فضايل اخلاقى در كف نفس نهفته است. «خلا يا تهيگى» يعنى آزادىاز تمنيات. متناظر با آزادى از تمنيات درونى، رعايت اصل وووى در زندگى بيرونى لازم است. اين نوع زندگى جز براى انسانفرزانه جاذبهاى ندارد. حكيم با دورى از خواستهها و تمايلات، بهحالتى كودكانه از صرافت طبع و نازكى و مهربانى مىرسد. از اينرو است كه حكيم «ساده» است، به سادگى يك چوب نتراشيده. 177 «از مفهوم تهى نه فقط بايد غيبت آگاهى را، بلكه در عين حالغيبت ميل و اراده را حس كنيم، و نيز غيبت هر نوع درنده خويىرا كه مىتواند موجب صدمه رساندن به ديگران شود».178 اين گفت فرزانه: راه خويش گيرم; گشادگى همگان راست. / آرامگيرم; امان همگان راست. / به كار جهان نپردازم; خجستگى همگانراست / سادگى; مرگ آرزو است. دائودجينگ، بخش 57 «سى پره چرخ در محور انبازند / وز تهى محور، چرخ مىچرخد/ از رس آوندى ساز / وز تهىستسرشارى / درها و دريچههايى دراتاق گشاى، / وز تهيش اتاق را ثمرست». دائودجينگ، بخش 11 «مفهوم تهى در هنر دائويى بسيار تاثير نهاده است. در اينهنر آنچه اهميت دارد تهى بودن ظروف، پنجرهها و راهروهاست. درواقع براى دريافتن هنر دائويى بايد بيشتر به فضاهاى خالى مياناشكال نگريست، تا به خود اشكال; زيرا آنها تنها براى نشاندادن همان فضاهاى خالى به كار مىآيند و بر خلاف تصور رايجخودبه خود ارزشى ندارند». 179 «خويشتن تهى دار، بگذار روان بياسايد». دائودجينگ، بخش 16 «دائو تهى آوندست، پايان ليك نپذيرد».همان، بخش 4