَاجْعَلْنى يا مَوْلاىَ مِنْبزرگ و شفاعتى پذيرفته است، پس اى مولاى من مرا مورد توجه خود سازهَمِّكَ وَاَدْخِلْنى فى حِزْبِكَ، وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلىو در زمره حزب خودت داخل گردان، و سلام بر تو و برضَجيعَيْكَ آدَمَ وَنُوح، وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى وَلَدَيْكَدو آرميده در كنارت: آدم و نوح، و سلام بر تو و بر دو فرزندتالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، وَعَلَى الاَْئِمَّةِ الطّاهِرينَ مِنْ ذُرِّيَّتِكَحسن و حسين و بر امامان پاك از ذرّيهات،وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ. و رحمت خدا و بركاتش بر تو باد

زيارت رَجَبيَّة

زيارت مىكنى در ماه رجب هر يك از امامان(عليهم السلام) را به اين زيارت: الْحَمْدُ للهِِ الّذَى اَشْهَدَنا مَشْهَدَ اَوْلِيائِهِ فى رَجَب،ستايش خدايى را سزاست كه ما را در ماه رجب به زيارتگاه اوليائش رسانيدوَاَوْجَبَ عَلَيْنا مِنْ حَقّهِمْ ما قَدْ وَجَبَ، وَصَلّىَ اللهُ عَلىو واجب كرد بر ما از حق ايشان آنچه را كه واجب بود و درود خدا برمُحَمَّد اْلمُنْتَجَبِ، وَعَلى اَوْصِيائِهِ اْلحُجُبِ، اَلّلهُمَّ فَكَمامحمد برگزيده و بر اوصياء در پس پردهاش، خدايا چنانچه ما رااَشْهَدْتَنا مَشْهَدَهُمْ فَاَنْجِزْ لَنا مَوْعِدَهُمْ، وَاَوْرِدْناموفق به زيارت مرقدشان كردى پس وعده آنها را نيز دربارهمَوْرِدَهُمْ، غَيْرَ مُحَلَّئينَ عَنْ وِرْد فى دارِ اْلمُقامَةِ وَاْلخُلْدِ،ما وفا كن و ما را در جاى ورود آنها وارد كن نه اينكه ما را از ورود در خانه اقامت و خلود دور سازندوَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ اِنّى قَصَدْتُكُمْ وَاعْتَمَدْتُكُمْ بِمَسْئَلَتىسلام بر شما كه براستى من شما را مقصود خويش قرار داده و در خواستهوَحاجَتى، وَهِىَ فَكاكَ رَقَبَتى مِنَ النّارِ، وَاْلمَقَرُّ مَعَكُمْو حاجتم به شما تكيه كردم و آن حاجت و خواستهام آزاديم از آتش دوزخ و جايگير شدنم با شما استفى دارِ اْلقَرارِ، مَعَ شيعَتِكُمُ اْلأَبْرارِ، وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ بِمادر خانه هميشگى با شيعيان نيكوكارتان و سلام بر شما به خاطر آنصَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، اَنَا سائِلُكُمْ وَامِلُكُمْ فيماشكيبايى كه كرديد و چه نيكو است سرانجام آن خانه بهشت، من از شما خواهم و آرزومند اِلَيْكُمُ التَّفْويضُ، وَعَلَيْكُمْ التَّعْويضُ، فَبِكُمْ يَجْبَرُشمايمدرآن چيزهايىكه دراختيار شما است وتعويض آن برعهده شمااستاْلمَهيضُ، وَيُشْفَى اْلمَريضُ، وَما تَزْدادُ اْلأَرْحامُ وَماپس بوساطت شما جوش خورد استخوان شكسته و درمان شود شخص بيمار و آنچه در رحمها زيادتَغيضُ، اِنّى بِسِرِّكُمْ مُؤْمِنٌ، وَلِقَوْلِكُمْ مُسَلِّمٌ، وَعَلىَ اللهِگردد يا كم شود همانا من به راز شما معتقدم، و به گفتار شما تسليمم و خدا رابِكُمْ مُقْسِمٌ فى رَجْعى بِحَوائِجى، وَقَضآئها وَاِمْضائهابه شما قسم مىدهم كه از اينجا كه بازگردم حوائجم را گرفته وبرآورده شده و به امضاء رسيده باشدوَاِنْجاحِها وَاِبْراحِها، وَبِشُؤُنى لَدَيْكُمْ وَصَلاحِها،وبدانها كامياب گشته وسختيش رفع شده باشد و نيز درباره كارهايم نزد شما، و اصلاحش را از او خواهموَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ سَلامَ مُوَدِّع، وَلَكُمْ حَوائِجَهُ مُودِعٌ،و سلام بر شما سلامى بعنوان خداحافظى از كسى، حاجتهاى خود را نزد شما سپردهيَسْئَلُ اللهَ اِلَيْكُمُ اْلمَرْجِعَ وَسَعْيُهُ اِلَيْكُمْ غَيْرُ مُنْقَطِع، وَاَنْو از خدا خواهد كه دوباره نزد شما آيد و راهش بسوى شما بريده نشود و نيز خواهميَرْجِعَنى مِنْ حَضْرَتِكُمْ خَيْرَ مَرْجِع اِلى جَناب مُمْرِع،كهخدا مرا از محضر شما به بهترين وجهى برگرداند، بسوى جايى سرسبز و خرم و زندگانى با وسعت ووَخَفْضِ مُوَسَّع، وَدَعَة وَمَهل اِلى حين الاَْجَلِ، وَخَيْرِگوارا و در خوشى و آسايش تا هنگام رسيدن مرگ و بهترين سرانجاممَصير وَمَحَلّ، فى النَّعيم اْلأَزَلِ وَاْلعَيْشِ اْلمُقْتَبَلِ، وَدَوامِو جايگاه در بهشت پرنعمت ازلى و زندگى آيندهاْلأُكُلِ وَشُرْبِ الرَّحيقِ وَالسَّلْسَلِ، وَعَلّ وَنَهَل لاسَأَمَ مِنْهُو خوراكيهاى هميشگى و نوشيدن شراب و آب پاكيزه و گوارا در چند باروَلا مَلَلَ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ وَتَحِيّاتُهُ عَلَيْكُمْ حَتَّىو يكبار كه نوشيدنش خستگى و ملال نياورد و رحمت خدا و بركات و تحيتهاى او بر شما باداْلعَوْدِ اِلى حَضْرَتِكُمْ، وَاْلفَوْزِ فى كَرَّتِكُمْ، واْلحَشْرِ فىتا هنگام بازگشت من به نزد شما و رستگار شدن در زمان رجعت شما و محشور شدن درزُمْرَتِكُمْ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ وَصَلَواتُهُ وَتَحيّاتُهُزمره شما و رحمت خدا و بركاتش و درودها و تحياتش بر شما بادوَهُوَ حَسْبُنا وَنِعْمَ اْلوَكيلُ. و او ما را بس است و نيكو وكيلى است.

در مبعث

زيارت امير مؤمنان(عليه السلام)

در شب و روز مبعث

چون خواستى در شب مبعث يا روز آن زيارت كنى حضرتاميرالمؤمنين(عليه السلام) رابردر حرم مطهر بايست و بگو: اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّگواهى دهم كه معبودى نيست جز خداى يگانه كه شريك ندارد، و گواهى دهم كهمُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَاَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِب اَميرَمحمد بنده و رسول او است، و على بن ابيطالب اميرالْمُؤْمِنينَ عَبْدُ اللهِ وَاَخُو رَسُولِهِ وَاَنَّ الاَْئِمَّةَ اْلطّاهِرينَمؤمنان بنده خدا و برادر رسول او است، و امامان طاهرينمِنْ وُلْدِهِ حُجَجُ اللهِ عَلى خَلْقِهِ. از فرزندانش حجتهاى بر خلق او هستند سپس پشت به قبله و رو به ضريح بايست و پس از صد مرتبه تكبير بگو: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ آدَمَ خَليفَةِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ياسلام بر تو اى وارث آدم خليفه خدا، سلام بر تو اىوارِثَ نُوح صَفْوَةِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ اِبْراهيمَوارث نوح برگزيده خدا، سلام بر تو اى وارث ابراهيمخَليلِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ مُوسى كَليمِ اللهِ،خليل خدا، سلام بر تو اى وارث موسى هم سخن خدا،اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ عيسى رُوحِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَسلام بر تو اى وارث عيسى روح خدا، سلام بر تويا وارِثَ مُحَمَّد سَيِّدِ رُسُلِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَاى وارث محمد آقاى رسولان خدا، سلام بر تو اى اميرالْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ المُتَّقينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَمؤمنان، سلام بر تو اى پيشواى پرهيزكاران، سلام بر تويا سَيِّدَ الْوَصِيّينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَصِىَّ رَسُولِ رَبِّاى آقاى اوصياء، سلام بر تو اى وصى رسول پروردگارالْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ عِلْمِ الاَْوَّلينَجهانيان، سلام بر تو اى وارث علم پيشينيانوَالاْخِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النَّبَأُ الْعَظيمُ، اَلسَّلامُو آيندگان، سلام بر تو اى خبر بسيار بزرگ، سلامعَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الْمُسْتَقيمُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَابر تو اى راه مستقيم، سلام بر تو اىالْمُهَذَّبُ الْكَريمُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِىُّ التَّقِىُّ،بس پاكيزه بزرگوار، سلام بر تو اى وصى پرهيزكار،اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الرَّضِىُّ الزَّكِىُّ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَاسلام بر تو اى پسنديده پاكيزه، سلام بر تو اىالْبَدْرُ الْمُضىءُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّديقُ الاَْكْبَرُ،ماه تابان، سلام بر تو اى صديق اكبراَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفارُوقُ الاَْعْظَمُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَاسلام بر تو اى، بزرگترين جدا كننده حق از باطل، سلام بر تو اىالسِّراجُ الْمُنيرُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ الْهُدى، اَلسَّلامُچراغ تابناك، سلام بر تو اى پيشواى هدايت، سلامعَلَيْكَ يا عَلَمَ التُّقى، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ الْكُبْرى،بر تو اى نشانه پرهيزكارى، سلام بر تو اى حجت بزرگ خدااَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خاصَّةَ اللهِ وَخالِصَتَهُ، وَاَمينَ اللهِسلام بر تو اى بنده خاص و خالص خدا و امانتدار اووَصَفْوَتَهُ، وَبابَ اللهِ وَحُجَّتَهُ، وَمَعْدِنَ حُكْمِ اللهِ وَسِرِّهِ،و برگزيدهاش، و باباللّه و حجتش و معدن حكم و راز اووَعَيْبَةَ عِلْمِ اللهِ وَخازِنَهُ، وَسَفيرَ اللهِ فى خَلْقِهِ، اَشْهَدُ نَّكَو گنجينه علم خدا و خزينهدارش و نماينده خدا در ميان خلقش، گواهى دهم كه تو براستىاَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَيْتَ الزَّكاةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِبرپا داشتى نماز را، و بدادى زكات را، و امر به معروفوَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَاتَّبَعْتَ الرَّسُولَ، وَتَلَوْتَ الْكِتابَو نهى از منكر كردى، و پيروى كردى از رسول خدا و تلاوت قرآن كردى آنطورحَقَّ تِلاوَتِهِ، وَبَلَّغْتَ عَنِ اللهِ، وَوَفَيْتَ بِعَهْدِ اللهِ، وَتَمَّتْكه شايسته تلاوتش بودى، و رساندى دين خدا را از جانب او، و وفا كردى به عهد و پيمان خدا، و كاملبِكَ كَلِماتُ اللهِ، وَجاهَدْتَ فِى اللهِ حَقَّ جِهادِهِ،شد بوسيله تو تماميت يافت كلمات خدا، و جهاد كردى در راه خدا آنطور كه شايسته جهاد بودوَنَصَحْتَ لِلّهِ وَلِرَسُولِهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَجُدْتَو خيرانديشى كردى براى خدا و رسولش صلى اللّه عليه و آله و در اين راهبِنَفْسِكَ صابِراً مُحْتَسِباً، مُجاهِـداً عَـنْ ديـنِ اللّهِ مُوَقِّـياًجان بر كف نهادى بردبارانه و پاداش جويانه، جهاد كردى، در راه دين خدا، و محافظت كردىلِرَسُولِاللهِ(صلى الله عليه وآله)، طـالِبـاً مـا عِـنْـدَ اللهِ، راغِباً فيـما وَعَدَاز رسول خدا به طلب آن پاداشى كه نزد خدا است، و به اشتياق آنچه خدا، وعده فرمودهاللهُ، وَمَضَيْتَ لِلَّذى كُنْتَ عَلَيْهِ شَهيداً وَشاهِداًبود، و هم چنان بر اين روش كه بودى از جهان رفتى در حال شهادت و گواه خلق بود و خلق بر تو ووَمَشْهُوداً، فَجَزاكَ اللهُ عَنْ رَسُولِهِ، وَعَنِ الاِْسْلامِ وَاَهْلِهِ،گواه بود، پس پاداشت دهد خدا از پيامبرش، و از اسلام و اهل اسلاممِنْ صِدّيق اَفْضَلَ الْجَزآءِ، اَشْهَدُ اَنَّكَ كُنْتَ اَوَّلَ الْقَوْمِجزاى امامى با صداقت به بهترين جزا، گواهى دهم كه براستى توئى نخستين افراداِسْلاماً، وَاَخْلَصَهُمْ اِيماناً، وَاَشَدَّهُمْ يَقيناً، وَاَخْوَفَهُمْ للهِِ،در (پذيرفتن) اسلام، و خالصترين ايشان در ايمان، و محكمترين آنها در يقين، و بيمناكترينشان از خداوَاَعْظَمَهُمْ عَنآءً وَاَحْوَطَهُمْ عَلى رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُو بزرگترين آنها در تحمّل رنج و مشقت، و با احتياطترين آنها نسبت به رسول خدا صلى اللّهعَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاَفْضَلَهُمْ مَناقِبَ، وَاَكْثَرَهُمْ سَوابِقَ،عليه و آله، و برترينشان در مناقب و اوصاف، و پرسابقهترين آنها (در اسلام)وَاَرْفَعَهُمْ دَرَجَةً، وَاَشْرَفَهُمْ مَنِزْلَةً وَاَكْرَمَهُمْ عَلَيْهِ، فَقَويتَو برترين آنها در درجه و شريفترينشان در منزلت و مقام، و گرامىترينشان در پيشگاه او، تو استوارحينَ وَهَنُوا، وَلَزِمْتَ مِنْهاجَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِايستادى هنگام سستى آنها، و ملازم گشتى راه رسول خدا صلى اللّه عليهوَآلِهِ، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ كُنْتَ خَليفَتَهُ حَقّاً، لَمْ تُنازَعْ بِرَغْمِو آله را، و گواهى دهم كه براستى تو بودى خليفه بحقّ و بلامنازع او و اين برغم ميلالْمُنافِقينَ، وَغَيْظِالْكافِرينَ، وَضِغْنِ الْفاسِقينَ، وَقُمْتَمنافقان، و خشم كافران، و كينه فاسقان و قيام كردى هنگامىبِالاَْمْرِ حينَ فَشِلُوا، وَنَطَقْتَ حينَ تَتَعْتَعُوا، وَمَضَيْتَكه ديگران دچار ضعف و سستى شدند، و سخن گفتى هنگامى كه از سخن باز ايستادند، و در پرتوبِنُورِ اللهِ اِذْ وَقَفُوا، فَمَنِ اتَّبَعَكَ فَقَدِ اهْتَدى، كُنْتَ اَوَّلَهُمْنورخداپيش رفتىهنگامى كه آنان توقف كردند، هر كه پيروى تو را كرد هدايت يافت، تو نخستين ايشانكَلاماً، وَاَشَدَّهُمْ خِصاماً، وَاَصْوَبَهُمْ مَنْطِقاً، وَاَسَدَّهُمْبودى در سخن، و سختترين ايشان در برابر خصم، و در گفتار از همه مصلحت انديشتر، و در رأى ورَاْياً، وَاَشْجَعَهُمْ قَلْباً، وَاَكْثَرَهُمْ يَقيناً، وَاَحْسَنَهُمْ عَمَلاً،تدبير از همه محكمتر، و در شجاعت از همه دليرتر، و در يقينت به دين از همه بالاتروَاَعْرَفَهُمْ بِالاُْمُورِ، كُنْتَ لِلْمُؤْمِنينَ اَباً رَحيماً، اِذْ صارُواو كردارت از همه بهتر، و به كارها از همه آشناتر بودى، تو براى مؤمنان پدرى مهربان بودى كهعَلَيْكَ عِيالا، فَحَمَلْتَ اَثْقالَ ما عَنْهُ ضَعُفُوا، وَحَفِظْتَ ماتحتسرپرستى تو قرارگرفتند، بارهاىسنگينى راكهتحملش رانداشتندبدوش كشيدى و نگهدارى كردىاَضاعُوا، وَرَعَيْتَ ما اَهْمَلُوا، وَشَمَّرْتَ اِذْ جَبَنُوا،آنچه را ايشان ضايع كردند، و مراعات كردى آنچه را اهمال كردند و دامن به كمر زدى وقتى ترسيدندوَعَلَوْتَ اِذْ هَلِعُوا، وَصَبَرْتَ اِذْ جَزِعُوا، كُنْتَ عَلَىو برآمدى هنگامى كه بيتابى كردند، و بردبارى كردى وقتى جزع كردند، تو برالْكافِرينَ عَذاباً صَبّاً، وَغِلْظَةً وَغَيْظاً، وَلِلْمُؤْمِنينَ غَيْثاًكافران عذابى ريزان و با خشونت و خشم بودى، و نسبت به مؤمنان بارانىوَخِصْباً، وَعِلْماً لَمْ تُفْلَلْ حُجَّتُكَ، وَلَمْ يَزِغْ قَلْبُكَ، وَلَمْپربركت و نعمتى فراوان و دانشى بودى كه دليل و برهانت كند نبود، و دلت منحرف نشد، وتَضْعُفْ بَصيرَتُكَ، وَلَمْ تَجْبُنْ نَفْسُكَ، كُنْتَ كَالْجَبَلِ لابينائيت سستى نگرفت، و خاطرت را ترس نگرفت، همانند كوهى بودى كهتُحَرِّكُهُ الْعَواصِفُ، وَلا تُزيلُهُ الْقَواصِفُ، كُنْتَ كَما قالَبادهاى