ارتباط انسان و طبيعت در اسلام و آيين دائو - ارتباط انسان و طبیعت در اسلام و آیین دائو نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ارتباط انسان و طبیعت در اسلام و آیین دائو - نسخه متنی

فروزان راسخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ارتباط انسان و طبيعت در اسلام و آيين دائو

فروزان راسخى

مقدمه

در ميان ارتباطات چهارگانه انسان (با خود و خدا و انسانهاى‏ديگر و طبيعت) ارتباط انسان با طبيعت‏شگفت‏انگيز و در عين حال‏پر ابهام است. در عصرى كه توسعه فن‏آورى و استفاده فزاينده ازطبيعت منجر به گسترش آلودگى در آن و از دست رفتن منابع طبيعى‏و حتى ايجاد ضايعاتى در فضا (مانند رخنه‏دار شدن لايه اوزون)شده است، شنيدن نواى دوستى با طبيعت و هماهنگى با آن، از جانب‏مكاتبى چون آيين دائو مى‏تواند بسيار دلنشين و در عين حال سوال‏برانگيز باشد. چگونه مى‏توان به طبيعت عشق ورزيد و از آن درس‏آموخت؟ چگونه مى‏توان با آن ارتباطى صميمانه و شورانگيز برقراركرد؟ و همچون قديس فرانسواى اسيزى خورشيد را برادر و ماه راخواهر خواند؟ جهان امروز در صدد استيلا بر طبيعت است، امامكاتب عرفانى همسازى با آن و بهره‏مندى صحيح از آن را به انسان‏مى‏آموزند. عرفاى همه اديان با طبيعت ارتباطى مهرآميز و غريب داشته‏اند.اين ارتباط كه با شهود آفاقى (ديدن باطن جهان هستى) شكوفا شده‏است، آنان را به معرفتى عميق‏تر نسبت‏به جان جهان رسانده است.و از اين‏رو، همدمى و دوستى نسبت‏به طبيعت و ديدن روى يار درجهان، يكى از مضامينى است كه در اشعار و متون عرفانى به وفوريافت مى‏شود. منظور از طبيعت در اين نوشتار، مجموعه امور طبيعى غير انسان‏است (اعم از جاندار و بى‏جان). در مورد آيين دائو، همان گونه‏كه توضيح داده شده، نظر به آيين دائوى فلسفى داريم، نه آيين‏دائوى دينى. آيين دائوى فلسفى هم، به صورتى كه در كتاب‏دائودجينگ بيان شده، مورد بررسى قرار گرفته است. لذا هرجاكلمه «آيين دائو» بدون قيد «دينى‏» يا «فلسفى‏» به كارمى‏رود، منظور مجموعه نظراتى است كه لائودزه در كتاب خود عرضه‏كرده است (جوانگ‏دزه، نماينده ديگر آيين دائو نيز كتابى به نام‏جوانگ‏دزه دارد كه در اينجا مورد بحث ما نيست). در مورد اسلام نيز، از آنجا كه خاستگاه اصلى تفكر و روش زندگى‏مسلمانان و منبع الهام عارفان مسلمان قرآن كريم است، براى‏استخراج نظر اين دين درباره ارتباط انسان و طبيعت، به اين‏كتاب مقدس رجوع كرده‏ايم و تنها به آيات آن استناد جسته‏ايم.تعليمات هر دو مكتب شامل يك سلسله معارف و يك سلسله توصيه‏هاى‏عملى است كه در متن از يكديگر جدا شده‏اند. آشنايى با زمينه‏هاى‏فكرى چينيان مقدمه‏اى لازم براى فهم نظر آيين دائو درباره‏ارتباط انسان و طبيعت است. به همين جهت، جستارى كوتاه در اين‏باب در ابتداى نوشته آمده است. آيين دائو در طبيعت راهى به سوى حقيقتى بى‏نام مى‏جويد و قرآن‏طبيعت را آيت الهى معرفى مى‏كند و از انسانها مى‏خواهد تا نگرش‏خود را نسبت‏به آن تغيير دهند و به طبيعت همچون نشانى ازمحبوب بنگرند. همين قدر مى‏توان گفت كه در هر دو مكتب طبيعت‏قابل احترام است و انسان از آن درسهاى بسيار مى‏تواند آموخت.البته انسانى كه قلبش را به روى حقايق گشوده باشد، به تعبيرقرآن: لمن كان له قلب.

/ 25