مفسران تابعين ، به سه دسته تقسيم مى شوند:1 ـ شاگردان ابن عباس .2 ـ شاگردان ابىّ بن كعب .3 ـ شاگردان ابن مسعود.شرح حال برخى از آنان مى پردازيم .
مفسّران مكّه
مفسران مكه كه اسامى آنها درمنابع ((تاريخى )) و ((رجالى )) آمده است ، عبارتند از:((سعيدبن جبير))، ((مجاهد))، ((عكرمه ))، ((طاووس )) و ((عطاء)).سـعيد بن جبير: او در اصل ، آفريقايى و داراى ويژگيهاى برجسته و پسنديده انسانى بود. از تفسير به راءى بيمناك بوده و از آن خوددارى مى كرد. ابن عباس او را مطمئن ترين حجّت و سند ديـنـى مـعرفى مى كرد و مردم را براى فراگيرى معارف و تفسير به وى ارجاع مى داد. ((سعيد بـن جـبير)) از ارادتمندان اهل بيت (ع ) بود و بدين جهت مورد خشم حجاج بن يوسف واقع گرديد و پس از پافشارى بر اعتقادات خالصانه خود و بحث و مناظره با حجاج به وسيله او به شهادت رسيد.(50) مـجـاهـد بـن جـبـر مـكـّى : او روايـات تـفـسـيـرى خـود را از امـيـرمـؤ مـنـان (ع ) و ابـن عـبـاس نقل كرده است . در تفسير قرآن بيشتر از ديگر مفسران عصر خود جسارت و جراءت داشت و درمعناى بـرخـى از آيـات بـه تـشـبـيـه و تـمـثـيـل مـعـتـقـد بـود و مـى گـفـت ظـاهـر ايـن آيـات بـه عـنوان مثال و تشبيه است ولى مقصود اصلى چيز ديگرى است . خطّ مشى مجاهد و شيوه او زير بناى روش تـفـسـيـرى مـعـتـزله بـه شـمـار مـى آيـد. از ايـن رو گـروهـى از مـفـسـران اهل سنت به خصوص عده اى از اشعريها از اعتماد به تفسير او خوددارى مى ورزند.(51) عكرمه : او غلام ابن عباس و شاگرد وى بود. او با اينكه راءى خوارج را داشت ولى نسبت به امام باقر(ع ) علاقه خاصى داشت و هميشه با آن حضرت ماءنوس بود.هـنـگـام مـرگ عـكـرمـه ، بـه امـام بـاقـر(ع ) گـفـتـنـد كـه اجل عكرمه فرارسيده است .حضرت فرمود:((اگر به او دسترسى داشتم به او سخنى مى آموختم كه طعمه آتش نگردد.))(52) عـطاء بن ابى رياح : او از فقهاء و مفسران مكه بوده كه صحابه بسيارى را درك كرده است وى بـا حـكومت ستمگر بنى اميه رابطه نزديكى داشته و به شدت مورد احترام و توجّه آنان بوده و بـه هـمـيـن جـهـت حـاكـمان بنى اميه ، مقام فتوا را مناسب او دانسته و مردم را به فراگيرى معارف دينى از او وادار مى كردند.(53) طـاووس بـن كـيـسـان : او حـدود 50 تـن از صـحـابـه را درك كـرده و بـا آنـهـا هـمـنشين بوده است .(54)
مفسران مدينه
مفسران مشهور اين گروه عبارتند از:ابـوالعـاليه : او دو سال پس از رحلت پيامبر اكرم (ص ) اسلام را پذيرفت . از حافظان قرآن بـود و بـه عـلم قـرائت احـاطـه داشت . روايت تفسيرى خود را از اميرمؤ منان (ع ) ، ابن مسعود، ابن عباس و ابى بن كعب نقل كرده است .(55) زيـد بـن اَسـلَم : وى تـابـعـى و از عـلمـاى بـزرگ اهـل سـنـت اسـت .(56) نـقـل شـده كـه او از اصـحـاب امام سجاد(ع ) بوده است و بدين جهت در كتاب كافى ، رواياتى از طريق او نقل شده است .(57) مـحـمـد بـن كـعب قُرَظى : رواياتى در زمينه تفسير و غير آن از اميرمؤ منان (ع ) و صحابه مشهور نـقـل نـمـوده اسـت . او مـورد اطـمـيـنان علماى اهل سنت بوده و در نزد آنان به عدالت و تقوا شهرت داشـتـه اسـت . وى سرانجام در هنگام بحث و گفتگو با ياران خود در مسجد، به علت فرو ريختن سقف مسجد جان سپرد.(58)