تند تكانش نداد و طوفانهاى شكننده از جايش نكند، چنانچهرَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ: قَوِيّاً فى بَدَنِكَ، مُتَواضِعاًرسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: نيرومند بودى در بدن، و فروتن بودىفى نَفْسِكَ، عَظيماً عِنْدَ اللهِ، كَبيراً فِى الاَْرْضِ، جَليلادر اخلاق، و با عظمت بودى نزد خدا، و بزرگ بودى در زمين و با شكوهفِى السَّمآءِ، لَمْ يَكُنْ لاَِحَد فيكَ مَهْمَزٌ، وَلا لِقآئِل فيكَبودى در آسمان، احدى را بر تو جاى بدگوئى نبود، و گويندهاى در باره تو بهانهاى براى عيبجويىمَغْمَزٌ، وَلا لِخَلْق فيكَ مَطْمَعٌ، وَلا لاَِحَد عِنْدَكَ هَوادَةٌ،نداشت، و هيچ مخلوقى نتوانست در تو طمع بندد، و كسى نبود كه از تو توقع نرمش داشته باشديُوجَدُ الضَّعيفُ الذَّليلُ عِنْدَكَ قَوِيّاً عَزيزاً، حَتّى تَأْخُذَشخص ناتوان و خوار پيش تو نيرومند و عزيز بود تا حقشلَهُ بِحَقِّهِ، وَالْقَوِىُّ الْعَزيزُ عِنْدَكَ ضَعيفاً حَتّىرا بگيرى، و شخص نيرومند عزيز پيش تو ناتوان بود تاتَأْخُذَ مِنْهُ الْحَقَّ، الْقَريبُ وَالْبَعيدُ عِنْدَكَ فى ذلِكَ سَوآءٌ،حق را از او بگيرى، دور و نزديك نزد تو در اين باره يكسان بودشَأْنُكَ الْحَقُّ وَالصِّدْقُ وَالرِّفْقُ، وَقَوْلُكَ حُكْمٌ وَحَتْمٌ،كار تو حقيقت و راستى و مدارا بود، و گفتارت مستحكم و قاطع،وَاَمْرُكَ حِلْمٌ وَعَزْمٌ، وَرَاْيُكَ عِلْمٌ وَحَزْمٌ، اِعْتَدَلَ بِكَو كارت حلم بود وتصميم، و رأى و انديشهات از روى دانش و احتياط ، دين (حق) به تو اعتدالالدّينُ، وَسَهُلَ بِكَ الْعَسيرُ، وَاُطْفِئَتْ بِكَ النّيرانُ، وَقَوِىَيافت، و كار مشكل بوسيله تو آسان گشت، و آتشها بدست تو خاموش شد، و ايمانبِكَ الاْيمانُ، وَثَبَتَ بِكَ الاِْسْلامُ، وَهَدَّتْ مُصيبَتُكَبه تو نيرو گرفت، و اسلام بوسيله تو پابرجا شد، و مصيبت تو مردان را به سختىالاَْنامَ، فَاِنّا للهِِ وَاِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ، لَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَكَ،در هم شكست، ما از آن خدائيم و بازگشت ما به سوى اوست، خدا لعنت كند آنكه تو را كشتوَلَعَنَ اللهُ مَنْ خالَفَكَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنِ افْتَرى عَلَيْكَ، وَلَعَنَو خدا لعنت كند هر كه با تو مخالفت كرد، و خدا لعنت كند هر كه بر تو دروغ بست، وخدا لعنت كنداللهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَغَصَبَكَ حَقَّكَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِكَهر كه بتو ستم كرد و حق تو را غصب كرد و خدا لعنت كند هر كه اين جريان را شنيدفَرَضِىَ بِهِ، إِنّا اِلَى اللهِ مِنْهُمْ بُرَآءُ، لَعَنَ اللهُ اُمَّةً خالَفَتْكَ،و بدان راضى شد، ما نزد خدا از ايشان بيزارى جوئيم، خدا لعنت كند مردمى را كه با تو مخالفت كردندوَجَحَدَتْ وِلايَتَكَ، وَتَظـاهَرَتْ عَلَيْكَ، وَقَتَلَتْكَو ولايت تو را انكار كرده و بر ضد تو به هم كمك دادند، و تو را كشتند،وَحادَتْ عَنْكَ وَخَذَلَتْكَ، لْحَمْدُ للهِِ الَّذى جَعَلَ النّارَو از تو رو گرداند، و تو را واگذارد، ستايش خدائى را كه دوزخ را