روضه امام جعفرصادق(ع)
شهادت امام جعفرصادق(ع)
درايام شهادت حضرت،شخصي خدمت امام مشرّف شد ومشاهده كرد كه آن حضرت چنان لاغروضعيف شده است كهگويا جز سر نازنينش،هيچ از آن بزرگوار باقي نمانده است!او باديدن
اين صحنه به گريه افتاد.امام به او فرمود:چرا گريه ميكني؟گفت:چگونه نگريم
درحاليكه شمارا به اين حال مي بينم!
فرمود:چنين مكن!همانا هرچه براي مؤمن پيش بيايد،خيراست واگر اعضاي او بريده
شوند،بازهم براي او خيراست!واگر مالك شرق وغرب شود،براي او خير است.«1»
از كنيز امام نقل شده است كه:درحال احتضار حضرت، نزدشبودم كه حال اغماء به
امام دست داد وبيهوش شد.وقتي بهوشآمد،فرمود:به حسن بن علي افطس،هفتاد اشرفي
بدهيد!بهفلان وفلان هم همين مقدار بدهيد!
من گفتم:مي فرمائيد به شخصي پول بدهند كه با كارد بشماحمله كرد ومي خواست شمارا
بكشد؟امام فرمود:مي خواهياز كساني نباشم كه خدا بخاطر صلة رَحِم،آنان را مدح
كردهودروصف آنان فرموده است: والّذين يَصِلون مااَمرَاللّهُ بِهِاَنْ
يُوصَلَوَيَخْشونَرَبَّهَم وَيَخافُونَ سُوءَالحِساب «رعد21»يعني:«مؤمنين آناني
هستند كه به آنچه خدا امر به صلة آننموده است،صله مي كنندوبخاطر سختي حساب روز
جزاء،از خدا مي ترسند.»
سپس فرمود:اي سالمه!بدرستيكه خداوند بهشت را خلق كردوآنرا خوشبو گردانيد،بطوريكه بوي
آن از مسير دوهزار سال ،بمشام مي رسد!ولي عاق والدين وقطع كنندة رحم،بويبهشت را
احساس نمي كنند!
ابوبصير مي گويد:بعد از شهادت امام جعفرصادق(ع)،نزد امّحميده رفتم.ديدم او مي
گريد.منهم به گريه افتادم.او گفت:درهنگام شهادت امام صادق(ع)امر عجيبي پيش
آمد!امامچشمهاي خودرا گشود وگفت:هركسيكه بين من واو،خويشيوقرابتي است،را نزد من
جمع كنيد!همه جمع شدند.آن جنابنگاهي به آنان انداخت وفرمود: اِنَّ شفاعتنا لاتنال
مستخفاًبالصلوة! يعني:شفاعت ما به كسيكه نماز را سبك بشمارد،نميرسد!«1»
1 ـمنتهي الامال