بعد نماز زيارت بجاى آور و آنچه خواهى دعا كن و بعد از تسبيح حضرت زهراء(عليها السلام)بگو: اَللّـهُمَّ اِنَّكَ بَشَّرْتَنى عَـلى لِسـانِ نَبِيِّـكَ وَرَسُولِكَخدايا تو به من نويد دادى به زبان پيغمبر و فرستادهاتمُحَمَّدصَلَواتُكَ عَلَيْهِوَآلِهِ، فَقُلْتَ: }وَبَشِّرْالَّذِينَ آمَنُوا أَنَّمحمد كه درودهاى تو بر او و آلش باد و فرمودى: «و مژده ده كسانى را كه ايمان آوردند لَهُمْ قَدَمَ صِدْق عِنْدَ رَبِّهِمْ{اَللّـهُمَّوَاِنّى مُؤْمِنٌ بِجَميـعِو ثابت قدم و صادق نزد پروردگارشان هستند،» خدايا من ايمان دارم به همهاَنْبِيآئِكَ وَرُسُلِكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ، فَلا تَقِفْنى بَعْدَپيمبرانت وفرستادگانت كه درودهاى تو بر ايشان باد، پس ازمَعْرِفَتِهِمْ مَوْقِفاً تَفْضَحُنى فيهِ عَلى رُؤُوسِ الاَْشْهادِ، بَلْمعرفتى كه در حقّشان دارم قرارم مده در جايگاهى كه رسوايم كنى در آنجا در برابر مردمان بلكهقِفْنى مَعَهُمْ، وَتَوَفَّنى عَلَى التَّصْديقِ بِهِمْ، اَللّـهُمَّ وَاَنْتَمرا به همراه آنان باز دار و با تصديق به ايشان بميران، خدايا تو بودىخَصَصْتَهُمْ بِكَرامَتِكَ، وَاَمَرْتَنى بِاتِّباعِهِمْ، اَللّـهُمَّ وَاِنّىكه آنان را به كرامتت مخصوص داشتى، و مرا به پيروى كردنشان دستورم دادى، خدايا منعَبْدُكَ وَزآئِرُكَ، مُتَقَرِّباً اِلَيْكَ بِزِيارَةِ اَخى رَسُولِكَ،بنده تو و زائر توأم كه تقرّب جويم بدرگاهت بوسيله زيارت برادر رسولت و بروَعَلى كُلِّ مَأْتِىّ وَمَزُور حَقٌّ لِمَنْ اَتاهُ وَزارَهُ، وَاَنْتَ خَيْرُآنكس كه به ديدار و زيارتش روند حقّى است براى ديدار كننده و زائرش و تو بهترين ديدار شدهمَأْتِىّ وَاَكْرَمُ مَزُور، فَأسْأَلُكَ يا اَللهُ يا رَحْمنُ يا رَحيمُ، ياو بزرگوارترين كسى هستى كه به زيارتت آيند، از تو خواهم اى خدا اى بخشاينده، اى مهربانجَوادُ يا ماجِدُ يا اَحَدُ يـا صَمَدُ، يا مَنْ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْاى جواد اى با مجد عظمت، و شوكت، اى يكتا اى بىنياز، اى آنكه فرزندى ندارد و فرزند كسى نيستوَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ، وَلَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً، اَنْو نيست برايش همتائى، هيچكس و نگرفته براى خود همسر و نه فرزندىتُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَكَدرود فرست بر محمد و آل محمد، و قرار ده تحفه خود را نسبت به من ازاِيّاىَ مِنْ زِيارَتى اَخا رَسُولِكَ فَكاكَ رَقَبَتى