تـفـسـيـر ((البـرهان )) از معدود تفسيرهاى به جامانده از قرن دوازدهم هجرى است كه با گويش عربى در پنج جلد تنظيم شده است . سبك اين تفسير، نقلى محض است .(181) ديدگاه ويژه : نويسنده در اين كتاب كه يكى از آثار سودمند در زمينه تفسيرنگارى شيعه است ، اعـتـقـاد دارد كـه قـرآن تـنـهـا بـا حـديـث و بـدون هـيـچ اظـهـارنـظـرى قابل تفسير است .مرحوم آية الله شهيد مطهرى درباره اين تفسير مى گويد:((ايـن تـفـسـيـر، طـبـق مـذاق اخـبـاريـيـن اسـت كـه قـرآن را تـنـهـا بـا حـديـث قـابـل تـفـسـيـر مى دانند، بدون هيچ توضيح ديگرى و حتى بدون اين كه كوچكترين توضيحى درباره همان احاديث و كيفيت تفسيرى آن احاديث داده شود، بلكه صرفا به اين صورت كه احاديث مربوطه نقل گردد و به همان نقل اكتفا شود.))(182) تـرتـيـب نـگارش در ((برهان )): مرحوم سيد هاشم بحرانى تفسير خود را با يك پيشگفتارو يك مـقـدمه شروع كرده و در پيشگفتار پيرامون عظمت قرآن بحث مى كند و ضمن آن از گرايش عالمان زمان خود به تفسيرهاى غير روايى انتقاد مى كند و ضمن مقدّمه ، در تفسير آيات مى شود.شـرح حـال مـؤ لف : سـيد هاشم سليمان حسينى بحرينى از مفسران ، محدثان ، فقيهان برجسته قرن يازدهم هجرى است كه از خود تاءليفات بسيارى در زمينه هاى گوناگون به جا گذاشته است .تـاريـخ تـولد و چـگـونـگـى تحصيل و تعليم و تعلّم مرحوم بحرانى و زمان توقف وى در نجف روشن نيست و كتابهاى رجالى شيعه از شرح جزئيات زندگى او خالى است .نـكـتـه بـرجـسـتـه حـيات او بجز تاءليفات فراوانش كه نشانگر گستردگى آگاهيهاى وى مى باشد دو چيز است ، يكى شهرت او در امر به معروف و نهى از منكر و قطع دست حكام جور و نشر احكام متعالى اسلام در بحرين و ديگرى مرتبه تقوا، ورع و عدالت او، بطورى كه صاحب جواهر در معناى عدالت به او و ((مقدس اردبيلى )) مثل زده است .وى در سـال 1107 ه . ق وفـات يـافـت و در قـريـه ((توبل )) به خاك سپرده شد.(183)
كنز الدقائق و بحر الغرائب
مـؤ لف ايـن تـفسير: ((ميرزا محمدبن محمد رضا القمى المشهدى )) است . تفسير وى از تفسيرهاى قـرن دوازدهـم هـجرى محسوب مى شود. گويش آن عربى است . سبك تفسير، نقلى ، ادبى بوده و درنوع خود تفسير جامعى است .(184) مـنـابع كنز الدقائق : او از انوارالتنزيل بيضاوى در زمينه بحثهاى ادبى ، بيشترين استفاده را بـرده اسـت و در تـرتـيـب و بـاب بـنـدى آن از اسـلوب طبرسى در مجمع البيان الهام مى گيرد. اضافه بر اينها، كشاف زمخشرى و حواشى شيخ بهايى نيز مورد استفاده او بوده است ولى در ايـن اسـتـفـاده بـه نـقـل تـنـهـا قـنـاعـت نـكـرده ، بـلكـه آنـهـا را بـسـط و تـفـصـيـل داده يا تكميل كنز الدقائق در ديد عالمان : در مورد صلابت و جامعيت تفسير ياد شده همين بس كه آقا جمال الدين خوانسارى و مرحوم علامه مجلسى در تقريظى كه بر آن نوشته اند، پس از تـمـجـيد مؤ لف ، جامعيت و اتقان آن را تاءييد كرده اند و از اين مطلب ، قدر و قيمت و ارزش آن آشكار مى شود.علامه متتّبع شيخ آقابزرگ تهرانى آن را نيكوتر از تفسير ((نورالثقلين ))(185) و محقق نورى آن را سودمندتر از تفسير صافى و نورالثقلين مى داند.(186) تـرتـيـب نـگـارش : آنچه در اين تفسير آمده ، به قرار زير است : قرائت ، وجوه اعراب الفاظ و جـمـلات ، بـحـثـهـاى ادبـى و بـيـانـى ، ربـط الفـاظ و آيـات بـه يـكـديـگـر، نـقـل ونـقـد اقـوال ديـگـران و نـشـان دادن صـحـّت بـعـضـى از آن اقوال به وسيله روايات و نقل روايات وارده در ذيل آيات .در ابـتـداى سـوره ها به مكى و مدنى بودن آن ، تعداد آيات و فضيلت قرائت سوره ها پرداخته است .شـرح حـال مـؤ لف : نـامـش ((مـيـرزا مـحـمـد بـن مـحـمـدرضـا بـن اسـمـاعـيـل بـن جـمـال الديـن قـمـى مـشـهـدى )) اسـت . ((قـمـى )) نـشـانـه قـمـى الاصل بودن و ((مشهدى )) نشانه ولادت و سكونت او در