جايگاهمَثْوَاهُمْ، وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ، اَشْهَدُ لَكَ يا وَلِىَّ اللهِآنها قرار داد و چه بد جايگاهى است براى واردين، گواهى دهم اى ولىّ خدا و ولىّوَوَلِىَّ رَسُولِهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِالْبَلاغِ وَالاَْدآءِرسولخدا ـ كهدرود خدابر او و آلش باد ـ كه تو وظيفه مردم را به آنها رساندى و رسالت خود را ادا كردىوَالْنَّصيحَةِ، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ حَبيبُاللهِ وَبابُهُ، وَاَنَّكَ جَنْبُ اللهِو خيرخواهى كردى، و گواهى دهم كه براستى توئى حبيب خدا، و باباللّه، و توئى جنباللّهوَوَجْهُهُ الَّذى مِنْهُ يُؤْتى وَاَنَّكَ سَبيلُ اللهِ، وَاَنَّكَ عَبْدُ اللهِو آن جهتى كه به نزدش روند و توئى راه خدا، و توئى بنده خداوَاَخُو رَسُولِهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، اَتَيْتُكَ زائِراً لِعَظيمِوبرادر رسول خدا(صلى الله عليه وآله)، آمدهام بهدرگاهت براىزيارتت، چون مقام ومنزلتت در پيش خدا و پيش رسولشحالِكَ وَمَنْزِلَتِكَ عِنْدَ اللهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ، مُتَقَرِّباً اِلَى اللهِبس بزرگ است، و من بوسيله زيارت تو به خدابِزِيارَتِكَ، راغِباً اِلَيْكَ فِى الشَّفاعَةِ، اَبْتَغى بِشَفاعَتِكَتقرب جويم و شفاعت تو را آرزو دارمخَلاصَ نَفْسى، مُتَعَوِّذاً بِكَ مِنَ النّارِ، هارِباً مِنْ ذُنُوبِىَتا بدان وسيله خويشتن را از آتش رهائى دهم، و به تو پناهندهام از آتش دوزخ، و گريزانم از گناهانىالَّتِى احْتَطَبْتُها عَلى ظَهْرى، فَزِعاً اِلَيْكَ، رَجآءَ رَحْمَةِكه بر پشت خود بار كردهام، و به درگاه تو هراسانم، و اميد به رحمت پروردگارم دارمرَبّى، اَتَيْتُكَ اَسْتَشْفِعُ بِكَ يا مَوْلاىَ اِلَى اللهِ، وَاَتَقَرَّبُآمدهام بدرگاهت تا تو را شفيع گيرم اى سرور من بدرگاه خدا، و تقرب جويمبِكَ اِلَيْهِ، لِيَقْضِىَ بِكَ حَوآئِجي، فَاشْفَعْ لي يا اَميرَبوسيله تو نزد او، تا حاجاتم را برآورد، پس شفاعت مرا بكن اى اميرالْمُؤْمِنينَ اِلى اللهِ فَاِنّى عَبْدُ اللهِوَمَوْلاكَ وَزآئِرُكَ، وَلَكَمؤمنان بدرگاه خدا كه من بنده خدا و دوست تو و زائرت هستم و براى توعِنْدَ اللهِ الْمَقامُ الْمَعْلُومُ، وَالْجاهُ الْعَظيمُ وَالشَّأْنُ الْكَبيرُدر پيش خدا مقامى معلوم، و منزلتى بس بزرگ و موقعيتى عظيموَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِو شفاعت پذيرفته است، خدايا درود فرست بر محمد و آلمُحَمَّد، وَصَلِّ عَلى عَبْدِكَ وَاَمينِكَ الاَْوْفى وَعُرْوَتِكَمحمد و درود فرست بر بندهات و با وفاترين امانتدارت و واسطه ارتباطالْوُثْقى، وَيَدِكَ الْعُلْيا، وَكَلِمَتِكَ الْحُسْنى وَحُجَّتِكَ عَلَىمحكمت بين بندگان و تو، و دست (قدرت) والايت، و كلمه نيكويت و حجت تو برالْوَرى، وَصِدِّيْقِكَ الاَْكْبَرِ، سَيِّدِ الاَْوْصِيآءِ، وَرُكْنِمردمان، و بزرگترين راستگو، و آقاى اوصياء و ركنالاَْوْلِيآءِ، وَعِمادِ الاَْصْفِيآءِ، اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، وَيَعْسُوبِاولياء، و تكيهگاه برگزيدگان، اميرمؤمنان، و