مِنَ النّارِ،زيارت برادر رسولت آزاديم را از آتش دوزخوَاَنْ تَجْعَلَنى مِمَّنْ يُسارِعُ فِى الْخَيْراتِ، وَيَدْعُوكَو قرارم ده از آنانكه بسوى خيرات بشتابند، و از روى شوق و خشيت،رَغَبـاً وَرَهَبـاً، وَتَجْعَلَـنى مِـنَ الْخاشِعينَ، اَللّـهُمَّ اِنَّكَتو را بخوانند، و قرارم دهى از خشوعكنندگان، خدايا تومَنَنْتَ عَلَىَّ بِزِيارَةِ مَوْلاىَ عَلِىِّ بْنِ أبي طالِب وَوِلايَتِهِبر من منّت نهادى به زيارت مولايم على بن ابيطالب و بولايتوَمَعْرِفَتِهِ، فَاجْعَلْنى مِمَّنْ يَنْصُرُهُ وَيَنْتَصِرُ بِهِ، وَمُنَّ عَلَىَّو معرفتش پس قرارم ده از كسانىكه ياريش كنند، و از او يارى ستانند، و منّت گذار بر منبِنَصْرِكَ لِدينِكَ، اَللّـهُمَّ وَاجْعَلْنى مِنْ شيعَتِهِ، وَتَوَفَّنىكه بوسيله من يارى دهى دينت را، خداوندا مرا از شيعيانش قرارم ده، و بر دين اوعَلى دينِهِ، اَللّـهُمَّ اَوْجِبْ لى مِنَ الرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِبميرانم، خدايا واجب گردان براى من از رحمت و خوشنودىوَالْمَغْفِرَةِ وَالاِْحْسانِ وَالرِّزْقِ الْواسِعِ الْحَلالِ الطَّيِّبِ ماو آمرزش و نيكى و روزى فراخ حلال و پاكيزه آنچه را تو شايسته آن مىباشىاَنْتَ اَهْلُهُ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمينَ. اى مهربانترين مهربانان، و ستايش از آن خدا: پروردگار جهانيان است.
در روز شهادت
زيارت امير مؤمنان(عليه السلام)
در روز شهادت آن حضرت پس از خواندن اذن دخول وارد حرم مطهر شو و مقابل ضريح بايست و بگو: رَحِمَكَ اللهُ يَا اَبَاالْحَسَنِ، كُنْتَ اَوَّلَ الْقَومِ اِسْلاماً،خداوند رحمت كند ترا اى ابو الحسن، توئى نخستين مردم در گرايش به اسلاموَاَخلَصُهمْ اِيْماناً، وَاَشَدَّهُمْ يَقِيناً، وَاَخْوَفَهُمْ لِلّهِ،و مخلص ترين آنها در ايمان، و استوارترين آنان از جهت يقين، و ترسناكترينشان از خداوَاَعظَمَهمْ عَنَاءً، وَأَحْوَطَهُمْ عَلَى رَسُولِ اللهِ، صَلَّى اللهُو عظيم ترين آنها در تحمل مشكلات، و با احتياط ترين آنها در حفظ رسول خدا صلى اللهعَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، و آمَنَهُمْ عَلى أَصْحَابِهِ، وَاَفضَلَهُمْعليه و آله و سلم، و امين ترين آنان بر اصحاب آن حضرت، و بر ترنيشانمَنَاقِبَ، وَاَكْرَمَهُمْ سَوابِقَ، وَاَرفَعَهُم دَرَجَةً، وَاَقْرَبَهُمْ مِنْاز جهت اوصاف نيك، و گرامى ترينشان در حُسن سابقه، و بالا ترين آنها در درجه، و نزديكترينرَسُولِ اللهِ، صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، وَاَشْبَهَهُمْ بِهِ هَدْياًآنها به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم، و شبيه ترين آنها در سيرهوَخُلُقاً، وَسَمْتاً وَفِعْلا، وَاَشرَفَهُمْ مَنْزِلَةً، وَاَكْرَمَهُمْ عَلَيهِ،و اخلاق و روش و كردار، و شريفترين آنان در منزلت و مقام، و گرامى ترينشان نزد رسولخدا(صلى الله عليه وآله)فَجَزاكَ الله عَنِ الإِسلامِ وَعَنْ رَسُولِهِ، وَبَرَزتَ حِينَخداوند پاداش دفاع از اسلام و پيامبرش را به تو عنايت فرمايد، تو بر آنان سبقت گرفتى هنگامى كهاستَكانوا، وَنَهَضتَ حِينَ وَهَنُوا، وَلَزِمتَ مَنهاجَ رَسُولِكوتاهى كردند، و قيام كردى وقتى سستى ورزيدند، و راه رسولخدا صلىاللهِ، صَلَّىاللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، إذْهَمَّ أَصحابُهُ، وَكُنتَالله عليه و آله و سلم، را ملازم بودى وقتى كه اصحاب او به راه ديگرى همت گماشتند، توخَلِيفَتَهُ حَقّاً، لَمْ تُنَازَعْ وَلَمْ تُضْرَعْ، بِرَغِم المُخالِفِينَ،خليفه به حق و بلا منازع او بودى و سستى از خويش نشان ندادى بر خلاف ميل مخالفانوَغَيَظِ الكَافِرينَ، وَكُرْهِ الحاسِدِينَ، وَضِغَنِ الفَاسِقِينَ،و خشم كافران، و نا پسندداشتن حسودان، و كينه ورزى فاسقانوَمَضَيتَ بِنُورِ اللهِ إِذْوَقَفُوا، فَاتَّبَعُوكَ فَهُدُوا، وَكُنتَدر پرتو نور الهى پيش رفتى هنگامى كه ديگران ايستادند،و آنها كه از تو بيروى كردند هدايت شدند،أَخفَضَهُمْ صَوتاً، وَأعلاهُمْ قُنُوتاً، وَأَقَلَّهُمْ كَلاماً،صداى تو آهسته تر و اطاعتت (از خدا و پيامبرش) بيشتر بود، كمتر تكلم مىكردىوَأَصوَبَهمْ نُطقاً، وأَكبَرَهُمْ رَأْياً، وَاشجَعَهُمْ قَلباً،و حق سخن را بهتر ادا مىكردى، در رأى و نظر بزرگتر، و از نظر شجاعت برتروَأَشَدَّهُمْ يَقِيناً، وَأَحسَنَهُمْ عَمَلا، وَأَعرَفَهُمْ بِالاُمُورِ،و از جهت يقين و اعتقاد استوارتر، و در عمل نيكوتر، و نسبت به مسائل آشناتر بودىكُنتَ واللهِ يَعسُوباً لِلدِّيْنِ أَوَّلا وَآخِراً، الاوّلُ حِينَ تَفَرَّقَبه خدا سوگند تو پيشواى اول وآخر دين مىباشى، اوّل: در آن هنگام كه مردم از گرد توالنَّاسُ، وَالآخِرُ حِينَ فَشِلُوا، كُنتَ لِلمُؤمِنينَ أَباً رحيماًپراكنده شدند، و آخر: وقتى كه در اداره امور دچار شكست شدند، تو نسبت به مؤمنان پدرى مهربانىإِذ صَارُوا عَلَيك عِيَالا، فَحَمَلْتَ أَثقَالَ مَا عَنهُ ضَعُفُوا،زيراآنان تحتسرپرستى توقرار گرفتند، ومتحمّل شدى مسئوليتهائى را كه ديگران تحمل آنرا نداشتندوَحَفِظْتَ مَا أَضَاعُوا، وَرَعَيْتَ مَا أَهْمَلُوا، وَشَمَّرْتَ إِذِوحفظ كردى آنچه ضايع كردند، ورعايت كردى آنچهاهمالكردند، و دامن همت به كمرزدى هنگامى كهاْجتَمَعُوا، وَعَلَوْتَ إِذْ هَلِعُوا، وَصَبَرْتَ إِذ أَسْرَعُوا،به گرد تو اجتماع كردند، و سربلند شدى چون بى تابى كردند، و شكيبايى كردى وقتى كه شتاب گرفتندوَأَدْرَكْتَ أَوْتَار مَا طَلَبُوا، وَنَالُوا بِكَ مَا لَمْ يَحتَسِبُوا،وخونخواهى كردى از سوى خونخواهان، و بواسطه تو بهآنچه كهفكر نمىكردند بهآن نائل شوند رسيدندكُنْتَ لِلكَافرِينَ عَذَاباً صَبّاً وَنَهْباً، وَلِلْمُؤْمِنينَ عَمَداًتو بر كافران عذابى ريزان، و براى مؤمنان تكيهگاهوَحِصْناً، فَطِرْتَ وَاللهِ بِنَعْمـائِهَا، وَفُزتَ بِحَبائِها،ودژ مستحكمى بودى، به خدا سوگند كه با نعمتهاى او سرشته شدى، و به عطاى الهى كامياب گرديدىوَأَحْرَزْتَ سَوابِقَهَا، وَذَهَبتَ بِفَضائِلِها، لَمْ تُفْلَلْو پيش از ديگران آن را احراز كردى و امتيازات آن را ربودى، نه دليل و حجّت توحُجَّتُكَ، وَلَمْ يَزِغْ قَلبُكَ، وَلَمْ تَضْعُفْ بَصيرَتُكَ، ولَمْنارسا، و نه تحمّل تو اندك، و نه بينش تو ضعيف بود، و دچارتَجبُنْ نَفسُكَ، كُنْتَ كَالجَبَلِ لاَ تُحَرِّكُهُ العَواصِفُ،ترس نبودى، (بلكه) همانند كوهى بودى كه تند باد حوادث ترا تكان نمىدادوَكُنْتَ كَما قَالَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله): أَمِنَ الْنَّاسُ فى صُحْبَتِكَ،و چنان بودى كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در بارهات فرمود: مردم در كنار تو و در حكومتوَذَاتِ يَدِكَ، وَكُنْتَ كَما قالَ(صلى الله عليه وآله)، قَوِيّاً فى بَدَنِكَتو احساس امنيت مىكردند، و تو همانگونه بودى كه رسولخدا(صلى الله عليه وآله) فرمود از نظر جسمى نيرومندمُتَواضِعَاً فى نَفْسِكَ، عَظِيماً عِنْدَ اللهِ، كَبِيراً فى الاَْرْضِ،نزد خويش فروتن، و پيش خداوند با عظمت، در زمين بزرگجَلِيلا عِنْدَ الْمُؤْمِنينَ، لَمْ يَكُنْ لاَِحَد فيكَ مَهْمَزٌ، وَلاو نزد مؤمنان بزرگوارى، براى احدى در بارهات حق بدگوئى نبودلِقَائِل فِيكَ مَغْمَزٌ، وَلا لِخَلْق فِيكَ مَطْمَعٌ، وَلا لاَِحَدو گويندهاى بهانه عيب جوئى در تو نيافت، و مخلوقى نتوانست در تو طمع باطل كند، و كسى نبودعِنْدَكَ هَوادَةٌ، اَلضَّعِيفُ الْذَّلِيلُ عِنْدَكَ قَوِىٌّ عَزِيزٌ، حَتّىكه از تو انتظار نرمش داشته باشد، شخص ناتوان و خوار نزد تو نيرومند و عزيز بود تا حقتَأْخُذَ لَهُ بِحَقِّهِ، وَالْقَوىُّ الْعَزِيزُ عِنْدَكَ ضَعِيفٌ ذَلِيلٌ،او را