روضه امام محمّدباقر(ع)
شهادت امام محمدباقر(ع)
امام در ايّام شهادتش،پسرش جعفر را خواست وفرمود:عده اي از اهل مدينه را حاضركن!
وقتي آنها حاضر شدند،امام در حضور آنها فرمود:اي جعفر!
چون از دنيا رفتم،مرا غسل بده ودر سه پارچه «كه يكي عباءحبره بود كه امام با آن
نمازجمعه را مي خواندوديگريپيراهني بود كه آن را مي پوشيدوپارچة ديگري» كفن كن !
برسرم عمامه به بند وعمامه را از پارچه هاي كفن،حساب ننما!
قبرمرا چهارانگشت از زمين بالاتر قرار بده وآب برقبرم بريز!
سپس امام حاضرين را گُواه گرفت.شاهدين كه رفتند،امام صادق(ع)به پدرش گفت:اي پدربزرگوار!آنچه دستور دادي انجام
مي دهم ونيازي به گُواه نبود!
امام پنجم فرمود:براي اين گُواه گرفتم كه بدانند تو وصيّ منهستي ودر امامت با تو
منازعه ننمايند!
امام صادق(ع)عرضكرد:اي پدر بزرگوار!من امروز شما راازديگر روزها سالمتر مي بينم ومريضي
در شما مشاهده نميكنم؟
امام پنجم فرمود:اي فرزند!مگر نشنيدي كه پدرم امامسجاد(ع)از پشت ديوار مرا صدا كرد
وفرمود:اي محمّد بياوعجله كن كه مادر انتظار توهستيم.از جمله وصيتهاي امام پنجم به فرزندش اين بود كه:از طرفمن مبلغي به اشخاصي
بده تا بمدت ده سال،همه ساله درمِني' و
درموسم حجّ،براي من عزاداري كنند وبر مظلوميت من گريهنمايند.«1»
1 ـمنتهي الامالج2