ساختارهاى تصميم گيرى در سياست خارجى كشورها - سیاست خارجی ایران قبل و بعد از انقلاب نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیاست خارجی ایران قبل و بعد از انقلاب - نسخه متنی

محسن پورقلی؛ تهیه کننده: مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ساختارهاى تصميم گيرى در سياست خارجى كشورها

اغـلب كـشـورهـا داراى دو نـوع سـاخـت تـصـمـيم گيرى در سياست خارجى هستند:

ساختار رسمى و


سـاخـتـار غـيـر رسـمى . نوع ساختار در كشورها بستگى زيادى به نوع نظام حاكم بر كشورها دارد.

بـطـور كـلى در كـشـورهايى كه داراى نظام پيچيده سياسى ، اقتصادى و اجتماعى هستند و گروه
بـنـديـهـاى اجـتـمـاعـى ، احـزاب سـيـاسـى و افـكـار عـمـومـى در مـسائل مربوط به اداره كشور و
تصميم گيريها مؤ ثر مى باشند، هر دو نوع ساختار رسمى و غـيـر رسـمـى تـصـمـيـم گـيـرى قـابـل
مـشـاهـده اسـت . هـر يـك از اين ساختارها به صورت زير قابل تعريف مى باشند.

سـاخـتـار رسـمـى تـصـميم گيرى در سياست خارجى عبارت از سازمانها، نهادها و مقامات تصميم
گـيـرنـده اى اسـت كـه حدود اختيارات و حوزه صلاحيتهاى هر يك از آنها بطور صريح در قانون اساسى كشور
تعيين شده است .

ساختار غيررسمى ، عبارت از تشكّلها و گروه بنديهايى است كه در فرايند توزيع قدرت در قـانـون اسـاسـى
كـشـور، سـهـمـى از قدرت به آنها تعلّق نگرفته ، ليكن به طُرُق مختلف در جـريـان تـصميم گيرى در
سياست خارجى دخالت كرده و در تصميماتى كه اتّخاذ مى شود، تأ ثير مى گذارند.

ساختار غير رسمى كشورها را افراد، گروه بنديهاى اجتماعى ، احزاب سياسى ، افكار عمومى و مـطـبـوعـات
و غـيـره تـشـكـيـل مـى دهـنـد. ايـن سـاخـتـارهـا بـيـشـتـر در كـشـورهـايـى فـعـّال هستند كه
نظام سياسى حاكم ، فرصت اظهار نظر، مداخله و مشاركت در تصميم گيريها را بـه افـكـار عـمـومى ، احزاب
و گروهها مى دهد. در نظامهاى خودكامه شايد از ساختار غيررسمى نـامـى مـطـرح نـشود و نظام حاكم بطور
متمركز و انحصارى ، قدرت تصميم گيرى را در اختيار بگيرد.(262)

فـعـّال بـودن سـاخـتـار غـيـر رسـمـى ، هميشه تأ ثير مثبت بر روند اتّخاذ تصميمات در سياست
خـارجـى كشورها ندارد. كشور آمريكا نمونه روشنى از اين مقوله است .

در اين كشور، سازمانهاى
جـاسـوسـى ، صـهـيـونـيـسـتـى ، صاحبان صنايع نظامى و غيره در تصميمات و خط مشى سياست خـارجـى تـأ
ثـيـر مـنـفـى بر جاى مى گذارند؛ به طورى كه بدون در نظر گرفتن خواستها و مـنـافـع گـروهـهـاى فـوق
، دسـتـگـاه سـيـاسـى قـادر بـه تـصـمـيـم گـيـرى نـيـسـت . نـقـطـه مـقـابـل ايـن سـيـسـتـم
سـيـاسـى ، حـكـومـت شـوروى سـابـق بـود كه در آن به لحاظ حاكميت نظام تـوتـاليـتـر، سـاخـتار غير
رسمى ، در روند تصميم گيرى در سياست خارجى ، محلّى از اعراب نداشت .

در جـمـهـورى اسلامى ايران هر دو ساخت رسمى و غير رسمى وجود دارند.(263) گاهى ، گـروهـهـاى سـيـاسـى ،
اجـتـمـاعـى ، مـذهـبـى و اقـتـصـادى در تـصـمـيـم گـيـريـهـا و اعـمـال سـيـاسـتـهاى اتّخاذ شده
از جانب ساختار رسمى واكنش نشان داده و در برخى موارد مشاركت واقـعـى دارنـد.

از مـيـان ايـن گروهها
مى توان به افكار عمومى ، مطبوعات ، ائمه جمعه ، مراجع تـقليد، جامعه مدرسين حوزه علميه قم ، بازار،
انجمنهاى اسلامى ، نهادهاى انقلابى ، دانشجويان و غـيـره اشـاره كرد.(264)

ساختارهاى رسمى تصميم گيرى
در سياست خارجى جمهورى اسلامى ايران كه به لحاظ قانونى داراى صلاحيت و اختيارات تصميم گيرى در سياست
خارجى هستند به قرار زير مى باشند:

1 ـ مقام معظم رهبرى

2 ـ قوه مجريه

3 ـ قوه مقنّنه

4 ـ شوراى عالى امنيت ملّى

اينك به بررسى هر يك از ساختارهاى رسمى تصميم گيرى در سياست خارجى جمهورى اسلامى ايران مى پردازيم .

1 ـ مقام رهبرى

مـقـام رهبرى ، بالاترين مقام براى اخذ تصميمات كلان در سياست خارجى جمهورى اسلامى ايران اسـت و در
رأ س هـرم حـكـومـت قـرار دارد. قـانـون اسـاسـى كـشـور مـا اصـل تـفـكـيـك قـوا را پـذيـرفـتـه
اسـت و قـواى سـه گـانـه مـجـريـه ، قـضـائيـه و مـقـنـنـه مستقل از يكديگرند، زيرا وسعت امور
حكومتى ايجاب مى كند كه تقسيم كار صورت گيرد.

سيستم تـفـكـيـك قـوا در جـمـهـورى اسـلامـى ايـران ،
ايـن تـفـاوت را بـا نـوع غربى اش دارد كه مطابق اصـل 75 قـانـون اسـاسـى ، سـه قوه ، زير نظر ولايت
امر و امامت امت اند.(265)

/ 74