در قرآن يك سلسله اطلاعات درباره طبيعت هست كه فهم آنها درتنظيم ارتباط انسان با طبيعت موثر است. از جمله اينكه قرآنتاكيد مىكند كه طبيعت زنده و باشعور است و انسان با جهانىآگاه و هوشيار سر و كار دارد و همه موجودات خدا را تسبيحمىكنند: و ان منها لما يهبط من خشية الله 182 (پارهاى از سنگها از بيمخدا فرو مىريزند). تسبح له السموات السبع و الارض و من فيهن و ان منشىء الا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم 183 (آسمانهاىهفتگانه و زمين و هر كه در آنهاست تسبيح او مىكنند و چيزىنيست مگر اينكه با ستايش خدا تسبيح مىكند; اما شما تسبيحموجودات را در نمىيابيد). بعضى از مفسرين عقيده دارند كه اين تسبيح به معناى حقيقى كلمهتوسط موجودات انجام مىشود، اما ما آن را نمىفهميم. نفهميدن مادليل بر آن نيست كه جمادات زبان ندارند. قرآن تصريح دارد براينكه تمامى موجودات زبان دارند: قالوا انطقنا الله الذى انطقكل شىء 184 (گفتند: ما را خدا، كه همه چيز را به سخن آورد،گويا كرد) در سوره رعد، آيه 13 مىفرمايد: و يسبح الرعد بحمده و الملائكةمن خيفته (و تندر با ستايش او تسبيح مىكند، و فرشتگان از ترساو) صوت هائل رعد در گوش و خيال آدمى، آن تسبيح ذاتى موجودات رامجسم مىسازد و به همين جهت هم خدا رعد را نام برد تا اذهانساده و بسيط را به آن تسبيح ذاتى كه قائم به ذات هر موجودىاست و بدون صدا و لفظ انجام مىشود، منتقل نمايد. 185
خدا پديدآورنده طبيعت
خلقت آسمانها و زمين به دستخداست. او در خلق و حفظ و هدايتمخلوقات، يگانه و بىشريك است و سرتاسر جهان هستى قلمرو سلطنتاوست: بل له ما فى السموات و الارض كل له قانتون × بديعالسموات و الارض 186 (بلكه آنچه در آسمانها و زمين است ،از آناوست، و همه فرمانبر اويند × پديدآورنده آسمانها و زمين است).