خطوط كلّى حاكم بر سياست خارجى ايران در دوره قاجاريه - سیاست خارجی ایران قبل و بعد از انقلاب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیاست خارجی ایران قبل و بعد از انقلاب - نسخه متنی

محسن پورقلی؛ تهیه کننده: مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انـعقاد معاهده تركمانچاى برگى از تاريخ ديپلماسى ايران است كه نمى توان آثار آن را بر سـيـاسـت
خـارجـى ايـران در تـاريـخ مـعـاصـر نـاديـده گـرفـت .

زيـرا بـه دنبال آن ، روند تازه اى در


مداخلات بازيگران استعمارگراروپايى در امور ايران شروع شد و نـيـز سـرآغـاز يـك دوره طـولانـى
تـزلزل اسـتـقـلال سـيـاسـى ، اقـتـصـادى و قضايى در ايران بـود.(81) ايـن عهدنامه انحطاط سياسى
ايران را به ارمغان آورد و نزديك به يك قرن بر ديپلماسى ايران سايه افكند.(82)

ايـران پـس از تـحـمـّل شـكستهاى پى در پى و ضربات سنگين در عرصه جنگ با روسها و عدم موفّقيت در جهت
گيرى اتّحاد با دولتهاى فرانسه و انگليس ، رويّه هاى مبتنى بر ديپلماسى جنگ و گـريـز را ـ كـه از
ابـتـداى قـرن نـوزدهم در پيش گرفته بود ـ رها كرد و قرار داد گلستان نـقـطـه پايانى به استراتژى
اتّحاد و پيوستگى ايران با دولتهاى نيرومند اروپايى نظير فـرانـسـه و انـگـليـس و نـقـطـه آغـاز
سـيـاسـت جـديـدى مـوسـوم بـه سـيـاست (قدرت ثالث)  بود.(83)

اين سياست كه متضمن ورود قدرت سوّمى در
كشاكش رقابتهاى استعمارى روس و انگليس در ايران بود، بيشتر به خاطر حفظ تاج و تخت و بقاى زمامداران
قاجار اتّخاذ شد تا حفظ مصالح و منافع عالى كشور.(84)

شـكـسـت روسـيـه از ژاپـن در 1284 ش / 1905 م ، جـنـگ جـهـانـى اوّل و انـقـلاب اكتبر 1917 بلشويكى سبب از
كار افتادن ماشين جنگى روسيه و فرصت تنفسى بـراى ايـران شـد.(85) رژيـم جـديـد شـوروى (سـابـق)  در
سـال 1297 ش / چـهـاردهـم ژانويه 1918 م بخشى از قراردادهاى ظالمانه اى را كه بر ايران تـحـمـيل شده بود،
بطور يكجانبه ملغى اعلام كرد(86) و انعقاد قرارداد 1300 شمسى / 1921 م مـيـان ايـران و شـوروى سـابـق دوره
تـازه اى را در تـاريـخ روابـط دو كـشـور گشود.(87)

خطوط كلّى حاكم بر سياست خارجى ايران در دوره قاجاريه

سـيـاسـت خـارجـى ايـران در عـصـر قـاجـار بـحـرانـى تـريـن مـراحـل تـاريـخـى خـود را تـجـربـه
كـرد. پـيـچـيـدگـى نـظـام بـيـن المـلل ، انحصار در تقسيم قدرت و رقابت بين دو بازيگر نيرومند و
كهنه كارى نظير روسيه و بريتانيا در شمال و جنوب ايران ، شرايط بغرنج و دشوارى را براى ديپلماسى
ايران فراهم كـرده بـود. وضع سياست خارجى ايران در اين دوره شباهت بيشترى به فندق در دهانه گازانبر
را داشت كه پيوسته از دو جناح متضاد و مخالف تحت فشار بود.

بـا وجـود ايـن كـه سـيـاسـت خـارجـى ايران به جز دوره كوتاه صدارت اميركبير در عصر قاجار
اسـتـحـكـام چـنـدانـى نـداشت و بر اصول ثابت و از پيش تعيين شده اى استوار نبود، امّا دقّت در
رخـدادهـا و تـوجه در جهت گيريهاى ديپلماسى ايران ، اين نتيجه را به دست مى دهد كه ايران در
فـرايـنـد جهت گيريهاى تضاد و تفاهم دو دولت نيرومند همچون روسيه و انگليس و نيز تحت تأ ثير شرايط و
مقتضيات بين المللى و اوضاع داخلى ، از يك سرى خطوط كلى در سياست خارجى خـود پـيـروى مـى كرد كه در
عمل به منزله خط مشى سياست خارجى ايران در قرن نوزدهم ميلادى مـحـسـوب مـى شـد. گـرچـه بـرخـى از
ايـن خـطوط در دوران زمامدارى بعضى از شاهان يا صدر اعـظـمـهاى قاجار كمرنگ مى شد امّا در نظر عده اى
از مورخين تاريخ ديپلماسى ايران ، به عنوان اصول سياست خارجى ايران در دوره قاجار شناخته شده اند.(88)

اين خطوط عبارتند از:

1 ـ متعادل ساختن رقابت بريتانيا و روسيه در ايران ؛

2 ـ تعقيب سياست اتّحاد و پيوستگى با دول نيرومند اروپايى ؛

3 ـ اتّخاذ سياست (قدرت سوّم) .

دربـاره اصـل نـخـسـت (تـعـادل)  بـايـد گـفـت كـه در ايـران ايـن اصـل مـيـان دو قـطـب
امـپـريـاليـسـتـى روس و انـگـليـس ، در سـر تـا سـر قـرن نـوزدهـم مـيلادى اعـمـال مى شد. هنگامى
كه حكومت تحت فشار امتيازى را به يكى از دو رقيب نيرومند مى داد، براى بـرقـرارى تـوازن مـجـبـور
بـود امـتـيـاز مشابهى نيز به قدرت ديگر بدهد. بنابراين سياست تـعـادل در عـمـل جـنـبـه مـنفى به
خود گرفت و به ضرر منافع و مصالح كشور و تنها به نفع نخبگان حاكم تمام مى شد.(89)

سـيـاسـت اتـّحـاد نـيـز در شـرايـطـى اتـّخـاذ شـد كـه ايـران نـزديـك بـه سـى سـال با دشمن
نيرومندى چون روسيه تزارى درگير كشمكش و جنگ بود. حاكميت نظام استبدادى ، فـقـدان مـشـروعـيـت ،
عـدم مـحـبـوبـيـت و پـايـگـاه مـردمـى زمـامـداران ، عامل عمده اى بود كه موجب شد در شرايط بحرانى
پناهگاه خود را در نزد بيگانگان جستجو كنند و براى حفظ تاج و تخت ، چنين سياستى را در پيش گيرند.

/ 74