ايده حكومت جهانى اسلام كه به عنوان غايت تلاشها و تكاپوى دولت اسلامى
قلمداد مى شود، از نقطه نظر فكرى داراى مبانى و پايه هاى مستحكمى است كه در تعاليم اسلام بـدان تصريح
و تأ كيد شده است . در قرآن كريم آيات فراوانى وجود دارند كه بطور مستقيم و يا غير مستقيم به اين ايده
مهمّ دلالت دارند.قـانـون اسـاسـى جـمهورى اسلامى ايران كه يكى از مهمترين منابع ترسيم خطوط اساسى جهت گـيـرى
سـيـاسـت خـارجـى كـشـور مـى بـاشـد، بـا الهـامـگـيـرى از جـهـان بـيـنـى تـوحـيـدى و اصـول
شـريـعـت نـبـوى ، بـه ايـده اسـتـراتـژيـك حـكـومـت جـهـانـى اسـلام تـصـريـح كرده است .(194) در
تـاريـخ اسـلام و سـيـره نبوى نيز مؤ يّدات بسيار قوى بر ايده حكومت واحد جهانى اسلام وجود دارد.
الف ـ مـبـانـى اعـتـقـادى ايـده حـكـومت جهانى اسلام
با اندكى دقت در آيات نورانى قرآن ، آرمان مـتـعـالى حـكـومت واحد جهانى اسلام مشخص مى شود.با تعمّق در كلام نورانى وحى به اين نكته پـى مـى
بـريـم كـه اسـلام از بـدو ظـهـور، بـا يـك ديـد جـهـان شمول خود را به مردم عرضه كرد:(وَ ما اَرْسَلْناكَ اِلاّ كافًَّْ لِلنّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً...)(195)و ما تو را جز براى همه مردم نفرستاديم تا (آنها را به پاداشهاى الهى) بشارت دهى و (از
عذاب او) بترسانى ،...(قُلْ يا اَيُّهَا النّاسُ اِنّى رَسُولُ اللّهِ اِلَيْكُمْ جَميعاً...)(196)بگو اى مردم ! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم ... .جـهـانى بودن اسلام از نصوص صريح قرآن كريم است . از سوى ديگر، اسلام آيينى است كه تـمـام حـوزه هـاى
زنـدگـى بـشـر، حـوزه فـردى و اجـتـمـاعـى ، از جـمـله قـلمـرو سـيـاسـت را شامل مى گردد و در واقع
، در باور و تعاليم دينى ما، شريعت و سياست مقوله واحدى مى باشند و نـمـى تـوان بـيـن آن دو
تـفـكـيـك و جـدايى قايل شد. به اين ترتيب ، از راه تدبّر در قرآن ، بخصوص آن دسته از آياتى كه به
جهانشمول بودن اسلام تأ كيد دارند، به اين نكته رهنمون مى شويم .لازم بـه تـذكـر اسـت كـه ايـن اصـل هـيـچـگـونـه تـعـارض و مـنـافـاتـى بـا اصل همزيستى و تفاهم
بين المللى نداشته و نتيجه پذيرش آن ، برقرارى حالت جنگ و كشمكش دايـم نـيـسـت . زيـرا گـر چه سياست
خارجى دولت اسلامى در چارچوب (كفرزدايى از جهان) و ضـدّيـت با كفر، طرّاحى و به مرحله اجرا گذاشته
مى شود، امّا بايد توجه داشت كه (رسالت جـهـانـى اسـلام) بـه مـفـهـوم تـأ سيس يك مكتب آموزشى به
گستردگى جهان است .لازمه انجام تـعـاليـم و آمـوزشـهـاى ايـن مـكـتـب ، بـرقـرارى آرامش و ثبات است
. پس جوهره و ماهيت اين ايده ، تـعـليـمـات و تـبـليـغـات اسـت ، نـه تـوسـّل صـِرف بـه قـوّه
قـهـريـه . البـتـه اسـلام در مـقـابـل اخـلالگـران و مـتـجـاسـران ، بـه كـارگـيـرى شـدّت عمل و
اعمال قدرت را مجاز دانسته است .(197)
ب ـ مبانى حقوقى ايده حكومت جهانى اسلام
قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران ـ كه حضرت امام خمينى(رضوان الله تعالى عليه) آن را (بزرگترين ثمره جمهورى اسلامى) ناميده است ـ بـا الهـام از شـريـعـت
مـقـدّس اسـلام ، بـه انـجـام رسـالت جـهـانـشـمـول اسـلام و تـلاش در جـهـت تـحـقـّق آرمـان
حـكـومـت واحـد جـهـانـى عـنـايـتـى خـاص مـبـذول داشـتـه است .در مقدمه قانون اساسى (آنجا كه از
شيوه حكومت در اسلام بحث مى كند) چنين عنوان مى شود:رسالت قانون اساسى اين است كه زمينه هاى اعتقادى نهضت را عينيت بخشد و شرايطى
را بـه وجـود آورد كـه در آن انـسـان بـا ارزشـهـاى والا و جهانشمول اسلامى پرورش يابد.قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران از گسترش روابط بين المللى با ديگر جنبشهاى اسلامى و مردمى به
عنوان كوششى لازم براى تشكيل امّت واحد جهانى ياد مى كند:قـانـون اسـاسـى با توجه به محتواى اسلامى انقلاب ايران كه حركتى براى پيروزى تمامى
مـسـتـضـعـفـيـن بـر مـسـتـكـبـريـن بـود، زمـيـنـه تـداوم ايـن انـقـلاب را در داخـل و خـارج
كـشـور فراهم مى كند، به ويژه در گسترش روابط بين المللى با ديگر جنبشهاى اسـلامـى و مـردمى ، مى
كوشد تا راه تشكيل امّت واحد جهانى را هموار كند.
(ان هذه امتكم امْ واحده و انا ربكم فاعبدون)و
استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمامى جهان قوام يابد.