در قـرن سـوم و چـهـارم ، تـعـدادى از دانـشـمـنـدان شـيـعه و سنّى به تاءليف كتابهاى تفسيرى پرداختند كه متاءسفانه بيشتر اين تاءليفها به دست ما نرسيده و در گذر ايّام از بين رفته اند و تنها چند متن تفسيرى از اين دوره در دست است كه به معرفى آنها مى پردازيم .
تفسيرهاى شيعه
تفسير فرات كوفى
در ايـن تـفـسـيـر كـه خـوشـبـخـتـانـه از گـزنـد حـوادث مـصـون مـانـده و هـم اكنون در اختيارماست (69)، بـرخـى از آيـات قـرآن كـريـم بـه وسـيـله روايـات اهـل بـيـت (ع ) تـفـسير شده است .براى اهميت اين تفسير همين بس كه تعدادى از دانشمندان بزرگ مـانـنـد شـيـخ صـدوق و پـدرش ، عـلامـه مـجـلسى ، شيخ ابوالقاسم حسكانى با اعتماد به آن ، رواياتى را نقل كرده اند.تـفـسـيـر فـرات بـا اسـتـنـاد بـه آيـات قـرآن ، نـقـش مـهـمـى را در مـعـرفـى اهل بيت (ع ) ايفا كرده است زيرا اگر جوّ سياسى آن عصر و سلطه و اختناق خلفاى عباسى را در نظر بگيريم ، به اهميت اين تفسير، بيشتر پى خواهيم برد.تـفـسـيـر فـرات كـوفـى مـانـنـد ديـگـر تـفـسـيـرهـاى ايـن دوره يـك تـفـسـيـر نقلى محض است . او ذيـل آيـاتـى از هـر سـوره ، روايـاتـى را بـا سـلسـله سـنـد ذكـر كـرده كـه در شـاءن اهل بيت پيامبر و تطبيق آيات برآن بزرگواران است و بسيارى از آنها ناظر به بطن قرآن است نـه ظـاهـر قـرآن .تـفـسـيـر فـرات از ايـن جـهـت كـه بـه مـعـرفـى اهل بيت پرداخته ، يك اثر نمونه است .نـمـونـه هـايـى از تـفـسـيـر آن : در هـمـان اوايـل ايـن تـفـسـيـر روايـاتـى را نـقـل مـى كـنـد كـه در قـرآن ، آيـه اى بـا خـطـاب ((يـا اَيُّهـا الَّذيـنَ امـَنـوُا)) نـازل نـشـده مـگـر ايـنـكـه بـزرگ و امـير اين مؤ منان على (ع ) است .(70) (يعنى همه اين خطابها اول به آن حضرت بر مى گردد و سپس به ساير مؤ منان .) وى طـبـق نـقـل روايـتـى دليـل پـذيـرش تـوبـه آدم (ع ) را توسل به اصحاب كساء كه همان پيامبر(ص ) و اهل بيت او مى باشند، مى شمارد(71) و در جـاى ديـگـر بـه نـقـل از پـيـامـبـر اكـرم (ص )، دسـتـور بـه تـمـسـّك بـه ((حـبـل الله )) را تمسّك به ولايت على (ع ) معرفى مى نمايد.(72) اين تفسير همچنين با اسـتـنـاد بـه روايـات ، دليـل بـاطـل شـدن اعـمـال كـسـانـى را كـه در آيـه ((لاتـُبـْطـِلوُا اَعـْمـالَكـُمْ...))(73) بـه آنـان اشـاره شـده ، هـمـانـا عـداوت و دشـمـنـى بـا اهل بيت (ع ) اعلام مى دارد.(74) مؤ لف اين تفسير: وى ، فرات بن ابراهيم بن فرات كوفى و يكى از محدثان بزرگ و مفسران شـيـعـه به شمار مى آيد. فرات امام رضا، امام جواد و امام هادى (ع ) را درك كرد و از محضرشان كـسـب فـيـض نـمود. اگر چه فرات در كتابهاى رجالى مدح و ذم نشده ، ولى عده اى او بزرگان مـانـنـد عـلامـه مـجـلسـى در بـحـارالانـوار، خـوانـسـارى در روضـات الجـنـّات و مامقانى در تنقيح المقال از او به عظمت ياد كرده اند.سال وفات فرات معلوم نيست ، ولى گويا تا اوايل قرن چهارم زنده بوده است .(75)
تفسير على بن ابراهيم
بطورى كه در بعضى از كتابهاى رجالى آمده ، بخشى از اين تفسير املاى على بن ابراهيم است كـه بـه وسـيـله شـاگـردش ، ابـوالفـضـل العـبـاس تـدويـن شـده و بـخـش ديـگـر آن را خـود ابـوالفـضـل بـا سـنـد خـاص خـود از قـول ابـوالجـارود نـقـل كـرده اسـت . بـنـابـرايـن تـفـسـير معروف به تفسير على بن ابراهيم ، كار مشتركى از او و ابوالجارود است .عـلى بـن ابـراهـيـم روايـات خـود را از امـام صـادق (ع ) و ابـوالجـارود از امـام بـاقـر(ع ) نقل كرده است .تفسير على بن ابراهيم داراى خصوصيات زير است :الف ـ اين تفسير اصل و منبع براى تفسيرهاى فراوانى بوده كه بعد از آن تدوين شده است .