بازستانى، و شخص قوى و عزيز از نظر تو ناتوان و خوار بودحَتّى تَأْخُذَ مِنْهُ الْحَقَّ، وَالْقَرِيبُ وَالْبَعِيدُ عِنْدَكَ فى ذلِكَتا حق مظلوم از او بازگيرى، و خويش و بيگانه در اين جهتسَوَآءٌ، شَأْنُكَ الْحَقُّ والْصِّدْقُ وَالْرِّفْقُ، وَقَوْلُكَ حُكْمٌنزد تو يكسان بودند، كار تو حقيقت و راستى و مدارا بود، و گفتارت محكموَحَتْمٌ، وَاَمْرُكَ حِلْمٌ وَحَزْمٌ، وَرَأْيُكَ عِلْمٌ وَعَزْمٌ فِيمَاو ترديد ناپذير، و شيوهات برديارى و احتياط، و رأى و انديشهات بر اساس علم و احتياطفَعَلتَ قَدْنَهَجَ بِكَ السَّبِيلُ، وَسَهُلَ بِكَ العَسِيرُ، وَاُطْفِأَتْدر جريان عمل بود، خداوند راه مسلمين را بواسطه تو مشخص، و كارهاى دشوار آنها رابِكَ النِّيرانُ، وَاعَتَدَلَ بِكَ الدِّينُ، وَقَوِىَ بِكَ الإِسلامُآسان، و آتش جنگ را خاموش ساخت، و دين را بوسيله تو اعتدال بخشيد، و اسلاموَالمُؤمِنُونَ، وَسَبَقتَ سَبقاً بَعِيداً، وَأَتعَبْتَ مَنْ بَعدَكَو مؤمنان را قدرت داد، تو بر ديگران بسيار پيشى گرفتى، و آنانكه پس از تو روى كار آمدندتَعَباً شدِيداً، فَجَلَلْتَ عَنِ البُكاءِ، وَعَظُمَتْ رَزِيَّتُكَ فىبه زحمت فراوان افتادند، تو بر تر از آنى كه گريه بر تو ما را تسكين بخشد، مصيبت تو درالسَّمآءِ، وَهَدَّتْ مُصِيبَتُكَ الأَنامَ، فَإِنّا للهِ وَاِنَّا اِلَيْهِآسمان بزرگ جلوه نمود، و مردم (زمين) را در هم شكست، ما از خداييم و بسوى اورَاجِعُونَ، رَضِينَا عَنِ اللهِ قَضَاءَهُ، وَسَلَّمْنَا للهِ أَمرَهُ، فَواللهِباز مىگرديم، به قضاى او راضى و تسليم امر او مىباشيم، به خدا سوگند كهلَنْ يُصابَ المُسْلِمُونَ بِمِثلِكَ أَبَداً، كُنتَ لِلمُؤمِنينَ كَهفاًهرگز مسلمانان به مصيبتى همانند سوگ تو دچار نشدند، تو براى مؤمنان پناهگاهوَحِصنَاً وَقُنَّةً رَاسِياً، وَعَلَى الكَافِرينَ غِلظَةً وَغَيظاً،و دژ و قلهاستوار، و نسبت به كافران سخت گير و خشمناك بودىخداوند ترا به پيامبرشفَأَلحَقَكَ اللهُ بِنَبِيّهِ، وَلا أَحرَمَنا أَجرَكَ، وَلا أَضَلَّنَا بَعدَكَ. ملحق سازد، و ما را از پاداش مصيبتت محروم نفرمايد، و پس از تو ما را گمراهمان نگرداندزيارتقبور پيامبران عظام(عليهم السلام)تكريم و تعظيم انبيا(عليهم السلام)عقلا وشرعاً لازم است و علماء تصريح كردهاند به استحباب زيارت آنان، براى حضرت يونس(عليه السلام)در كنار شط فرات بقعهاى است معروف، و قبر حضرت هود و صالح در وادِى السَّلام در نجف اشرف مشهور مى باشد و مرقد ذِى اْلكِفْل در چند فرسخى شهر كوفه در كنار فرات