زمامدارالْمُتَّقينَ، وَقُدْوَةِ الصِّدِّيقينَ، وَاِمامِ الصّالِحينَ،پرهيزكاران، و مقتداى راستگويان، و پيشواى شايستگانالْمَعْصُومِ مِـنَ الزَّلَلِ، وَالْـمَفْطُومِ مِنَ الْخَلَلِ، وَالْمُهَذَّبِآنكه از لغزش معصوم، و از هر خللى دور، و از هرمِنَ الْعَيْبِ، وَالْمُطَهَّرِ مِنَ الرَّيْبِ، اَخى نَبِيِّكَ، وَوَصِىِّعيب مبرّا، و از هر شك و شبههاى پاكيزه است، برادر پيامبرت، و وصىرَسُولِكَ، وَالْبآئِتِ عَلى فِراشِهِ، وَالْمُواسى لَهُ بِنَفْسِهِ،رسول و آنكس كه در بستر او خوابيد، و جانش را در راه او به كف نهادوَكاشِفِ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ، الَّذى جَعَلْتَهُ سَيْفاً لِنُبُوَّتِهِو اندوه را از چهرهاش زدود، آنكه قرارش دادى براى مقام نبوت پيامبروَمُعْجِزاً لِرِسالَتِهِ، وَدِلالَةً واضِحَةً لِحُجَّتِهِ، وَحامِلابه مثابه شمشيرى، و براى رسالتش معجزى، و براى حجت و برهانش دلالتى روشن، و حامللِرايَتِهِ، وَوِقايَةً لِمُهْجَتِهِ، وَهادِياً لاُِمَّتِهِ، وَيَداً لِبَأْسِهِ،پرچمش، و سپر جانش، و راهنماى امتش، و دست تواناى نبردشوَتاجاً لِرَاْسِهِ، وَباباً لِنَصْرِهِ، وَمِفْتاحاً لِظَفَرِهِ، حَتّى هَزَمَو تاج سرش و باب نصرتش، و كليد پيروزيش، تا اينكه شكست دادجُنُودَ الشِّرْكِ بِاَيْدِكَ، وَاَبادَ عَساكِرَ الْكُفْرِ بِاَمْرِكَ، وَبَذَلَسپاههاى شرك را به كمك تو، و نابود كرد لشگرهاى كفر را به فرمانت، و جانش رانَفْسَهُ فى مَرْضاتِكَ، وَمَرْضاةِ رَسُولِكَ، وَجَعَلَها وَقْفاًدر راه خوشنودى تو و خشنودى رسول تو بذل فرمود، و آن را وقف برعَلى طـاعَتِهِ وَمَجِنّاً دوُنَ نَكْبَتِهِ، حَتّى فاضَتْ نَفْسُهُاطاعت او قرار داد، و سپرى بود در برابر گرفتاريهايش، تا وقتى كه وقت جان دادن آن حضرتصَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فى كَفِّهِ، وَاسْتَلَبَ بَرْدَها وَمَسَحَهُصلى الله عليه و آله در كف او، و خنكى آن را در ربود و آن راعَلى وَجْهِهِ، وَاَعانَتْهُ مَلائِكَتُكَ على غُسْلِهِ وَتَجْهيزِهِ،بر چهره خود كشيد و فرشتگان تو نيز در غسل او و ساير كارهاى كفن و دفنش به او كمك كردندوَصَلّى عَلَيْهِ، وَوارى شَخْصَهُ، وَقَضى دَيْنَهُ، وَاَنْجَزَو بر او نماز خوانده و جنازهاش را دفن كرد، و بدهى او را پرداخت، و به وعدهاشوَعْدَهُ، وَلَزِمَ عَهْدَهُ، وَاحْتَذى مِثالَهُ، وَحَفِظَ وَصِيَّتَهُ،عمل كرد، و ملازم عهد و پيمانش گشت، و همانند او رفتار كرد، و وصيتش را حفظ كردوَحينَ وَجَدَ اَنْصاراً نَهَضَ مُسْتَقِلاًّ بِاَعْبآءِ الْخِلافَةِ،و هنگامى كه ياورانى براى خود ديد مستقلاً براى قبول مسئوليتهاى خلافت قيام فرمودمُضْطَلِعاً بِاَثْقالِ الاِْمامَةِ، فَنَصَبَ رايَةَ الْهُدى فى عِبادِكَ،و بدوش كشيد بارهاى سنگين امامت را، و پرچم هدايت را در ميان بندگانت افراشتوَنَشَرَ ثَوْبَ الاَْمْنِ فى بِلادِكَ، وَبَسَطَ الْعَدْلَ فى بَرِيَّتِكَ،و شهرهايت را تحت پوشش امنيت قرار داد، و عدل را در ميان خلق تو بسط دادوَحَكَمَ بِكِتابِكَ فى خَليقَتِكَ، وَاَقامَ الْحُدُودَ، وَقَمَعَو در ميان آفريدگانت به كتاب تو حكم كرد، و حدود را برپاداشت، و كفر را

/ 37