نـام مـعـروف آن ((تـفـسـيـر ابـوالفـتـوح رازى )) نوشته حسين بن على خزاعى نيشابورى است . گويش آن فارسى است نامى را كه مؤ لف براى تفسير خود انتخاب كرده به معناى نسيم خوش بـهـشـت و جـان و دل اسـت .(113) تـفـسـيـر ابـوالفـتوح در ميان تفسيرهاى كهن فارسى ،چـگـونـگـى تـدويـن : مـؤ لف پـيـش از شـروع بـه تـفـسـيـر، ضـمـن هـفـت فـصـل ، مسائلى را در رابطه با اقسام معانى قرآن وبيان و تفسير آن ، محكم و متشابه ، ناسخ ومـنـسـوخ ، خـاص وعـام ، نامهاى قرآن و ...به بحث كشيده است ، آن گاه وارد تفسيرشده ، بدين شـكـل كـه ابتدا عدد آيات و كلمات سوره را ذكر كرده و بعد روايات مربوط به ثواب قرائت را نـقـل مـى كـنـد. پس از آن قسمتى از آيات را نقل كرده و ترجمه فارسىِ كلمه به كلمه آنها را در ذيل هر يك نوشته است .(اين ترجمه ها بر اساس چاپهاى موجود است كه محققان ، ترجمه ها را از مؤ لف نمى دانند.)(114) پس از آن جملات آيات با تبيين ويژگيهاى ادبى آنهامى آيد، سـپـس شـاءن نزول و اختلاف قرائت كلمات آيات و اخبار وارد شده در زمينه تفسير آن آيات ، ذكر شده است .شـيـوه نـگـارش و نثر فارسى آن : محققانى كه در زمينه تاريخ ادبيات فارسى پژوهش كرده انـد، تـفـسـيـر ابوالفتوح را درساده نويسى ، فارسى نگارى ، لطف بيان و شيوايى تقرير، بـاتـوجـه بـه ادبـيـات فـارسـى سـتـوده انـد و متن تفسير وى را يكى از نمونه هاى والاى نثر فارسى دانسته اند.اين تفسير از جهت غناى مباحث ادبى نيز شايان توجه است بطورى كه مرحوم شعرانى درباره آن مى نويسد:((در ادب و بـيـان و صـرف و نـحو و لغت و امثال آن ، غايت جهد را بكار برده است و منتهاى تحقيق بـعـمـل آورده اسـت و از هـيـچ جـهـت فـروگـذار نـكـرده اسـت . آن انـدازه شـواهـد از اشـعـار عـرب و امـثـال كـه بـراى بـيـان لغات و قواعد عربيّت آورده در هيچ يك از تفاسير مانند كشاف و تفسير طبرى نياورده اند.))(115) مـؤ لف ايـن تـفسير، جمال الدين حسين بن على بن محمد خزاعى رازى ، از دودمان صحابى نامدار، بـُدَيـل بـن ورقـاء خُزاعى و از عالمان بزرگ نيمه قرن ششم هجرى است تاريخ ولادت و وفات وى به روشنى معلوم نيست . از شاگردان بنام او مى توان ابن شهر آشوب را نام برد.
تفسيرهاى مشهور اهل سنت
كشف الاسرار و عدّة الابرار
نـام مـعـروف ايـن تـفـسـيـر، ((تـفـسـيـر خـواجـه عـبـدالله انـصـارى )) و مـؤ لف آن ابـوالفـضـل رشـيـد الديـن مـيـبـدى اسـت . ايـن تفسير، به زبان فارسى ، در ده جلد و به سبك عـرفانى ، ادبى و نقلى است . از تفسيرهاى كهن و پرمايه عامه است كه در قرن ششم با نثرى استوار، دلپذير و آميخته با اشعار عربى و فارسى نگاشته شده است .مـؤ لف ، در آغـاز تـفـسـيـر خـود، تـصـريح مى كند كه اين تفسير را بر اساس تفسير فشرده و مختصر خواجه عبدالله انصارى نگاشته است .