در شهر كِفِل است و در شهر موصل قبر جرجيس پيغمبر و در بيرونِ شهر، قبر شيث هِبَةُالله، و در قبله مسجد بَراثا قبر جناب يوشع(عليهم السلام)است كه فعلا از آن اثرى نيست. زيارت «جامعه صغيره» كه براى زيارت امام موسى بن جعفر(عليه السلام)ذكر كرديم، در زيارت اين پيامبران عظام نيز خوانده مىشود. اين زيارت را نيز براى هر يك از مشاهد مشرفه پيامبران(عليهم السلام)نقل كرداند: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نَبِىَّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا...(بجاى چندسلام بر تو اى پيامبر خداوند، سلام بر تو اىنقطهاسمپيامبرى كهقصد زيارت اوراكردهاىآورده شود)اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى رَسُوْلِ اللهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِسلام بر تو و بر پيامبر خدا محمد بن عبداللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى جَميعِ النَّبِيّينَ وَالْمُرْسَلينَ،الله، سلام بر تو و بر همه پيامبران و فرستادگان الهىوَالاَْوْصِياءِ الْمَرْضِيّينَ، وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ، اَشْهَدُو بر اوصياى پسنديده آنها، و بر شهيدان و صالحان، گواهى دهملَقَدْ اَدَّيْتَ ما حُمِّلْتَ، وَحَفِظْتَ مَا اسْتُودِعْتَ، وَبَلَّغْتَكه آنچه را بر عهده داشتى انجام دادى، و آنچه را به تو سپرده شده بود حفظ كردى، و رسالتىعَنِ اللهِ كَما أُمِرْتَ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَهُ،را كه به آن مأمور بودى رساندى، و حلال خدا را حلال، و حرامش را حرام كردى،وَأَقَمْتَ أَحْكامَهُ، فَصَلَّى اللهُ عَلى رُوْحِكَ الطَّيِّبَةِ،و احكامش را اقامه كردى، رحمت خداوند بر روان پاكيزهوَبَدَنِكَ الطَّاهِرِ، وَحَشَرَنَا اللهُ في زُمْرَتِكَ تَحْتَ لِوَاءِو بر جسم پاكت باد، و خداوند ما را در زمره شما و زير پرچممُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، وَاَهْلِ بَيْتِهِ عَلَيْهِمُحضرت محمد و اهل بيت او صلوات الله عليهم محشورالسَّلامُ، وَلا حَرَمَنا بَرَكَتَكَ، وَرَزَقَنا الْعَوْدَ إِلى زِيارَتِكَ،گرداند، و از بركت زيارت شما محروممان نفرمايد، و بازگشت به زيارتت را روزيمان گرداند،وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ. سلام بر تو و رحمت و بركات الهي بر تو باد. سپس دو ركعت نماز يا بيشتر قربةً اِلى الله به جاى آور و ثواب آن را به آن پيامبر هديه كن و سپس براى دنيا وآخرت خود، و پدر و مادرت و ديگر مؤمنين دعا كن.
