روضه های چهارده معصوم (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روضه های چهارده معصوم (علیه السلام) - نسخه متنی

گردآورنده: محمد تقی صرفی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخناني‌ گفتند.

در اينجا امام‌ نگاهي‌ به‌ فرزندان‌ عقيل‌ كرد وفرمود:شهادت‌مسلم‌ براي‌ شما بس‌ است‌.من‌
به‌ شما اجازه‌ دادم‌ كه‌ برويد.

آنان‌ در پاسخ‌ گفتند:در اين‌ صورت‌ اگر از ما سؤال‌ شود كه‌ چرادست‌ از مولا وامام‌ خود
كشيديد،چه‌ بگوئيم‌؟نه‌ ،بخدا قسم‌!هيچگاه‌ چنين‌ كاري‌ را انجام‌ نمي‌ دهيم‌!بلكه‌ مال‌
وجان‌وفرزندانمان‌ را فداي‌ تو كرده‌ وتا آخرين‌ مرحله‌،در ركاب‌ شمامي‌ جنگيم‌.

مسلم‌ بن‌ عوسجه‌ از ياران‌ امام‌ گفت‌:ما چگونه‌ دست‌ از ياري‌شما برداريم‌؟در اين‌ صورت‌
در پيشگاه‌ خدا،چه‌ عذري‌خواهيم‌ داشت‌؟بخداقسم‌!من‌ از تو جدا نمي‌ شوم‌ تا با
نيزه‌خود،سينه‌ دشمنانت‌ را بشكافم‌ وتا شمشير در دست‌ من‌ است‌
با آنان‌ مي‌ جنگم‌ واگر هيچ‌ سلاحي‌ نداشتم‌،با سنگ‌ وكلوخ‌ به‌جنگشان‌ مي‌ روم‌،تا جان‌
به‌ جان‌ آفرين‌ تسليم‌ كنم‌!
سعدبن‌ عبداللّه‌ به‌ امام‌ عرض‌ كرد:بخداقسم‌!ما دست‌ ازياري‌
تو بر نمي‌ داريم‌ تا در پيشگاه‌ خدا ثابت‌ كنيم‌ كه‌ حق‌ّ پيامبر رادر بارة‌ تو مراعات‌
نموديم‌!بخداقسم‌!اگر بدانم‌ كه‌ هفتاد باركشته‌ مي‌ شوم‌ وبدنم‌ را آتش‌ زده‌ وخاكسترم‌ را
زنده‌ مي‌نمايند،باز هم‌ هرگز دست‌ از ياري‌ تو برنمي‌ دارم‌ وپس‌ از هربار زنده‌ شدن‌،به‌
ياريت‌ مي‌ شتابم‌.درصورتي‌ كه‌ مي‌ دانم‌،مرگ‌بيش‌ از يكبار نيست‌ وپس‌ از آن‌ نعمتهاي‌
بي‌ پايان‌ خداونداست‌.

زهير بن‌ قين‌ چنين‌ گفت‌:يابن‌ رسول‌ اللّه‌!بخداقسم‌!دوست‌ دارم‌كه‌ در راه‌ حمايتت‌
،هزاربار كشته‌ باز زنده‌ ودوباره‌ كشته‌ بشوم‌وباز آرزو دارم‌ كه‌ با كشته‌ شدن‌ من‌،شما يا
يكي‌ از اين‌ جوانان‌بني‌ هاشم‌،از مرگ‌ نجات‌ مي‌ يافتيد!

امام‌ در جواب‌ آنها فرمود: جزاكم‌ اللّه‌ خيراً!انّي‌ غداً اقتل‌ُوكلّكم‌ تقتلون‌! خدا به‌
شما پاداش‌ خير دهد!من‌ فردا شهيدمي‌ شوم‌ وهمة‌ شما نيزكشته‌ مي‌ شويد!«1»
طبق‌ نقل‌ امام‌ سجاد(ع‌)در اين‌ موقع‌ ،قاسم‌ بن‌ حسن‌ عرضكرد:منهم‌ جزء شهداء هستم‌؟امام‌
بر او رقّت‌ كرد وفرمود:پسرجانم‌!مرگ‌ در نظر تو چگونه‌ است‌؟گفت‌:از عسل‌ شيرينتر!
امام‌ فرمود:آري‌!بخداقسم‌!عمويت‌ به‌ قربانت‌!توهم‌ يكي‌ از آن‌مرداني‌ هستي‌ كه‌ پس‌ از
آنكه‌ سخت‌ گرفتارشوي‌،به‌ شهادت‌مي‌ رسي‌.«2»

شب‌ عاشوراء،امام‌ با چند نفر در خيمه‌ نشسته‌ بود.غلام‌ امام‌مشغول‌ پاك‌ كردن‌ شمشير حضرت‌
بود.در اين‌ موقع‌ امام‌ ابيات‌واشعاري‌ را در زير لب‌ زمزمه‌ مي‌ كرد كه‌ مضمونش‌ اين‌
بوده‌است‌:اي‌ دنيا!اُف‌ بر دوستي‌ تو!كه‌ صبحگاهان‌ وعصرگاهان‌،چقدر از دوستان‌ وخواهانت‌
را به‌ كشتن‌ مي‌ دهي‌!ولي‌ باز هم‌قناعت‌ نمي‌ ورزي‌!همانا كارها به‌ خداي‌ بزرگ‌ محول‌ّ
است‌وهر زنده‌ اي‌ سالك‌ اين‌ راه‌ مي‌ باشد.

1 ـسخنان‌ امام‌ حسين‌(ع‌)از مدينه‌ تا كربلا  

2 ـدركربلا چه‌ گذشت‌؟

/ 84