او عـلاوه بـر تـفـسـيـر، بـر عـلوم و فـنـون ديگر مانند: فقه ، شعر، ادب و انساب احاطه داشت و پاسخگوى دانش پژوهان رشته هاى علمى مختلف عصر خويش بود.(33) عطاء بن ابى رباح ـ كه خود يكى از مفسران معروف است ـ مى گويد:((مـن مـجـلس درسـى ، آبرومندتر و آكنده تر از مجلس درس ابن عباس نديدم . دانشجويان [رشته هـاى ] فـقه ، قرآن و شعر در مجلس درس او حاضر مى شدند و از منابع گسترده اى كه دراختيار وى بود، بهره مى گرفتند.))(34) به طاووس بن كيسان يمانى گفتند: چرا بزرگان صحابه را رها كرده ، همنشينى باابن عباس را بـر گـزيـده اى ؟ وى گـفـت : مـن هـفـتـاد نـفـر از اصـحـاب رسول اكرم (ص ) را ديدم كه وقتى در يك موضوع دچار اختلاف مى شدند، هركدام براى تاءييد نظر خود به قول ابن عباس استناد مى كردند.(35) نقل شده كه رسول خدا(ص ) درباره او فرموده است :((اِبْنِ عبّاس كاَنَّما يَنْظُرُ اِلىَ الْغَيْبِ مِنْ سِتْرٍ رَقيقٍ))(36) گويا ابن عباس (مسائل ) نهانى را از پشت پوشش نازكى مى نگرد.هـرگاه براى عمر (خليفه وقت ) مشكل علمى پيش مى آمد، به ابن عباس رجوع مى كرد و نظر او را مى پذيرفت .(37) القاب و عناوين ابن عباس انـس فـراوان ابـن عـبـاس با قرآن و دانش گسترده او در اين زمينه ، وى را به القاب زير مفتخر سـاخـت :((فـارسُ القـرآن ))(38)، ((تـرجـُمـان القـرآن )) (زبـان قـرآن )، ((حـبـرالامـّه ))(39) (دانـشـمـنـد امـت اسـلامـى )، ((بـحـر))، ((شـيـخ المـفـسـريـن )) و ((رئيس المفسرين ))(40).
ابن مسعـود
عبدالله بن مسعود ششمين نفرى است كه دين مبين اسلام را پذيرفت و اوّلين كسى است كه بعد از پـيـامـبـر اكـرم (ص ) آيـات قـرآن را با صداى بلند به گوش قريش رساند و در اين راه مورد اذيّت و آزار فراوان قرار