زيارت امام زادگان
هرگاه قصد كردى زيارت كنى يكى از فرزندان ائمه(عليهم السلام)را بايست بر سر قبرش و اگر زيارت شونده مرد باشد بگو: اَلسَّلامُعَلَيْكَاَيُّهَا اْلسَّيِّدُ اْلزَّكىُّ، الطّاهِرُ الْوَلىُّ، وَاْلدّاعِىسلام بر تو اى سيد پاك و پاكيزه و ولى خدا و دعوت كننده بسوى او،الْحَفِىُّ، اَشْهَدُ اَنَّكَ قُلْتَ حَقّاً، وَنَطَقْتَ حَقّاً وَصِدْقاً،گواهى دهم كه تو به حق و حقيقت و راستى سخن گفتى،وَدَعَوْتَ اِلى مَوْلاىَ وَمَوْلاكَ عَلانِيَةً وَسِرّاً، فازَ مُتَّبِعُكَ،و مردم را به سوى مولاى من و مولاى خويش آشكار و پنهان فراخواندى، پيرو تو رستگار شد، وَنَجا مُصَدِّقُكَ، وَخابَ وَخَسِرَ مُكَذِّبُكَ، وَالْمُتَخَلِّفُو تصديق كنندهات نجات يافت، و تكذيب كننده ومخالفت زيان و خسرانعَنْكَ، اِشْهَدْ لى بِهذِهِ الشَّهادَةِ، لأَِكُونَ مِنَ الْفائِزينَديد، گواهى ده در حق من به اين گواهى، تا از رستگارانبِمَعْرِفَتِكَ وَطاعَتِكَ، وَتَصْديقِكَ وَاتِّباعِكَ، وَالسَّلامُبه شناخت و اطاعت و تصديق و پيروى تو باشم، سلامعَلَيْكَ يا سَيِّدى وَابْنَ سَيِّدى، اَنْتَ بابُ اللهِ الْمُؤْتى مِنْهُ،بر تو اى سرور و فرزند سرورم، توئى راه وصول به خدا،وَالْمَأخُوذُ عَنْهُ، اَتَيْتُكَ زائِراً وَحاجاتى لَكَ مُسْتَوْدِعاً،كه حكم الهى از تو گرفته مىشود، به زيارتت آمدهام و حاجتهايم را به تو مىسپارم،وَها اَنَا ذا اَسْتَوْدِعُكَ دينى وَاَمانَتى، وَخَواتيمَ عَمَلىو اينك من به تو مىسپارم دينم و امانتم و پايان عملموَجَوامِعَ اَمَلى اِلى مُنْتَهى اَجَلى، وَاَلسَّلامُ عَلَيْكَو تمام آرزوهايم را تا پايان زندگيم، و سلام بر تووَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ. و رحمت و بركات الهى.
زيارت كميل بن زياد(رحمه الله)
كميل بن زياد يكى از ياران شجاع و با وفاى امير مؤمنان على بن ابى طالب(عليه السلام)است، حجاج بن يوسف، او را در سال 82 هجري شمسى، همانگونه كه آن حضرت(عليه السلام)به او خبر داده بود، به شهادت رساند، مرقد مطهر او در مسير راه نجف به كوفه قرار دارد، در زيارت او مىگوئى: السَّلامُ عَلى مُحَمَد خَاتِمِالنَّبِيّين، اَلسَّلامُ عَلى عَلىٍّ اَميرِسلام بر محمد خاتم پيامبران، سلام بر امير مؤمنان،الْمُؤْمنينَ، اَلسَّلام على فَاطِمَة الزَّهرَاء سَيدةِ نِسَاءَسلام بر فاطمه زهرا سرور بانوانالعَالَمين، اَلسَّلامُ عَلى خَديجَةَ الْكُبْرى أُمِّ الْمُؤمِنينَجهانيان، سلام بر خديجه كبرى مادر مؤمنان،اَلسَّلامُ عَلَى الْحَسَنِ وَالْحُسَينِ سَيِّدَىْ شَبابِ أَهْلِسلام بر حسن و حسين سروران اهلالْجَنَّةِ مِنَ الْخَلْقِ اَجْمَعِين، اَلسَّلامُ عَلى سَائرِ أَئِمَةِبهشت از همه مردم، سلام بر أئمهالمُسْلمِين: