اين تفسير كه معروف به تفسير ابوالليث سمرقندى است ، در قرن چهارم ه . ق ، با استناد به روايات تدوين شده و هم اكنون در سه جلد در دارالكتاب مصر و كتابخانه الازهر موجود است .مـؤ لف ايـن تـفـسـيـر، در ابـتداى تفسيرش مقدمه اى آورده و در آن همگان را براى مراجعه به علم تـفـسـيـر، تـرغيب كرده و رواياتى در اين مورد آورده است . سپس در باره حرمت تفسيرِبه راءى و تفسير مجاز توضيحاتى داده است . روش ابوالليث در تفسيرش ، روش تفسير نقلى است . او در بـيـشتر موارد اقوال و روايات مختلف را آورده ، ولى از بين آنها، هيچكدام را ترجيح نداده است .او همچنين در اكثر روايات ، سند آنها را ذكر نكرده است .(94) نويسنده اين تفسير، نصر بن محمد بن ابراهيم سمرقندى ، معروف به امام الهدى ، از دانشمندان حـنـفـى مـذهـب اسـت و عـلاوه بـر تـفـسـيـر، كـتـابـهـايـى در فـقـه و اخـلاق تـدويـن كـرده اسـت . سال وفاتش را 373 ه . ق ثبت كرده اند.(95)
تفسير الرمّانى
ايـن تفسير كه نامش ((الجامع الكبير فى التفسير)) است ، به وسيله عبدالملك بن مؤ ذن تلخيص شده و به چاپ رسيده است .مـؤ لف آن عـلى بـن عيسى ، كنيه اش ابوالحسن و معروف به رمّانى مى باشد. او ازعلماى معتزله بوده و علاوه بر تفسير، درفقه ، اصول و نحو نيز تبحر داشته و كتابى به نام ((النكت فى اعجاز القرآن )) تاءليف كرده است . رمّانى در سال 384 چشم از جهان فرو بست .(96)
تفاسير قرن پنجم
تفسيرهاى مشهور شيعه
التبيان فى تفسير القرآن
نـام مـعـروف ايـن تـفـسـيـر ((التـبـيـان )) و مـؤ لف آن ابـو جعفر، محمد بن حسن طوسى از فقهاو دانشمندان بزرگ شيعه در قرن پنجم و ملقّب به ((شيخ الطائفه )) است .(97) انـگيزه شيخ در نگارش اين كتاب ، تاءليف كتابى جامع در تفسير قرآن بوده است ؛ كتابى كه نـه چـون بـرخـى تـفـاسـيـر گـذشـتـه شـيـعـه مـخـتـصـر، و نـه مـانـند كتاب طبرى ، بيش از حدّ مـفـصـل بـاشـد. ايـشـان ، هـمـچـنـيـن قـصـد داشـته كه كتابش به گونه اى با شد كه علاوه بر بـرخـوردارى از فنون قرآن ، معانى آيات ، اعراب ، قرائت و بيان آيات متشابه ، پاسخ گوى بـه شـبـهـات كـافـران و ابـطـال كـنـنـده انـديـشـه جـبـريـان ، مـشـبـهـه و مـجـسـّمـه نيز باشد و اسـتـدلال امـامـيه در اصول و فروع دين را در برداشته باشد؛(98) و به راستى بايد گـفت كه شيخ در اين راه موفق گرديد و كتابى شايسته و ارزشمند نگاشت ؛ كتابى كه پس از وى مـورد تـحـسـين بسيار ى از دانشمندان قرار گرفت و يكى از منابع غنى در تفسير شيعه به حساب آمد.شيخ طبرسى ، صاحب تفسير بزرگ مجمع البيان درباره تبيان مى نويسد:((تـبـيـان كـتـابـى است كه نور حق از آن مى درخشد و بوى را ستى از آن مى وزد. در برگيرنده مـعـانـى و اسـرار يـگانه وشامل ادبيات وسيعى است . مؤ لف آن بدون تبيين به نگارش مطالب بـهـره مـى گـيـرم و بـه شـيـوه آن در ايـن كـتـاب (مجمع البيان ) گام برمى دارم و قلم مى زنم .))(99) شـيـوه تـفـسـيـرى : روش شـيـخ در ايـن تـفـسـيـر مـانـنـد بـيـشـتـر تـفـاسـيـر قـبـل از زمـان خـودش ، تـنـهـا مـبـتـنـى بـر نـقـل روايـات نـيـسـت ، بلكه او در تفسير قرآن از مرز نـقـل روايـات و تـبـيـيـن لغـات فـراتـر رفـتـه ، بـه نـقـل ، نـقـد و تحليل نظريات و روايات بر اساس اصول عقلى پرداخته است .