و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين 197 (اسراف نكنيد كه خدااسرافكاران را دوست نمىدارد.) در اينجا منظور از اسراف زيادهروى در مصرف مواهب طبيعى است.از نظر قرآن انسان حق ندارد هر نوع دخل و تصرفى در طبيعتبكند. حتى در استفاده از نعماتى كه خداوند به صورت طبيعى دراختيار او گذاشته است، مجاز نيست كه از حد معينى پا فراتربگذارد و اين نعمتها را هدر دهد.
انفاق از مواهب طبيعى
يا ايها الذين آمنوا انفقوا مما رزقناكم من قبل ان ياتى يوملا بيع فيه و لا خلة و لا شفاعة 198 (اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از آنچه به شما روزى دادهايمانفاق كنيد، پيش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدىاست و نه دوستى و نه شفاعتى) مؤمنان موظفند كه از آنچه روزىشان شده است (اعم از نعمات مادىو معنوى) انفاق كنند، و اين داراييها را در اختيار كسانى كهاز آن بىبهرهاند، بگذارند و البته اين انفاق موجبات پرورش روحو تقويت انسان دوستى را در مؤمنان فراهم مىكند.
نظر به خلقتبراى عبرت و تذكر
طبيعت مىتواند حقايق فراموش شده را به انسان يادآورى كند و اورا به امور مهمترى متوجه سازد: ا لم تر ان الله انزل من السماء ماء فسلكه ينابيع فى الارضثم يخرج به زرعا مختلفا الوانه ثم يهيج فتريه مصفرا ثم يجعلهحطاما ان فى ذلك لذكرى لاولى الالباب. 199 (آيا نديدى كه خدااز آسمان آبى فرو فرستاد و آن را به صورت چشمههايى، در زمينبه راه انداخته است و آنگاه با آن كشتى به رنگهاى گونهگونبيرون مىآورد; سپس خنك مىشود و آن را زرد شده مىبينى; آنگاهريز و ريزش كند كه در اين براى دارندگان خرد پندى هست) ا فلا ينظرون الى الابل كيف خلقت × و الى السماء كيفرفعت × و الى الجبال كيف نصبت × و الى الارض كيفسطحت × فذكر انما انت مذكر. 200 (آيا به شتر نمىنگرند كه چگونهآفريده شده است × و به آسمان كه چگونه برافراشته شده است × وبه كوهها كه چگونه به جا نهاده شدهاند × و به زمين كه چگونهگسترده شده است × پند ده كه تو فقط پندرسانى)