عَلىٍّوَمُحَمّدوَجَعْفَر وَمُوسى وَعَلىٍّ وَمُحَمَّدمسلمانان: علي (بنالحسين) ومحمد (بنعلي) وجعفر (بنمحمد) وموسى (بنجعفر) وعلى(بن موسى)وَعَلىٍّ وَالحَسَنِ وَالخلَفِ الْهادِىِ الْمَهْدىِّ مُنجِّزِ وَعْدِومحمد (بنعلى)وعلى (بنمحمد) وحسن (بنعلى) وجانشين امامهادى حضرت مهدى كه وعده الهىالْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلى مَلائكَتِهِ الْمُقَرَبِيّنَ وَعِبَادِهِرا در باره مؤمنان تحقق بخشد، سلام بر فرشتگان مقرّب و بر بندگانالصّالِحِينَ، اَلسَّلامُ عَلَى الْعَبدِ الصَالِحِ، الْوَلىِّ النّاصِحِشايسته، سلام بر بنده صالح و دوست ناصح،الْعِالِم الْتَّقِّى، الْمَدْفُونِ بِأَرْضِ الْغَرِى: كُمَيْلِ بْنِ زِيادعالم پرهيزگار، مدفون در سرزمين غرى (نجف): كميل بن زياد،اَلسَّلامُ عَلى مَن اَكْمَلَهُ الْكامِل في الصِّفَاتِ وَالاَْميرِ فىسلام بر كسى كه او را امير مؤمنان عليهالسلام در صفات پسنديده كامل ساخت و فرمانده او بود درالْغَزَواتِ،وَوَدَّعَهُالسِّرَّ، وَعَلَّمَهُ دُعَاءَالْخِضْرِ،وَاَخْبَرَهُ عَنِجنگها وسرنگهدار او، و به او دعاى خضر آموخت، و او را ازالنَّفْسِ وَالحَقيقَة، فَصَارَ فِيها ذا بَصِيرَة، اَشَهَدُ اَنَّكَ قَدنفس و حقيقت آن آگاه ساخت تا آنجا كه در باره آن به بينش و شناخت رسيد، گواهى دهم كهاَدَّيتَ اِلَى الحَقِ، وَوَجَّهْتَ مِنهَاجَ الصَدق وَالرَّشَادتو حق را ادا كردى، و راه صداقت و هدايت در پيش گرفتىوَاَعْرَضْتَ عَنِ الْباطِلِ وَالْعِناد، اَلسَّلامُ عَلى اَحَدِو از راه باطل و عناد سرپيچيدى، سلام بر آنكه يكى ازحَوَارِىِّ حَبْلِ اللهِ الْمَتِينِ، الْفائزِ بِصُحْبَةِ سَيَّدِ الوَصِييّنَحوارى و اصحاب (امير مؤمنان عليهالسلام) آن وسيله مستحكم ارتباط با خدا بود كه به همراهىوَصُحْبَةِ سِبْطِهِ اْلأَكْبَر، السَّلام عَلى مَن اَخبَرَهُ بالْقَوْلِبا آن سرور اوصياء وبا سبط اكبر (امام مجتبى) فائز شد، سلام بر آنكه خبر داد از شهادتش سَيِّدِ الصّادقين. لَعَنَ اللهُ قاتِلكَ الظّالِم الشَّقِى اللَّعينِسرور راستگويان كه فرمود: خدا لعنت كند قاتلت را آن ستمگرنگون بخت ملعوناْلحَجّاج بْن يُوسُفِ الثَّقَفِىّ، وَالسَّلامُ عَلَيكَ يَا كُمَيْلَ بْنَحجاج بن يوسف الثقفي، سلام بر تو اى كميل بنزِيادِ النَّخَعِىِّ اْليَمانِىِّ وَرَحمة الله وَبَرَكاته. زياد نخعى و رحمت و بركات خدا برتو.
مسجد حنّانه
از مساجد معروف و تاريخى نجف اشرف به شمار مىرود، براى نامگذارى آن به اين اسم، دو دليل در تاريخ و روايات ذكر شدهاست: 1 ـ هنگام عبور جنازه مطهر امير مؤمنان(عليه السلام)از كوفه به نجف، ساختمانى كه آنوقت در محل اين مسجد وجود داشته به نشانه احترام و تعظيم به انحناگرائيده است.